آیا تابحال هنگام خشم و عصبانیت و دشنام دادن تصویر خود را در آینه دیده اید؟میمیک صورت انسان در حالت خشم- منقبض و منبسط شده - رگهای خونی به جریان افتاده - رگهای گردن برجسته شده - چشمها قلمبه- گوشها سرخ و دندانها به هم فشرده می شود.تمام بدن می لرزد - آنگاه که عقل از کار بیفتد زبان شروع به دشنام و ناسزا می کند.در اینصورت انسان برای جسم و روح خود مزاحمت تلفنی ایجاد می کنداما خودش خبر ندارد او فکر می کند که در حال فحاشی و توهین به دیگران است ولی در حقیقت - همه توهینها و دشنامها به خود شخص عصبانی بازمی گردد.
پس مزاحمت تلفنی برای جسم و روح خود ممنوع ممنوع ممنوع
انسان عصبانی می گوید:الو الو ای جسم و روح من- من انسان نیستم الو الو من گوریلمالو الو من الاغ هستمچون دارم به خودم توهین می کنم و خجالت هم نمی کشمالو الو من گاو هستم - الو الو من سگ هستم الو الو..... من انواع جانوران وحشی و درنده هستم چراااااااااااااااااااا؟چون نمیتوانم زبانم را کنترل کنم به مردم فحش و ناسزا میگویم ولی در حقیقت به خودم توهین می کنمالو الو من انسان نیستم حیوانم .صفت جانشین خداوند روی زمین و اشرف مخلوقات بودن شایسته من نیست.بنابراین با صدای بلند به چنین انسانی می گوئیم: "مشترک موردنظر در شبکه موجود نمیباشد"مشترک موردنظر انسان نیست زیرا برای جسم و روح خود مزاحمت ایجاد کرده است.
وی با دشنام و ناسزا به دیگران در حقیقت -شخصیت خود را زیر سوال برده است.مهم نیست چه کسی ابتدا دشنام گفتن را آغاز کرده باشد مهم اینست که هرگز نباید جواب دشنام را با دشنام داد. یادمان باشد کسی که دشنام میدهد و با کلمات ناشایست و زشت - شخصیت دیگران را ترور می کند حیوان و جانوری درنده است .به نظر شما چه فرقی میان این گوریل و آن مرد عصبانی وجود دارد؟؟؟؟؟؟ببینید چقدر شبیه هم هستند درست مانند سیبی که از وسط به دو نیم کرده باشند.
بنابراین بهتر است در هنگام خشم و غصب - خود را در آینه ببینیم اگر می خواهیم شبیه حیوانات نباشیم بهتر است مراقب گفتار و زبان خود باشیم و همیشه بدانیم(زخم زبان -کاری تر از زخم خنجر است) خدایا ایمانمان را قوی کن که با زخم زبان خود هرگز قلبی را نخراشیم.همیشه یکدیگر را دوست بداریم.
اگر دوست دارید داستان شیوانا را هم درباره دشنام و خشم در ادامه مطلب بخوانید.
اول و دوم فرقی نمی کند!!!!
شیوانا در بازار دهکده راه میرفت. متوجه شد یکی از شاگردانش که اتفاقا فردی مودب بود با یکی از جوانان شرور دهکده در حال بحث و گفتوگو با صدای بلند است. مردم هم دور آنها جمع شده بودند و به دعوای لفظی آن دو گوش
میکردند.وقتی کار بحث و مجادله بالا گرفت، جوان شرور کلام زشتی بر زبان راند و شروع کرد به گفتن الفاظ نامناسب(دشنام و ناسزا). شاگرد مودب شیوانا از این دشنامها به شدت رنجیدو سعی کرد مدتی سکوت کند و با استدلال و لحنی مودبانه او را آرام کند. اما جوان شرور که از قدرت آسیبزنی کلام خود آگاه شده بود بیادبی و گستاخی خود را اضافه کرد. در این هنگام شاگرد مودب شیوانا از کوره در رفتو با عصبانیت بر سر آن جوان شرور فریاد زد و کلام زشتی بر زبان آورد و گفت: "فکر میکنی من نمیتوانم این کلمات نامناسب را به کار ببرم.؟؟؟؟؟"
در این هنگام شیوانا وارد بحث شد و با عتاب و سرزنش خطاب به شاگردش گفت: "هیچ یک از اهالی مدرسه شیوانا نباید سخن زشت بر زبان برانند."شاگرد با خجالت و شرمندگیگفت: "اما این او بود که اول شروع کرد. همه مردم شاهدند که من چندین بار از در ادب و اخلاق وارد شدم. اما او هر بار از قبل بدتر میکرد و کلامی زشتتر بر زبان میراند."
استاد شیوانا گفت:فراموش نکن که این جوان شرور به چیزی که میخواست رسید و آن این بود که تو را مثل خودش کند. این آن چیزی بود که باید زیر بارش نمیرفتی. اصولا بحث کلامی با این قبیل افراد راه به جایی نمیبرد چون آنها کلام را به جاهایی میکشانند که تو نمیتوانی و
نباید به آنجا بروی. در مسیر خطا و ناصواب اول و دوم بودن فرقی نمیکند. اصلا نباید در این مسیر قرار بگیری که بعد دنبال شاهد باشی که چه کسی اول شروع کرد. همین حالا از مردمی که این سخن زشت را از تو شنیدند عذر بخواه و به مدرسه برگرد و درسهایت را از نو شروع کن. چه دوم باشی چه اول او تو را همچون خود کرد و تو باید همه درسها را از نو شروع کنی."تا دیگر جواب دشنام کسی را ندهی
تفکرنوشت:از این به بعد هنگام دشنام و عصبانیت چهره این گوریل ها را به یاد بیاوریم و هرگز زبانمان را آلوده نکنیم اگر کسی دشنام گفت حالا دیگر میدانیم که او انسان نیست گوریل استجواب گوریل و یا حیوانی دیگر که دشنام و ناسزا نیست بلکه فرار است-مولانا فرمود از احمقان و نادانان بگریز- بنابراین چیزی نگوئیم تا او به خود بگوید:الو الو من گوریلم یا ...