بیشتر جوانان آرزوی سوپراستار شدن دارند بعضی هم از مدل مو گرفته تا لباس پوشیدن بازیگران از آنان تقلید می کنند.همه آرزوی شهرت و محبوبیت دارند و رسیدن به شهرت را برای خود افتخار می دانند.اما شهرت و افتخار واقعی چیست؟؟!
داستان کوتاه درباره شهرت و افتخار واقعی
روزی پسربچه ای به مادرش گفت:مادرکجا می روی؟ مادر گفت: عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است.این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم. اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود.و در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد. حدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.پسر به مادرش گفت:مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟ آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟ مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم اما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود را پوشید و گفت: مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم. اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.حرف های تو چه معنی ای میدهد؟ پسر با التماس گفت: مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن، فقط با من بیا. مادر نیز بر خلاف میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت. بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند. پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت: رسیدیم. در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد. مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست. این رفتار تو اصلا زیبا نبود.کودک جواب داد: مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟
تا خدا نخواهد شهرت نخواهد بود اگر او بخواهد می تواند وسیله و راههای رسیدن به شهرت و موفقیت را برای انسان هموار کند.اما شهرت و افتخار واقعی متواضع بودن - عدم غرور و خودبینی و خدا و بندگان خدا را خشنود کردن است.
چقدر ایرج قادری را می شناسید؟
ایرج قادری کارگردان، فیلمنامهنویس و بازیگر سرشناس و قدیمی سینمای ایران بود. ایرج قادری در 41 فیلم کارگردان، 4 فیلم نویسنده، 72 فیلم بازیگر، 9 فیلم تهیهکننده و یک فیلم تدوینگر بود. آخرین فیلم او شبکه (1389) بود.ایرج قادری در اردیبهشت 1391 به دلیل تشدید بیماری سرطان ریه در بیمارستان مهرداد بستری شد و به دلیل همین بیماری در ساعت چهار صبح 17 اردیبهشت ماه درگذشت.خاکسپاری ایرج قادری طبق خواست همسرش در همان روز مرگ او (17 اردیبهشت) و در یکی از امامزادههای کرج (آرامگاه بهشت سکینه) برگزار شد. طبق وصیت ایرج قادری کلیه هزینه مراسم و یادبود وی به موسسه حمایت از کودکان سرطانی اهدا گردید.
(اندیشه نوشت:ای کاش همه از ایرج قادری بیاموزند و اینگونه هزینه ها و اسراف ها برای همیشه کنار گذاشته شود و صرف کودکان یتیم و افراد محروم و بی بضاعت و بیماران شود.روح ایرج قادری شاد باد.)
ایرج قادری دانشجوی رشته داروسازی بود اما تحصیلاتش را در دانشگاه نیمه کاره رها کرد تا سینما را دنبال کند.وی درجریان یک نظرسنجی که حدود 5000 نفر در آن شرکت داشتند، به عنوان یکی از 23 شخص برگزیده تاریخ هنر ایران انتخاب شد.ایرج قادری یک فیلم را هم تدوین نموده که « پنجه در خاک » نام دارد.همواره از او به عنوان یکی از کارگردانانی نام برده شده که توان این را دارد تا چهره ی جدید و پولسازی را به سینما معرفی کند.او هم یکی از کسانی بود که بعد از انقلاب اسلامی ایران به دلائل نامعلومی ممنوع الفعالیت شدند!پسرایرج قادری با نام تورج ، در سال 1372 در کشور آمریکا بر اثر تصادف رانندگی جان باخت.
صحنه ورود مجدد او به دنیای بازیگری در فیلم « آکواریوم » همواره در سینماها با تشویق های مکرر تماشاگران روبرو می شد بطوریکه بسیاری تا پیش از عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی نمی دانستند در دقایق ابتدایی فیلم چه دیالوگ هایی رد و بدل شده!متاسفانه بسیاری از کسانی که روزی ایرج قادری آنها را به سینما و تلویزیون معرفی کرد و بسیاری از همکاران قدیمی اش در هنگام بستری شدن اش در بیمارستان، نه به ملاقاتش رفتند و نه پس از مرگش در مراسم خاکسپاری حاضر شدند!
آیا می دانستید "محمدرضا گلزار" توسط ایرج قادری به عرصه سینما معرفی شد.؟
محمدرضا گلزار یکی از بازیگرانی است که ورودش به سینما را مدیون ایرج قادری است. قادری در جریان یک سفر به شمال با محمدرضا گلزار ( که در آن زمان یکی از نوازندگان گروه موسیقی آریان بود ) آشنا شد و از او دعوت کرد به دفتر کارش بیاید تا از وی تست بازیگری بگیرد. متعاقباً محمدرضا گلزار با فیلم « سام و نرگس » به کارگردانی ایرج قادری به سینما معرفی شد.
از قدیم گفتند: دود از کنده بلند می شود.انتخاب ایرج قادری کاملا درست و بجا بود باید قدر پیشکسوتان را همیشه و در همه حال دانست.
اما آقای گوگل( دوست دانشمند من) محمدرضا گلزار را دوست ندارد چرا؟جوابش را در ادامه مطلب بخوانید...
بیوگرافی محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار (متولد اول فروردین1356) بازیگر سینما، نوازنده گیتار، خواننده و مدل آگهیهای تبلیغاتی ایرانی است وی در اواخر دهه 70 شمسی در ایران به شهرت رسید.گلزار در سال1379 برای نخستین بار در فیلم سام و نرگس ساخته ایرج قادری بازیگری سینما را تجربه کرد .گلزار فارغالتحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی میباشد.
او فعالیت موسیقی خود را از سال 1376 به عنوان گیتاریست با گروه آریان آغاز کرد. او در نواختن گیتار، ارگ و پرکاشن مهارت دارد. وی همچنین قصد داشت که با گروه دارکوب کار کند که به دلایلی این همکاری پیش از آن که آغاز شود، پایان یافت. او هم اکنون یک گروه موسیقی مستقل با نام REZZAR دارد. REZZAR مخفف نام محمدرضا گلزار است و او این برند را به نام خودش ثبت کردهاست.
به ورزشهای اسکی، والیبال، بیلیارد و شنا علاقه دارد. کارت مربیگری اسکی دارد. به گفته خود محمدرضا گلزار، از 6 سالگی والیبال را دنبال میکردهاست. وی از سال 1383 کاپیتان تیم والیبال هنرمندان بود که مسابقات آن برای کارهای خیرخواهانه برگزار میشد اما از سال 1386 به خاطر مشغله کاری از تیم کناره گرفت.
او با توجه به علاقه زیاد به دنیای مد و مدلینگ توانست در سال1380 به عنوان اولین مرد فتومدل بعد از انقلاب ظاهر شود. جزو اولین مدلهای تبلیغاتی ایران بود که عکسش برای تبلیغات ایکات بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی رفت پس از اکران فیلم شام آخر در سال1380 شرکت ایکات از رضا دعوت کرد و او سال1381 با این شرکت قرارداد بست وی همچنین به عنوان مدل آگهیهای تبلیغاتی شرکتهایی همچون چرم و شیرآوران نیز فعالیت داشتهاست.
او مدیریت مجموعهٔ Men’s club که خدمات زیبایی برای آقایان ارائه میدهد. روزنامه نگار و یکی از اعضای تحریریهٔ مجلهٔ رویش در سال 1387.
جوایز و افتخارات محمدرضا گلزار
در بخش تجلیل و نکوداشت دومین “جشنواره ی فیلم های ایرانی در تورنتو” در سال2010 ، از10 سال بازیگری محمد رضا گلزار به عنوان “تک ستاره سینمای ایران” تجلیل و جایزه ی این بخش به وی اهدا شد .برای فیلم شیش و بش در سومین “جشنواره ی فیلم های ایرانی در تورنتو” در سال 2011 از وی تقدیر شد .به عنوان “خوش پوش ترین بازیگر سینمای ایران” در نظرسنجی مجله “زندگی ایرانی” در سال1390برگزیده شد.انتخاب محمدرضا گلزار به عنوان “مرد شایسته ایران” در نظرسنجی مجله “پوشش” در سال 1389.کاندید بازیگر نقش اول مرد برای فیلم بوتیک در جشن “دنیای تصویر” در سال 1384.کاندید لوح زرین انتخاب ویژه سال برای فیلم بوتیک در دوره 5منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) در سال 1384.
ازدواج محمدرضا گلزار،همسر محمد رضا گلزار,نامزد محمدرضا گلزار و شایعات!
نمیدانم تاریخچه دنبال کردن ازدواج یک آدم معروف از چه زمانی شروع شد…اما در حال حاضر توی کل جهان مردم به خبر ازدواج افراد مشهور اهمیت می دهند و اخبارشان را دنبال می کنند و رسانه هایی هستند که به این نیاز مردم جواب می دهند و چنین اخباری را پوشش می دهند که به این رسانه ها اصطلاحا نشریات زرد می گویند.البته این نشریات زرد همیشه هم راست و درست نمی نویسندو خیلی وقت ها با نشر شایعات کذب یا با ورود بدون اجازه به حریم شخصی آدم های مشهور این اخبار فراهم می کنند.
فکر نمی کنم کسی بتواند به این کنجکاوی ها پایان بدهد یا جلوش را بگیرد اما حداقل می توانیم یک مقداری این شرایط کنترل کنیم و جلوی سوء استفاده افراد سود جو که با انگیزهای مختلف از تخریب شخصیت یک نفر تا پول در آوردن از این طریق دست به این کار می زنند را بگیریم و باید سعی کنیم یک مقدار این فرهنگ در میان خودمان جا بیندازیم که باید به حریم شخصی آدم ها احترام گذاشت و تا حدی که خودشان دوست دارند از طریق رسانه های درست و به طور درست مردم در اطلاع زندگیشان قرار بگیرند.
یک هنرمند هزار نقش بازی میکند نقش عروس- نقش داماد- نقش دزد- نقش قاتل و سایر نقشها که عکس هم گرفته می شود اینها که عکس عروسی نیست نقش هنرمند در فیلم استشایعه پراکنی ممنوع- ورود به حریم شخصی و خصوصی افراد هم ممنوع- هر فردی چه هنرمند و چه غیرهنرمند.
محمدرضا گلزار هم یک بازیگر و در واقع یک سوپراستار محبوب است که طرفداران زیادی دارد یا بهتر بگویم دلدادگان زیادی دارد و قسمت اعظم این طرفداران را خانم ها تشکیل می دهند.خانم هایی که کنجکاو هستند و می خواهند درباره ازدواج محمدرضا گلزار بدانند و دوست دارند اطلاعاتی در این زمینه به دست بیاورند و هر کدام هم انگیزه متفاوت پیدا و پنهانی دارند
طفلکی آقای گوگل خسته شده بس که خانمهای محترم در موتور جستجوگر گوگل می نویسند "آیا محمدرضا گلزار ازدواج کرده است یا نه؟"
آقای گوگل دوست دانشمند من محمدرضا گلزار را دوست ندارد چون طرفداران او طفلک آقای گوگل را خسته کرده اند بس که درباره حریم خصوصی و شخصی این هنرمند از موتور جستجوگر گوگل می پرسندآقای گوگل به محمدرضا گلزار حسادت می کند