آیا مناظره جناب خر با آقای انسان را شنیده اید؟شعر زیبائی از فیروز بشیری -چقدر زشت و زننده است که یک انسان که نام خود را اشرف مخلوقات هم گذاشته است در مناظره با جناب خر مغلوب شود.
روزی به رهی مرا گذر بود خوابیده به ره جناب خر بود از خر تو نگو که چون گهر بود
چون صاحب دانش و هنر بود گفتم که جناب در چه حالی فرمود که وضع باشد عالی
گفتم که بیا خری رها کن آدم شو و بعد از این صفاکن گفتا که برو مرا رها کن
زخم تن خویش را دوا کن خر صاحب عقل و هوش باشد دور از عمل وحوش باشد
نه ظلم به دیگری نمودیم نه اهل ریا و مکر بودیم راضی چو به رزق خویش بودیم
از سفرۀ کس نان نه ربودیم دیدی تو خری کشد خری را؟ یا آنکه برد ز تن سری را؟
دیدی تو خری که کم فروشد ؟ یا بهر فریب خلق کوشد ؟ دیدی تو خری که رشوه خوار است؟
یا بر خر دیگری سوار است؟ دیدی تو خری شکسته پیمان؟ یا آنکه ز دیگری برد نان؟
دیدی تو خری حریف جوید؟ یا مرده و زنده باد گوید؟ دیدی تو خری که در زمانه؟
خرهای دیگر پیش روانه یا آنکه خری ز روی تزویر خرهای دیگر کشد به زنجیر؟
هرگز تو شنیده ای که یک خر؟ با زور و فریب گشته سرور خر دور ز قیل و قال باشد
نارو زدنش محال باشد خر معدن معرفت کمال است غیر از خریت ز خر محال است
تزویر و ریا و مکر و حیله منسوخ شدست در طویله دیدم سخنش همه متین است
فرمایش او همه یقین است گفتم که ز آدمی سری تو هرچند به دید ما خری تو
بنشستم و آرزو نمودم بر خالق خویش رو نمودم ای کاش که قانون خریت جاری بشود به آدمیت
شیوا نوشت:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
این شعر در قرن هفتم هجری توسط سعدی شیرین سخن سروده شده است.اما گویا امروزه تاریخ مصرفش گذشته است. این شعر برای همان زمان ها بود، نه الآن. این شعر برای همان روزها بود که مرام، معرفت، انسانیت و تقوا، ملاک برتری آدم ها بود. آن روزگاری که قسم را همینطور پرتاب نمی کردند. آن زمان که یک تار سبیل کلی برای صاحب سبیل و طرف مقابلش ارزش داشت. آن زمان که ریش مثل چک تضمینی بود نه وسیله ای برای فریب و ریا. آن زمان که مردم نمی دانستند غیرت را با قاف می نویسند یا غین، اما معنی اش را خوب می فهمیدند. آن زمان که مرد و زن همه مرد بودند. این شعر مال روزگاری است که اگر مردم رو به قبله نمی ایستادند، حداقل قبله را گم نمی کردند.
آری این بیت شعر در ترازوی این زمان 2 مثقال هم نمی ارزد.
حالا دیگر این دو مصرع را به روز یا همان upgrade کرده ایم:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت؟
نه؛ همین لباس زیباست نشان آدمیت
متاسفانه امروزه فقط آن قسمت لباس زیبای این شعر کلی طرفدار دارد.
امروزه اگر کسی برایت 10 تا قسم جور و واجور خورد و پای همه ائمه را وسط کشید، باید بیشتر باور کنی که دروغ می گوید و دست کم یک جای کارش بدجوری می لنگد. حالا دیگر باید به غیرت با "غین" قاه قاه بخندی. امروزه غیرت خروس بیشتر از آدمیزاد شده است.
عصر، عصر ارتباطات است. عصر تکنولوژی، عصر کامپیوتر، اینترنت، مترو، فست فود و خلاصه از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. حالا این وسط این "جان آدمیت" کجاست؟ همه چیز هست جز انسانیت که خیلی خیلی کمرنگ شده است اما خوشبختانه هنوز نمرده است.
امروزه اوضاع اشتغال خراب است اما برخی انسانها کارآفرینی می کنند چگونه ؟؟؟خب معلوم است روش های جدید کلاه گذاری و کلاه برداری را بدون خطا یاد می گیرند. یاد می گیرند که چطور کم فروشی کنند که چند نفر را از نان خوردن بیندارند. چرا؟ معلوم است دیگر. برای اینکه قطر و ضخامت نان خود را بیشتر کنند. برای آنکه بتوانند هر روز لباس زیبا و مارکدار بپوشند تا آدمیتشان را نشان دهند و به رخ همه بکشند.
برای آنکه وقتی با ماشینشان توی خیابان چرخ می زنند، چشم مردم را از کاسه دربیاورند و آب از لب و لوچه قشر همیشه و تا ابد آسیب پذیر این جامعه سرازیر کنند.
برای اینکه بتوانند با دعوت میهمان و گذاشتن غذاهای رنگارنگ سرسفره و نشان دادن آدمیت در پر کردن چاه فاضلاب خانه شان تلاش بزرگی کنند.
این روزها برخی آدم ها لباس شیک می پوشند، اما چرک روحشان آنقدر بوی گند می دهد که نه ادکلن... به کار می آید و نه عطر و رایحه... و...
امروزه انسانها در مناظره با جناب خر به راحتی شکست می خورند از شکست خوردگان مناظره همانهائی هستند که سه هزار میلیارد تومان حق مردم را از بیت المال دزدیده اند هیچ خری تابحال حق همنوعان خود را نخورده است خرها به راحتی حرف می زنند و عرعر می کنند خرها آزادی بیان دارند خرها اهل مد و تجملات نیستند خرها اهل چشم و همچشمی نیستند در ازدواج هم سختگیری نمی کنند هیچ خری هم ترشیده نمی شود خرها مشکل کار و نفقه و مهریه ندارند.خرها اهل دروغ و ریا و دغل کاری نیستند خرها حق کسی را نمی خورند خرها چیزی به نام تفکیک جنسیت ندارند حقوق خر مذکر و خر مونث یکسان است. از همه مهمتر هیچ خری دل خر دیگر را نمی شکند.
وقتی پینوکیو به شهر شادیها رفت تبدیل به خر شد رویای آن عروسک چوبی -انسان واقعی شدن بود ما انسانها نباید رویای خر شدن در سر بیافرینیم ما انسانیم باید همه تلاشمان را برای بدست آوردن انسانیت بکنیم تا به خرها حسادت نکنیم.