Quantcast
Channel: هزاران گنج
Viewing all 164 articles
Browse latest View live

آنجلینا جولی متولد خرداد-رازهای زیبایی و تناسب اندام او

0
0

آیا می دانستید آنجلینا جولی متولد خرداد ماه است؟چشمکمشغول تلفنبه من زنگ بزنالو سلام ببخشید خانم جولی آنقدر گرفتار بودم نتوانستم تولدتان را تبریک بگویمخجالتاوهشما هم مهرماه سال گذشته جشن تولد منو فراموش کرده بودیدقهرما ایرانیان در این مورد ضرب المثل زیبائی داریم  چیزی که عوض داره گله نداره از خود راضیچشمکاینجا ایران است بیشتر بانوان ایرانی چهره شما را دوست دارندقلبخیلی ها به زیر تیغ جراحی می روند تا خود را به شکل و شمایل شما و بانو جنیفر لوپز دربیاورند در حالی که آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم زنان ایران بسیار زیبا هستند ولی متاسفانه کورکورانه تقلید می کنند کلافهو بعضی ها با تزریق چربی به لب خود نه تنها زیبا نمی شوند بلکه وحشتناک می شوند نیشخندمن زیبائی آنجلینا جولی را دوست دارم ولی تناسب اندام -رفتارهای صلح طلبانه و یاری رساندن به کودکان فقیر و بی سرپرست را بیشتر دوست دارمقلبخانم جولی اهل تقلید نیست چون از قدیم الایام همانگونه که در اشعار شاعران بزرگی چون حافظ و سعدی و... می بینیم در فرهنگ ایرانی لب غنچه ای مظهر زیبائی زن بوده است لب غنچه ای از لبهای کلفت و جلوآمده خانم جولی خیلی زیباتر است متاسفم ولی اگر قرار است تقلید شود این خانم آنجلینا جولی است که باید زیر تیغ جراحی برود تا لبش غنچه ای و زیبا شود نه بانوان زیبای ایرانی -بازندهما نیازی به تقلید ظاهری از خانم جولی نداریم چون زنان ایرانی خیلی خیلی زیباترند فقط تنها عیبشان این است که اعتماد به نفس ندارند ولی خانم جولی اعتماد به نفس بالایی دارد پس من در این مورد از او تقلید می کنم.لبخند

آنجلینا جولی

تاریخ تولد 14 خرداد 1354
لوس آنجلس

      آنجلینا جولی  مدل  و بازیگر آمریکائی ، طراح جواهرات، خیر مدرسه‌ساز در کشورهای محروم و «سفیر حسن‌نیت سازمان ملل متحد در امور پناهندگان» است. او بارها و بارها توسط مجله‌ها و مراسم‌های مختلف به عنوان زیباترین، جذاب‌ترین و بهترین مادر بازیگر و ... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند.

آنجلینا جولی از سال2001 از سوی کمیسریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان به عنوان سفیر حسن نیت تعیین شده و با مسافرت به نقاط دورافتاده جهان به فعالیت در زمینه حفظ حقوق آوارگان و پناهندگان مشغول است.

همسر و زندگی خصوصی آنجلینا جولی

همسر اوّل وی  جان لی میلر بود  که در سال 1996 با او ازدواج کرد و در سال 1999 از وی جدا شد، همسر دوم او بیلی باب تورنتون بود که در سال 2000 با هم ازدواج کردند، ولی سرانجام بعد از3 سال ازدواجشان به جدایی انجامید.

پس از بازی در فیلم آقا و خانم اسمیت، او و برد پیت وارد یک دوستی عاشقانه و سرانجام در سال 2006 صاحب دختری به نام شیلو شدند که به خاطر باورهایشان در مورد پایان دادن به فقر و بدبختی مردم آفریقا تصمیم به تولد بچه‌شان در کشور فقیر و آفریقایی نامیبیا کردند. آنحلینا جولی به همراه براد پیت علاوه بر سه فرزند طبیعی خود سرپرستی مدوکس پسر بچه یتیم اهل کامبوج،پکس کودک ویتنامیو یک دختر یتیم اهل اتیوپی به نام زهرارا بر عهده دارند.

 

 

 

      اقدام عجیب آنجلینا جولی برای جلوگیری از سرطان پستان 

آنجلینا جولی،بازیگر سرشناس هالیوود گفته است که برای به حداقل رساندن خطر ابتلا به سرطان، پستان‌های خود را برداشته است.خانم جولی 37 ساله  ، در کلیک مقاله‌ای در روزنامه نیویورک تایمز دلایل این اقدام خود را نوشته و گفته است که به دلیل دارا بودن یک ژن معیوب، احتمال ابتلای او به سرطان پستان 87 درصد و ابتلا به سرطان تخمدان 5 درصد بوده و به این خاطر دست به عمل جراحی ماستکتومی (پستان‌برداری) زده و آنها را برداشته است.

 او افزود که سرطان پستان باعث مرگ مادرش شد. خانم جولی گفته است که اکنون می‌تواند به شش فرزندش بگوید که نگران از دست دادن مادرشان به خاطر این بیماری نباشند. او از برد پیت، نامزدش تقدیر کرده که در تمام طول عمل جراحی در کنار او بوده است.قلب آنجلینا جولی گفته است که مادرش نزدیک به یک دهه با بیماری سرطان پستان در حال مبارزه بود تا اینکه در سن 56 سالگی درگذشت. خانم جولی نوشته است که پس از آنکه از داشتن ژن معیوب باخبر شد، تصمیم گرفت عمل جراحی برداشتن پستان هایش را انجام دهد. او گفته است که پس از این عمل احتمال ابتلای او به سرطان سینه از 78 درصد به زیر5 درصد رسیده است.

رازهای زیبائی پوست و تناسب اندام آنجلینا جولی

چه چیزی باعث شده است که آنجلینا جولی به عنوان یکی از زیباترین زنان دنیا شناخته شود؟سوالآیااین مسئله به دلیل موهای بلند و مشکی درخشان وی است؟ شاید به دلیل لب های جلو آمده وکلفت وی باشد. و یا شاید تنها به دلیل طرز برخورد و اعتماد به نفس و همچنین روان آزادش چنین لقبی را کسب کرده باشد. آیا امکان دارد که وی تنها یک فرد عادی باشد که در میان مردم عادی زندگی میکند؟سوال

بدون توجه به این گونه مسائل و زرق و برق های ظاهری وی، چیزی که وی را
همچنان به عنوان یک زن زیبا  و باشکوه معرفی کرده است، دیگر به عنوان یک راز مطرح نیست. رازهای زیبایی آنجلینا جولی :

1) داشتن کودک می تواند زیبایی اندام یک زن را از بین ببرد، علاوه بر این از دست دادن وزن برای زنی که فرزند خود را به دنیا آورده است، بسیار مشکل است. آنجلینا بااستفاده از ورزش یوگا زمان بارداری تناسب اندام خود را که پیش از بارداری داشت، حفظ کرد. اقدام وی برای حفظ سلامتی و تناسب اندام نیز به طور قطع باعث شده است آنجلینا در زمان ایفای نقش خود در فیلم هایش جذابیت و زیبایی خود را حفظ کند.

2) خاویار تنها مزه خوب ندارد، بلکه برای پوست نیز بسیار مفید است. آنجلینا جولی برای آرایش صورت و برای بدن خود از نوعی خاویار که دارای دم درازی است استفاده می کند. مقادیر زیاد پروتئین و روغن که در کرم به دست آمده از خاویار وجود دارد، به شادابی صورت و ازبین رفتن چروک بدن کمک می کند. (کشور ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان خاویار در جهان است ولی ما هر شب مانند پنبه دانه خواب خاویار را می بینیمنیشخندگریه)

3) وی همواره در لباس های ساده و در عین حال شیک دیده می شود.

4) -او به وعده های غذایی کوچک در طول روز علاقه بسیاری دارد است. به همین دلیل است که او بسیار فعال و با نشاط است. او به طور متوسط روزانه در حدود600  کالریمصرف می کند، که کمتر از متوسط مصرف کالری است. با این حال، او می گوید این مقدار مصرف برای فعالیتش در طول روز مناسب است.

5) -او وعده های غذایی بدون چربیرا در برنامه رژیم غذایی  روزانه خود جای داده است که این شامل گوشت قرمز نیز هست. در برنامه رژیم غذایی  اش دو وعده در روز از مواد غذایی پروتئینیاستفاده می کند. او همچنین برای حفظ شکل و باریک بودن در هفته یکبار به طور کامل فقط از مواد پروتئینی استفاده می کند. این باعث می شود خود را فعال و سالم نگه دارد.

6) -اگر دوست دارید که بدانید براقیت طبیعی پوستش به چه دلیل است، این شفافیت به خاطر استفاده از روغن نارگیلاست. او روغن نارگیل را نیز در برنامه رژیم غذایی اش گنجانده است . صبحانه او عمدتا از غلات و میوه جاتتشکیل شده است، که باعث انرژی زیاد در طول روز می شود. (کسانی که پوست چرب دارند از هیچ روغن و کرمی استفاده نکنند بهتر است صورت خود را با جوش شیرین یا سرکه سیب تمیز کنیدچشمک)

7) -او در یکی از مصاحبه های خود گفته است که به خوردن سوپعلاقه ی زیادی دارد. سوپ برای سم زدایی بدن بسیار مناسب است.

8)-آنجلینا یک برنامه ثابت ورزشی دارد که همیشه به آن پایبند است ، دلیل اصلی تناسب خوب اندام او همین تمرین ثابت ورزشی است .

9) -آنجلینا جولی از مواد غذایی ناسالم خود را دور نگه می دارد.مواد غذایی سالم، همان چیزی است که او را زیبا نگه می دارد .این مواد غذایی سالم شامل مقدار زیادی ازپروتئین و ویتامین غذاهای غنی شدهمی باشد. آنجلینا جولی برعکس ما دختران و زنان ایرانی غذاهای سالم می خورد او اصلا پفک دوست ندارد او وقتی مدرسه میرفت مانند کودکان ایرانی شیر پر از آب نمیخورد او زیباست و هر روز زیباتر خواهد شد چون خودش است از کسی تقلید نمی کند او اعتماد به نفس دارد

اسرار تناسب اندام آنجلینا جولی شامل این موارد بود . این موارد می تواند الگوی خوبی برای کسانی باشد که تناسب اندام برایشان خیلی مهم است . کلید ساده و مهم برای متناسب نگه داشتن اندام ، غذای کم و کنترل شده و در کنار آن ورزش منظم و روزانه است .


ماجرای طلاق فوزیه و محمدرضاشاه پهلوی-ملکه غمگین درگذشت

0
0

امان از دست این آقای قانون که همیشه طرفدار آقایان استقهرطلاق بدست مرد است حتی اگر زنی شوهرش را در حال زنا و فحشا ببیند باز هم طلاق بدست مرد است طفلکی زنان باید سالهای سال وقت گرانبهایشان را در دادگاه ها ی خانواده صرف کنند تا طلاق بگیرند (دختر خانمهای عزیز! بله گفتن آسان است ولی متاسفانه نخیر گفتن خیلی سخت است در هنگام بله گفتن دقت فرمائیدچشمک). آیا شما ماجرای طلاق بانو فوزیه و محمدرضاشاه پهلوی را شنیده اید؟
«راز طلاق ملکه غمگین».  یکی از نکات پنهان زندگی زنی بود که
تنها 9سال همسر شاه مخلوع ایران بود و بعد به زادگاهش برگشت.«فوزیه» زنی که همسر
اول محمدرضاشاه پهلوی بود، چند روز پیش در سن 92 سالگی و درشهر اسکندریه مصر درگذشت. ملکه فوزیه از زندگی با همسرش راضی نبود بنابراین  به کشورش مصر مراجعت نمود.جالب است بدانید او با ارسال یک نامه و با لفظ "عزیزم" از همسرش تقاضای طلاق نمود.

متن نامه تقاضای طلاق فوزیه از محمدرضا پهلوی

همسر عزیزم

از عالیجناب سفیر مصر در ایران شنیدم که شما مایل هستید مستقیما از طرف من بشنوید که مایل به پایان دادن به زندگی زناشوئی خود هستم… در حقیقت من چنین تصمیمی را گرفته‌ام و به سفیر شما در مصر اطلاع داده‌ام و این یادداشت تاکیدی است بر این تصمیم نهایی من…

ازدواج ما، برای اعلیحضرت و من، آن سعادتی را که حق هر دوی ماست، به ارمغان نیاورد و بعد از تفکر زیاد به این نتیجه رسیدم که تنها طلاق است که می‌تواند سعادت ما را به صورت جداگانه تامین کند. از شما درخواست می‌کنم موافقت کنید نقطه پایانی را به این وضع که ادامه بیشتر آن امکان ندارد، بگذاریم. من می‌دانم که طلاق برای هر دوی ما دردآور است ولی ما باید در راه کشورهای خود فداکاری کنیم. اعلی حضرت می‌توانند همیشه در انتظار دوستی صادقانه اینجانب باشند. از درگاه خداوند خواهان سعادت آن اعلی حضرت و رفاه کشورتان هستم.
امضاء : فوزیه بنت فواد

متن اعلام طلاق از طرف شاه

متن اعلام طلاق از دربار ایران که محمدرضا خود شخصاً از رادیو برای ملتش خواند :

سه سال پیش علیا حضرت ملکه فوزیه بنا به دلایل پزشکی ایران را ترک گفتند و اخیرا تقاضای طلاق کرده‌اند، زیرا اقامت معظم لها در تهران برایشان از نظر سلامت جسمانی مضر است. در اجابت به این درخواست، ما محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران طلاق خود را از همسرم علیاحضرت فوزیه اعلام می‌کنیم… این طلاق در روابط ایران و مصر اثری نخواهد داشت، بلکه این روابط بهتر از گذشته خواهد بود.

شیوا نوشت:حالا که طلاق بدست مرد است شاید روش خوبی باشد زنانی که خواهان طلاق هستند نامه ای عاشقانه و با لفظ عزیزم به شوهرشان بنویسند و تقاضای مفارقت و طلاق نمایند.چشمکشاید فرجی حاصل شود.لبخند

آشنائی و ازدواج فوزیه با محمدرضا پهلوی

محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران و فوزیه بنت فواد شاهزاده مصری در سال 1317با هم ازدواج کردند. این ازدواج در نهایت مدتی پس از به سلطنت رسیدن محمدرضا به طلاق می‌انجامد.در سال1317  مسئله ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه بنت فواد مطرح گردید. او زیبایی چشمگیری داشت که حتی نظر هالیوود را نیز به خود جلب کرده بود.فوزیه فرزند ملک فواد پادشاه اسبق مصر بود که در یک ازدواج سیاسی و برای تحکیم روابط ایران و مصر، با مقدمه چینی انگلیسی ها وارد دربار ایران شد. «شهناز»، نخستین فرزند شاه سابق ایران حاصل این ازدواج است . فوزیه اولین همسر از 3 همسرمحمدرضا پهلوی بود. بزرگترین مشکل برای این ازدواج، اصل سی و هفتم متمم قانون اساسی ایران بود که بر اساس آن مادر ولیعهد الزاما باید ایرانی تبار می‌بود. مجلس در اقدامی بی سابقه نه تنها به فوزیه تابعیت ایران داد، بلکه او را ایرانی تبار نامید.تعجب

طلاق

فوزیه به فعالیتهای اجتماعی چندان علاقه‌ای نداشت.روابط او نیز منحصر به میهمانی‌های پر تکلف درباری بود.تنها میهمانانی که مرتبا به دعوت فوزیه به کاخ می‌آمدند، سفیر مصر و همسرش بودند.اولین فرزند محمدرضا برخلاف توقعات،دختر شد و نام او را شهناز پهلوی (بعدها همسر اردشیر زاهدی) گذاشتند.فوزیه
در سال 1328 با سرهنگ اسماعیل حسین وزیر دفاع سابق مصر ازدواج کرد اما در پی کودتایی که به خلع فاروق و تبعید وی انجامید، فوزیه عنوان "شاهدخت مصر" را از دست داده و تمامی ثروتش بر باد رفت، اما حاضر به ترک مصر نشد. او با وجود مضیقه مالی در مصر در کنار شوهرش ماند و تا زمان مرگ وی 45 سال با او زندگی کرد و سرانجام 
11 تیر سال 1392 در ویلای شخصی اش در اسکندریه مصر در سن 92 سالگی درگذشت.فوزیه در مورد زندگی با محمدرضا پهلوی هیچ مصاحبه ای نکرد و هیچ کتابی هم منتشر ننمود.

پی نوشت:شاهزاده بودن و ملکه بودن و حتی زیبائی برای کسی ضامن خوشبختی نیست.هرکسی اهدافی را برای رسیدن خود بهخوشبختی در ذهن ترسیم می‌کند، اما تحقیقات نشان داده خوشبختی واقعی در احساس آرامش در لحظه حال است.پس بیایید که از این به بعد واقع‌بین‌تر عمل کنیم و لحظه حال را فدای لحظه نامعلوم فردا نکنیم.

داستان زیبای زال و رودابه از شاهنامه فردوسی

0
0

بارها گفته ام و بار دگر می گویم که شاهنامه فردوسی برای ملت ایران مانند شناسنامه و کارت ملی شان ارزشمند است.اگر کسی شماره شناسنامه اش را نداند به او می خندند. باور کنید اگر کسی برای فرهنگ و هویت ملی اش هم ارزشی قائل نشود بیشتر مورد تمسخر واقع خواهد شد.

بوی شعله بوی دود و بوی آه

بوی تبخیر تمدن ذره ذره بی صدا

رنج سی ساله فردوسی همه نقش برآب

آریائی سنت ما جملگی شد چون حباب

ما نمی خواهیم و اجازه نخواهیم داد کسی به ما بخندد پس شاهنامه را می آموزیم و بجای قصه های شنگول و منگول - خروس زری پیرهن پری -بزبز قندی و... برای فرزندانمان قصه های شاهنامه را به زبانی ساده و امروزی تعریف کنیم.تا وقتی فرزندمان بزرگ شد در تلویزیون و مجامع بین المللی فارسی حرف بزند نه عربی بازندهتا هم خود بفهمد چه می گوید هم دیگران نیشخندبااین مقدمه به زبانی ساده و به دور از هرگونه تکلف و تصنع برایتان داستان زیبای زال و رودابه را مینویسم داستان تولد زال حکایتی غم انگیز است کودک بی گناهی که سرراه گذاشته شدناراحتفرشته

در زمان پادشاهی منوچهر ، پهلوانی بود بنام سام نریمان ،   وی دلاوری بی همتا بود . تنها از یک چیز رنج می برد، او فرزند نداشت .   شب و روز به درگاه خداوند راز و نیاز می کرد و از خدا می خواست که به او   فرزندی بدهد . ماهها گذشت تا اینکه سر انجام همسرش باردار شد و بعد از 9   ماه انتظار ، پسری بدنیا آورد که نامش را زال گذاشتند . این پسر   بسیار زیبا و خوش صورت بود اما تنها عیبی که داشت این بود که تمام موی تنش   سفید بود .

زال در زبان پارسی به معنای سپید مو است.

سام وقتی فرزندش را با موی سفید دید ، سر به آسمان بلند کرد و با عصبانیت  فریاد کشید :عصبانی

ای خدا ، آیا من گناهی بزرگ مرتکب شدم؟   یا گول شیطان را خورده ام و به شیطان گرویده ام ، که مرا چنین مجازات کردی  ؟  اگر از من بپرسند که ، چرا اینگونه بدنیا آمده ، چه بگویم ؟ آیا این  بچۀ  من است یا بچۀ دیو است ؟ پلنگ دو رنگ است یا پری است ؟کلافه

همه بزرگان بر من می خندند . من اکنون ننگ دارم از اینکه   او را فرزند خود بدانم .

سام مدتی به فکر فرو رفت متفکرسپس گفت که فرزندش   را بردارند و دور از چشم مردم به جایی ببرند . نزدیکان سام فرزند را ،   برداشته و راهی کوه البرز شدند.

در کوه البرز ، سیمرغی لانه داشت . وقتی که نزدیکان سام ،   زال را در کوه البرز رها کردند و رفتند ، زال که کودک شیرخواره ای بیش نبود   احساس گرسنگی کرد و با مکیدن انگشت خود توانست گرسنگی خویش را تسکین  ببخشد،  اما مدام گریه و زاری می کرد گریه، چون هوا سرد بود و کودک نیز گرسنه  بود.

سیمرغ برای پیدا کردن غذا برای فرزندانش   شروع به پرواز کرد و چرخی زد تا اینکه چشم تیزبینش به زال افتاد به نزد زال   آمد و او را به چنگ گرفت و به لانه اش برد. اما خداوند چنان مهر زال   را در دل سیمرغ نهاد که از خوردن کودک منصرف شد.قلب

سیمرغ برای زال دایه ای مهربانتر از مادر شد

ماهها و سالها گذشت و سیمرغ مانند مادری از زال پرستاری و   مراقبت می کرد و از آنچه که سیمرغ برای جوجه هایش از شکار می آورد زال  نیز  می خورد . خلاصه ، زال کم کم نزد سیمرغ پرورش یافت و بزرگ شد ، تا  جایی که  به مانند پهلوانی دلیر و نیرومند شد. اما همیشه غم فراق پدر و  مادرش را در  دل نگه می داشت . و چون از سیمرغ شنیده بود که چطور او را  تنها در کوه رها  کرده بودند ، بسیار غمگین و افسرده می شد.ناراحتدل شکسته

ماجرای خواب دیدن سام

شبی از شبها ، سام در خواب دید که یک مردی سوار بر اسب   تازی شده از کشور هندوستان به نزد او می آید .وقتی که به نزد او رسید به   سام مژدۀ زنده بودن فرزندش را داد .

سام سراسیمه از خواب برخاست و موبدان و خوابگزاران را   فرا خواند و از آنان تعبیر خوابش را خواست . موبدان گفتند که ،   فرزندت زنده است. پس هر کس که در آنجا بود از پیر و جوان همه زبان به سرزنش  سام گشودند و گفتند : کسی نباید در برابر یزدان ناسپاسی کند. اگر توجه   کنید می بینید از ماهی دریا و نهنگ گرفته تا شیر و پلنگ ، همه بچه هایشان   را پرورش می دهند اما تو فرزند بی گناهت را از خودت دور کردی . عصبانیآری موی   سپید داشتن ننگ و عار نیست  از خداوند پوزش و مغفرت بطلب بخاطر   ناسپاسی که کرده ای .. سام   از کردۀ خویش بسیار پشیمان شد.خجالتاوهپس نزدیکان خود را فراخواند تا راهی کوه   البرز شوند.

 

وقتی که به کوه البرز رسیدند ، کوه البرز را کوهی بسیار   بلند دیدند با قله ای مرتفع که بالا رفتن از آن محال بود . این بود که سام   اندوهگین شد. پس زانو زد بروی زمین و دست نیایش به درگاه خداوند بلند کرد  و  گفت :

ای پروردگار ، من برای پوزش و عذر خواهی به جانب تو آمده   ام ، اگر این کودک فرزند من است و  از نژاد شیطان و اهریمن نیست مرا در   بالا رفتن از این کوه یاری بده و دستگیری کن و مرا که وجودم پر از گناه  است  بپذیر و درهای رحمتت را بر من بگشا و پسرم را به من باز گردان. توبه سام  نزد خداوند پذیرفته شد.   در همین هنگام سیمرغ از بالای کوه سام را با نزدیکانش دید ، پس فهمید که   سام بدنبال فرزندش آمده .پرواز کنان بسوی آشیانه اش پرواز کرد،  به زال گفت :

 اکنون پدرت در پائین کوه است ، بدنبال تو آمده است . اکنون بیا  پشت من   بنشین تا ترا به نزد او ببرم ، چون هر چه که به تو بدی کرده باشد باز هم پدرت   است و معلوم است که از کردۀ خود پشیمان است.

زال اشک در چشمانش جمع شد و اندوهگین شد. زال اگر چه   مردم را ندیده بود اما سخن گفتن را از سیمرغ فرا گرفته بود. این بود که در   جواب سیمرغ گفت :

تو مرا بزرگ کردی و پرورش دادی ، من به تو عادت کرده ام و   از تو بسیار سپاسگزارم . چطور از تو جدا شوم و به نزد پدری بروم که مرا  از  خود رانده و ترک کرده؟؟ .سیمرغ بعد از پند و موعظۀ بسیار ، او را راضی کرد   که به نزد پدرش برود و آنگاه پری از پرهایش را کند و به زال داد و گفت که  :  موقع احتیاج و سختی ، این پر را آتش بزن . من خود را به تو خواهم رساند  و  ترا به اینجا خواهم آورد مرا فراموش نکن ، زیرا مهر تو در دل من جای   گرفته است.ماچبغلقلب

سیمرغ زال را بر بال خود نشاند و بسوی پایین کوه   پرواز کرد. پدر زال هنوز مشغول راز و نیاز به درگاه الهی بود ، تا چشمش به   زال افتاد زبان به التماس گشود و گفت :پسرم ، من پست ترین بندۀ خدا هستم و از کار خود بسیار پشیمان هستم و از  این  به بعد سوگند می خورم که هر چه تو بخواهی همان کنم. زال در جواب پدرش  گفت :

ای پدر ، ندامت و پشیمانی ترا پذیرفتم و ترا بخشیدم.بغل

آنگاه قبای زیبایی را آوردند و بر تن زال کردند و راهی   شهر شدند ، در حالیکه همه اشک شوق می ریختند و خوشحال بودند.هورا

 زال به میان انسانها قدم گذاشت فنون تیراندازی و جنگ و خیلی چیزهای دیگر را آموخت لباسهای فاخر می پوشید جوان خوش تیپی هم شده بودخیال باطلهمه دخترها عاشقش شده بودند اما سرنوشت او را به سمت کابل سوق داد و به سمت کابل رفت.فرمانروای سرزمین کابل مهراب بود که نسبش به ضحاک   می رسید او دختر زیبائی به نام رودابه داشت آیا ماجرای رمانتیک و عشقی زال و رودابه را می دانید؟چشمکپس با هم ادامه مطلب را بخوانیممژه

ماجرای ملاقات زال و رودابه

زال و مهراب کابلی ملاقات کوتاهی با هم داشتند

وقتی مهراب به کاخش برگشت در   همان لحظه همسرش سیندختو دخترش رودابهرا دید که در شبستان قدم می زدند ،  سیندخت به نزد مهراب شتافت و  گفت :

بگو ببینم ، امروز که به نزد زال رفتی ، چگونه بود؟سوال  آیا او طبع و سرشت مردی و انسانیت   دارد؟ او از سیمرغ چه می گوید ؟ چهرۀ او چگونه است ؟

مهراب پاسخ داد : ای سرو سیمین ،قلبکسی را تاکنون مانند او   ، ندیدی. او دلی چون شیر نر دارد و زور و قوتی چون پیل دارد ، او بسیار   جوان و اگر چه موی بدنش سپید است ، اما زیبنده و برازندۀ اوست.

رودابه دختر مهراب وقتی سخنان را شنید دلش در مهر زال   گره خورد و از خواب و خوراکش کاسته شد و آرام و قرار نداشت و این راز را به   نزدیکان خود نیز گفت . قلبنزدیکان وقتی که چنین چیزی شنیدند به رودابه گفتند  :

ای افسر بانوان جهان ، که برتر از همۀ دختران جهان هستی .   تو از زیبایی حتی زیباتر از سرو هستی ، آنگاه چطور می خواهی شوهری انتخاب   کنی که در نزد سیمرغ پرورش یافته و بزرگ شده ؟ تو با صورتی سرخ فام و مویی   سیاه می خواهی با سپید مویی که نشانه پیری دارد پیمان ببندی ؟تعجب

رودابه بسیار خشمگین شد عصبانیو بر   آنان پرخاش کرد قهر

مدتی گذشت تا اینکه یکروز زال پهلوان عزم شکار کرد . پس   از گردش در دشت و صحرا مشغول شکار شد و چند پرنده را شکار کرد که یکی از   پرندگان دورتر از جایی که وی بود افتاد. پس زال و همراهانش برای پیدا کردن   پرنده به میان سبزه ها رفتند . وقتی که به نزد پرندۀ شکاری رسیدنددخترانی   را دیدند که مشغول چیدن گلها بودند هیپنوتیزمو آن دختران با دیدن این سواران بسیار   ترسیده بودند و همه حلقه زدند در اطراف یک دختر زیبا که وی هم ترسیده بود .نگران

زال و سواران همگی به نزد آنان رفتند و زال از اسب پیاده   شد و تعظیم کرد و از روی ادب به آنان احترام گذاشت و گفت :

امیدوارم از جسارتی که به شما کردم و آزرده تان کردم مرا  ببخشید.اوه

رودابه گفت :

آیا شما زال پهلوان نیستید که شهرت و آوازۀ تان در سراسر   دنیا پیچیده است؟

زال گفت : آری من زال هستم ، اما بگو ببینم شما چه کسی   هستی ؟ نامت را بگو

رودابه پاسخ داد : من رودابه دختر مهراب کابلی هستم .   زال وقتی که سخنان رودابه را شنید بسیار متعجب شد و شور و شعفی فراوان در   دلش پدید آمد . قلبپس رو کرد به رودابه . گفت :

براستی چه افتخاری نصیب من شده است که به دیدار شما نائل   گشتم و از این آشنایی بسیار خوشحال هستم .

رودابه گفت : برای من هم خوشبختی از این بالاتر که با   پهلوان بی همتایی چون شما آشنا گشتم.

زال بعد از سخن گفتن با رودابه ، دهانۀ اسبش را گرفت و   از رودابه با تعظیم و احترام خداحافظی کرد.زال وقتی که از نزد رودابه رفت دیگر آرام و قرار نداشت .   شب و روز به فکر رودابه بود تا اینکه روزی تصمیم گرفت به نزد رودابه برود  و  دربارۀ ازدواجشان با یکدیگر صحبت کنند . این بود که یکروز صبح راهی کابل شد.رودابه که از دور زال را دید ندا داد :

خوش آمدی ای جوانمرد ، درود خدا بر تو باد و درود بر آن   کسی که ترا بدنیا آورد . جهان از بویت دل افروز شده .

زال وقتی به نزد رودابه رسید به رودابه گفت :

ای ماهروی ، ای سرو سیمین ، اگر منوچهر داستان من و تو   را بشنود ناراحت می شود و از کار ما بسیار خشمگین می شود و همچنین سام ، از   کار من خونش به جوش می آید . ای کاش می شد که تو همسر من شوی . بدون  اینکه  مانعی باشد .

درحالی که زال و رودابه برای نخستین دیدار ناشکیبا بودند، زال شب هنگام به دیدار رودابه می‌رود و با طناب از دیوار کاخ رودابه بالا رفته و او را در کنار خود می‌بیند. در اینجا فردوسی بزرگ با یک بیت نهانی به رابطهٔ میان ایشان اشاره می‌کند: همی بود بوس و کنار و نبید مگر شیر کو گور را نشکرید پس از آن که زال از رودابه جدا می‌شود شب و روز و آرام و خواب ندارد و پیوسته در پی آماده کردن پیش نیازهای این پیوند است. نخست نامه‌ای به پدر می‌نویسد و به او یاد آور می‌شود که هنگام زن گرفتن اوست و در دنباله دخت مهراب را بعنوان جفت درخور خود به پدر معرفی می کند لیکن سام که می‌داند او رودابه دختر مهراب و از نبیرگان آژی دهاک (ضحاک) است زال را از این کار باز می‌دارد و به او یاد اور می‌شود که منوچهر شاه هرگز از این پیوند خرسند نخواهد شد. به اصرار زال، سام خودش به سوی دربار به راه می‌افتد تا این مشکل را با شاه درمیان بگذارد. پیش از رسیدن سام به دربار شاه از این موضوع آگاه می‌شود و برای آنکه میزان وفاداری سام را بسنجد به او فرمان می‌دهد تا به کابل بتازد و آن شهر را در هم بکوبد و مهراب و خانواده اش را از میان بردارد. سام هم بی آنکه خواسته اش را بازگوید به فرمان شاه به سوی کابل به راه می‌افتد. در بیرون شهر کابل خبر به زال می‌رسد و او می‌گوید هرکس که می‌خواهد کابل را بگیرد باید نخست من را از میان بردارد و در نامه‌ای از سام می‌خواهد که میان او و شاه میانجی شود و به سام یادآوری می‌که او بخاطر دور افکندن زال به او بدهکار است. سام هم نامه‌ای می‌نویسد و خواستهٔ زال را در آن نامه برای شاه می‌نگارد و نامه را بدست زال می‌دهد تاخود زال آن نامه را دربار ببرد. در این هنگام سام هم کابل را محاصره می‌کند ولی به زال پیمان می‌دهد که به آن حمله نکند.

زال به دربار شاه می‌رود و شاه با کمک ستاره شناسان از آیندهٔ این پیوند و فرزندی که از ایشان پدید خواهد آمد اطمینان حاصل می‌کند. ستاره شناسان به او می‌گویند که فرزندی از ایشان پدید خواهد آمد که مرزبان ایران زمین خواهد شد. شاه نیز زال را به راه‌های گوناگون می‌آزماید تا دانش و هوش او نزد شاه و همگان آشکار شود.شاه از زال خواست تا با موبدان به گفتگو بنشیند و شاه خود داور و بینندهٔ این گفتگو باشد. موبدان برای سنجش رای و هوش زال برای او شش چیستان گفتند و از او خواستند تا آنها را پاسخ دهدپس از آن شاه زال را در میدان سواری آزمود و پس از آزمون تیراندازی و سواری از ایرانیان خواست تا با او کشتی بگیرند لیکن هیچکس به این آزمون تن در نداد.شاه با این کارهایش می خواست سنگ جلوی راه زال بیندازد.با وجود مخالفت دربار با این پیوند سرانجام با پافشاری و پیگیری‌های زال و بخت بلند این پیوند که ستاره شناسان خبر آن را به منوچهر شاه می‌دهند، این پیوند سر می‌گیرد.

این ازدواج با سیاست زنانه یک زن صورت گرفتاز خود راضی

پس از آنکه سام کابل را به محاصره در آورد، مهراب می‌خواست دخترش رودابه را بکشد تا آتش برپا شده را خاموش کند.تعجبسیندخت همسر مهراب که زنی دانا بود جلوی این کار را گرفت و خود به نزد سام رفت. اگر چه در این دیدار او خود را معرفی نکرد و تنها به عنوان فرستادهٔ کابل سخن گفت ولی از دانایی و کردارش سام دانست که او همسر مهراب است. پس از آنکه سام مادر رودابه را به این نیکویی و والا منشی دید دست او را بدست گرفت و دخترش را برای زال خواستگاری کرد. از آن سو زال هم با نامهٔ شاه به سوی کابل بازگشت و این پیوند به شادی و مبارکی برگزار شد.هورا امیدوارم همه جوانها به عشقشان برسند و خوشبخت شوند.

نتیجه اخلاقی:هرگز در برابر خداوند -ناسپاسی نکنیم زیاد به حرف مردم توجه نکنیم زنان را هرگز دست کم نگیریم و اینکه بدانیم هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد.لبخند

ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است

0
0

داستان واقعی ثبت احوال و نامگزاری کودک بر اساس شاهنامه

پدر و مادر جوانی برای گرفتن شناسنامه و نامگزاری اولین فرزند دخترشان به اداره ثبت احوال مراجعه می کنند و نام خارجی "هلن" را برای نوزاد خود انتخاب می کنند اما گذاشتن اسامی خارجی بر فرزندان ممنوع است -کارمند ثبت احوال گفت:طبق قانون ثبت احوال -گذاشتن اسامی خارجی بر فرزندان ممنوع است .

مادر نوزاد گفت:ای وا مگر چنین چیزی ممکن است؟!شما چطور نمی دانید هلن  نام مادر یکی از پهلوانان معروف شاهنامه فردوسی است؟؟!!!تعجبقهر

کارمند ثبت احوال هم باور کرد و گفت:شرمنده ما اینقدر سرمان شلوغ است که گاهی خیلی چیزها را فراموش می کنیماوهپس نام هلن را ثبت کرد.نیشخند

هلن دختر کوچولوی زیبای 2 ساله ای است که اسمش توسط کارمندی که در عمرش حتی یک صفحه شاهنامه نحوانده بود ثبت شد.خنده مقصر کیست؟آیا عربها گفته بودند که این آقا شاهنامه نخواند؟آیا درست است که ما اشتباهات و عدم توجه به فرهنگمان را بر گردن قومی دیگر بیندازیم؟پس عاقلانه تر آنست که به جای قوم ستیزی با جهل ستیزی مبارزه کنیم.

ضرب المثل شاهنامه آخرش خوش است از معروف‌ترین ضرب‌المثل‌های فارسی است.       

اما این سؤال پیش می‌آید که با وجود پایان تلخ و شکست ایرانیان از اعراب در پایان شاهنامه، چرا این ضرب‌المثل در بین مردم رواج یافته است؟سوالتعجبحسن انوری در فرهنگ امثال سخن می‌گوید: این ضرب‌المثل اشاره‌ی طنزآمیز به کاری دارد که برخلاف انتظار شخص پیش می‌رود و پایان خوشایندی ندارد. به باور برخی از افراد هم این جمله را اعراب که در پایان شاهنامه با شکست یزدگرد بر ایرانیان پیروز می‌شوند، وارد ضرب‌المثل‌های ایرانی کرده‌اند. البته این باور در هیچ کتاب و پژوهشی سندیت تاریخی ندارد و به نظر بسیاری از پژوهشگران ادبیات مردود است.

این ضرب المثل در مورد کسانی به کار می­رود که در کار خویش و یا در
نتیجه گیری از کاری عجله می­کنند و قبل از پایان کار 
به قضاوت می­نشینند . شاهنامه­ فردوسی کتاب ارزند­ه­ای است که هر ایرانی پاک نژاد آن را به خوبی
می­شناسد. کتاب شاهنامه از نظر کمیّت و کیفیّت از شاهکارهای ادبی
جهان به شمار می رود. حکیم ابوالقاسم فردوسی با نظم و تدوین شاهنامه بر پیکر پائیز زده ملت ایران جانی دوباره بخشید

                                                       «
چون عیسی من این مردگان را تمام              سراسر همه زنده کردم به نام
»

 اگر شاهنامه با تحمل رنج سی ساله فردوسی به وجود نمی آمد بی گمان تمام
آثار  تاریخی اسلاف و نیاکان ما دستخوش سیل حوادث می شد و بعید نبود که ما
نیز اکنون مانند ملل آفریقای شمالی و بعضی از کشورهای خاورمیانه به زبان عربی سخن
می گفتیمو لغات و کلمات شیرین پارسی را جز در کتابخانه ها و لابلای کتاب های قدیمی  نمی توانستیم بیابیم. اما ریشه تاریخی ضرب المثل بالااز آن جا سرچشمه گرفته است که نقل است فردوسی پس از سرودن شاهنامه از سوی سلطا ن محمود غزنوی مورد بی مهری قرار گرفت بنابراین هجانامه­ای در مورد محمود غزنوی سرود ،و موفق
گردید یک نسخه از هجانامه را به وسیله دوستان و طرفدارانی که در دستگاه سلطنت محمود
غزنوی داشت مخفیانه به آخر شاهنامه­ی موجود در کتابخانه­ی سلطنتی الحاق و اضافه نمایداز خود راضیو همین عمل موجب شد که توسعه و تکثیر شاهنامه سلطنتی با ضمیمه هجانامه مذکور همراه باشدچشمک  سابقاً هرکس شاهنامه می خواند چون مکرّر به مدح و ستایش از سلطان محمود غزنوی برمی­خورد گمان میکرد که سلطان محمود غزنوی فردوسی را در سرودن این اثر بزرگ ادبی حمایت کرده بنابراین از جان و دل  او را می ستود و بر آن همه عشق و علاقه به تاریخ و ادب ایران آفرین می گفت ! بی خبر از آن که « شاهنامه آخرش خوش
است. » زیرا وقتی که به آخر شاهنامه می رسید و منظومه­ی هجاییه را در آخر شاهنامه می خواند تازه متوجّه می شد که محمود غزنوی نسبت به سلطان ادب و ایرانیان تا چه اندازه ناجوانمردی و ناسپاسی کرده است.

به همین جهت هر کس در زمانهای گذشته  شاهنامه می خواند قبلا به
او متذکّر می شدند تا زمانی که کتاب را به پایان نرسانده­است در قضاوت نسبت به سلطان محمود غزنوی عجله نکند زیرا شاهنامه آخرش خوش استچشمکیعنی در آخر شاهنامه است که فردوسی محمود غزنوی را به خواننده کتاب می شناساند و با این قصیده­ هجاییه حق ناسپاسی و رفتار توهین آمیز  او را کف دستش گذاشته­است .از خود راضی

سلطان محمود غزنوی در زمان خود آقای فیلتر بزرگی بودهنیشخندآن زمان فیلترشکن هم وجود نداشت که با او مقابله کند فردوسی هم 30 سال برای سرودن شاهنامه زحمت کشیده بود بنابراین عاقلانه تر آن بود که با سیاست و کیاست در ابتدای شاهنامه سلطان محمود غزنوی را مدح کند تا با حمایت محمود بتواند این اثر بزرگ را توسعه دهد اما سلطان محمود فیلترینیشخندنامرد روزگار بابت سرودن شاهنامه هیچ صله ای به فردوسی بزرگ نداد فردوسی هم با سرودن هجائیه آخر و رسوا کردن محمود غزنوی پاسخ بی احترامی او را دادچشمکمژه

اندیشه نوشت :کسانی که می گویند عقب ماندگی فرهنگی ایرانیان فقط و فقط تقصیر عربهاست واقعا اشتباه می کنند درست است عربها به ایران حمله کردند و فرهنگ و هویت ملتمان را به تاراج بردند کتابخانه ها را آتش زدند تحقیرمان کردند آری در جنگ کسی را نوازش نمی کنند اما جنگ ایران و اعراب حدود 1400 سال پیش اتفاق افتاد ما ایرانیان در این مدت برای ارتقای فرهنگ و بازگشت به تمدن کهن ایرانی مان چه کردیم؟حکیم دانشمندمان ابن سینا کتابهای عربی می نوشتتعجباگر چند فردوسی دیگر داشتیم شاید به این حال و روز نمی افتادیمفیلسوفان و حکیمان مشائی به فکر فرهنگ ایرانی نبودند مشائی همان فردوسی و فردوسی همان مشائی نبودنیشخندما فردوسی هائی با اندیشه سبز می خواستیم نه مترسک هائی با اندیشه زردنیشخندو اما امروز هنوز هم مترسک هائی با اندیشه های زرد و کپک زده هستیم امروز اعراب با دمپائی به استقبال دیپلمات های ما میروند و تحقیرمان می کنند امروز از خلیج همیشه فارس مان به عنوان خلیج عربی یاد می کنند از ماست که بر ماستسرنوشت ملتی که به جای فرهنگ سازی با ساختن جوک ها و لطیفه های توهین آمیز هموطنان خود را تحقیر کند همین است{#emotions_dlg.e50}سرنوشت ملتی که به جای سجده بر خدای یکتا آرامگاه کوروش و امامان و امامزادگان را سجده کند همین است سجده و ستایش فقط از آن خداست نه هیچ احد دیگربازندهژاپنی ها رسومات کهن حتی کیمونو پوشیدن و گوجه ای بستن موهای مردان خود را محترم می شمارند ولی ما داریم تمام آداب و رسوم فرهنگ غنی و کهن کشورمان را با دستان خود نابود می کنیم چرا ولنتاین؟پس جای سپندارمذگان روز عشق ایرانیان در تقویم ایرانی کجاست؟!!!جای جشن های مهرگان و تیرگان خالی است سنتهای نوروز و هفت سین و چهارشنبه سوری را پاس بداریم ایرانیان قدیم همواره شاد بودند و جشن می گرفتند به فرزندانمان شاهنامه بیاموزیم غلام به معنی نوکر است نام فرزندانمان را غلامرضا یا غلامحسین نگذاریم و آنان را تحقیر نکنیم به خدا سوگند اسامی انسانیت نمی آورد نام خفاش شب هم غلامرضا بود نژادپرستی هم انسانیت نمی آورد میان عربها هم انسانهای خوب وجود داشته و دارد.بیائید با فرهنگ سازی با افکار کپک زده مبارزه کنیم من پیشنهاد می کنم هر یک از ما با هر سطح تحصیلاتی که داریم فردوسی های نوین باشیم فردوسی نوین بودن ربطی به شعر سرودن ندارد فردوسی نوین بودن یعنی غیرت ایرانی-وطن پرستی- جهل ستیزی و رواج فرهنگ و اندیشه ملی است کسانی  هم که در طول جنگ ایران و عراق شجاعانه جنگیدند و به شهادت رسیدند فردوسی های نوین بودند چون اگر آنها نبودند ما ایرانیان هویت و زبان و فرهنگمان را  بکلی از دست می دادیم شاید حالا من وجود نداشتم و اگر داشتم وبلاگم را به زبان عربی می نوشتم.اصلا چیزی از زبان زیبای فارسی باقی نمی ماند متفکرپس همه با هم فردوسی های نوین باشیم.{#emotions_dlg.e1}نظر شما چیست؟

حق طلاق بدست مرد یا زن-طلاق خلع و مبارات چیست؟

0
0
از پیرمرد و پیرزنی پرسیدند :

شما چطور شصت سال با هم زندگی کردید؛

گفتند : ما متعلق به نسلی هستیم که ، وقتی چیزی خراب می شد؛

تعمیرش می کردیم نه تعویضش!متفکر

اما وقتی کار از تعمیر گذشته باشد زمان تعویض فرا می رسد درست مانند دندانی که  دیگر قابل پرکردن نباشد و باید کشیده شود.من زن هستم یک موجود زنده یک انسان و حق دارم  هم در مورد دندانم و هم در مورد همسری که باعث آزار من شده و عرصه زندگی را بر من تنگ کرده خودم تصمیم بگیرم و انتخاب کنمبازندهچرا وقتی در عقدنامه طبق قانون می توانم در شروط ضمن عقد- حق طلاق را بگنجانم چنین کاری نمی کنم ؟چرا به خود ظلم می کنم؟ چرا خود را تحقیر می کنم؟چرا معنی ضرب المثل از "از ماست که بر ماست " را نمی دانمبازندهچرا ما دختران وقتی لباس سفید عروسی می پوشیم آنقدرگیج می شویم که از حق قانونی خود صرف نظر می کنیم؟! اصلا چرا در دبیرستانها درسی به نام قانون ازدواج و طلاق وجود ندارد؟تعجبتعجب چرا زنان در دادگاههای خانواده باید سرگردان باشند ؟مشکل -عدم آموزش است.مشکل خانواده های سنتی هستند که چنین شرطی پای سفره عقد را بدشگون می دانند.نیشخند

طلاق خلع و مبارات چیست؟

خُلع و مُباراتدو نوع طلاق توافقی در فقه و حقوق اسلامی است که در آن زن با واگذاری مالی به شوهر از وی طلاق می‌گیرد. این طلاق مربوط به زمانی است که زن از شوهر به قدری تنفر پیدا کرده باشد که حاضر شود با پرداخت پول از دست او خلاص شود. این مال ممکن است مهریه زن یا معادل آن باشد، به همین جهت در فرهنگ عامه از عبارت «مهرم حلال و جانم آزاد» در اشاره به این نوع طلاق استفاده می‌کنند.

مالی که در طلاق خلع و مبارات به شوهر پرداخت می‌شود عِوَضیا فدیهنامیده می‌شود. این طلاق از نوع طلاق بائن است یعنی شوهر حق رجوع ندارد، مگر آنکه زن پشیمان گشته و مال خود را پس بگیرد.

طلاق مبارات

مُبارات به معنی بیزار شدن از یکدیگر است. تفاوت این طلاق با طلاق خلع این است که در مبارات تنفر زن و شوهر دوجانبه است، از همین رو عوض طلاق نمی‌تواند از مهریه بیشتر باشد.

 

به نظر من حق طلاق برای زن و مرد باید مساوی و یکسان باشد

توجیهی که ازبرخی برای انحصار طلاق به دست مرد صورت یافته این است که بهترین راه حل، نهادن طلاق به دست مرد است. زیرا اگر طلاق به دست زن داده شود، به‌دلیل غلبه احساسات بنیان خانواده‌ها سست خواهد گشت، با کوچک‌ترین نارضایتی اقدام به طلاق خواهد کرد. برای این توجیه شواهدی آورده می‌شود که در دوره‌هایی که طلاق به دست زن بود آمار طلاق بسیار بالا بود. تا آنجا که گفته می‌شود در هشتاد درصد، بلکه نودونه درصد طلاق‌ها در آمریکا و انگلیس زنان مقصرند. و نیز غرامت‌هایی که مرد باید بپردازد، مانند مهریه و نفقه، این حق را برای وی موجه می‌سازد. براین اساس نتیجه گرفته شده که طلاق نباید در اختیار زن باشد. مناسب است تأملی اندک پیرامون این توجیه صورت یابد:

1)      چگونه اثبات شد احساسات زن بیش از مردان است؟، آیا این آموزه شرع است یا تجربه انسان آن را به اثبات رسانده است؟ ظاهراً بدین شکل نه در شرع به اثبات رسیده و نه تجربه ثابت کرده است.آیا مرد بااحساس یا زن خشک و بی احساس وجود ندارد؟!البته که چنین نیست.

2)      گذشته از این‌ها مگر آنجا که طلاق به دست مرد بوده، آمار طلاق پایین است. مگر در ایران که طلاق به دست مردان است، آمار طلاق پایین است.؟البته که نیستبازنده

3)مگر مردان با اسباب و علل معقول طلاق می‌دهند که زنان چنین نیستند؟!. چند درصد از طلاق‌های مردان با اسباب و علل منطقی و عقلی صورت گرفته است؟. اگر چنین بود چرا پیامبر فرمود خدا مردان ذواق (خوشگذران) را مبغوض می‌دارد و لعنت کرده است. بنابراین، توجیه یادشده از اینکه طلاق بدست مرد باشد قابل قبول نیست. 

برخی هم می گویند در قرآن اشاره شده که طلاق بدست مرد باشد.من از این تعجب می کنم چرا وقتی در قرآن آمده مهریه عندالمطالبه است حالا عندالاستطاعه شده کسی اعتراض نمی کند ولی همین که می گویند حق طلاق بین زن و مرد یکسان باشد صدای همه در می آید؟!تعجبدر قرآن آمده که زنان برای خود کنیز داشته باشند حالا خانمها همیشه باگذشت هستند و کارهای خانه را خود زحمت کشیده و انجام می دهند در عندالاستطاعه بودن مهریه هم سکوت کردند اصلامهریه نمی خواهند ولی حق طلاق حق مسلم همه بانوان است.

بنابراین باید به دختران آموزش داده شود که هیچ تضمینی برای تداوم زندگی مشترک وجود ندارد بنابراین این احتمال را بدهند اگر در زندگی مشترک خود خوشبخت نشوند یا شوهرشان خیانت یا ازدواج موقت کند یا به هر دلیلی آنان را مورد آزار و اذیت قرار دهد خیالشان راحت باشد که در شروط ضمن عقد حق طلاق با آنان است و دیگر بخاطر حق طلاق با مردان چند سال در دادگاهها سرگردان نخواهند شد وقتی طلاق بدست مرد باشد می تواند سالها زن را اذیت کند و طلاق ندهد زن هم اجازه ازدواج دائم یا موقت را نخواهد داشت اگر هم با مرد دیگری باشد زنا و فحشا محسوب می شود ولی مرد در این مدت حق ازدواج موقت را دارد بنابراین بخاطر جلوگیری از فساد و فحشا در جامعه بهتر و پسندیده تر آن است که زنان حق طلاق داشته باشند.طلاق خلع هم منصفانه نیست چون اگر زنی دارای تمکن مالی نباشد و نتواند پولی برای جدائی به همسرش بپردازد باید تا آخر عمر بسوزد و بسازدکلافهچگونه می تواند با مردی که از او متنفر است زیر یک سقف زندگی کند آیا این انصاف است؟مهریه به چه دردی می خورد وقتی عشق و علاقه نباشد بهتر است وقتی زنی  همسرش را دوست ندارد حق طلاق بدون پرداختن هیچگونه مالی به او داشته باشد مهریه پیشکش مرد-فقط حق و حقوق سالیانی که در خانه او زندگی کرده و شریک زندگی او بوده باید به زن پرداخت شود. آقای قانون -بیائید با تساوی حقوق زن و مرد در حق طلاق-از فساد و فحشا در جامعه جلوگیری کنید.

بازیگران زن با ریش و سبیل- زنان مردنما

0
0

دخترانی که با آرایشگاه زنانه قهر کرده اند قهردخترانی که برای خودشان «مرد» شده اند! نیشخندریش و سبیل دارند

شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.

لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. در حالی که مردان از زنان مردنما بیزارند همانگونه که مردان زن نما در زنان حالتی به نام تهوع ایجاد می کنند.زبان

  زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.

البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال یک زن می گردد نه مرد!بازندهبنابراین برای جلوگیری از ترشیده شدن هرگز مردنما نباشید همیشه زن باشید البته با صلابت و قدرت زنانه نه مردانه-به گونه ای باشید که مردان مجبور شوند به شما احترام بگذارند نه اینکه تحقیرتان کنند. گاهی فکر میکنم زنانی که در جامعه از سوی مردان تحقیر شده اند مردنما می شوند ولی مرد نما شدن هرگز برای زنان احترام به همراه نمی آورد همانگونه که من هرگز حاضر نیستم  مردی  را که ابروهایش را مانند نخ برداشته و با صورت آرایش کرده در جامعه ظاهر می شود "آقا" خطاب کنم.نیشخند

دختر سیبیلو در خیابان

دختری با ظاهری ساده از خیابان گذشت که پسری در پیاده رو به او گفت: چطوری سیبیلو؟ دختر خونسرد ، تبسمی کرد و جواب داد: وقتی تو ابرو بر میداری و مو رنگ میکنی و گوشواره میندازی من سیبیل میزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نداشته باشه !تعجب

بعضی از انسانها به منظور اعتراض و تابوشکنی به مشکلات جامعه خود را در انظار عمومی برهنه می کنند حتی بعضی از مردان در چنین حالتی روسری بر سر می گذارند و بعضی دیگر از زنان و دختران به آرایشگاه نمی روند خود را شبیه عموجغد شاخدار در کارتون بنر"سنجاب کوچولو" در می آورند تا مثلا به کار عده ای از مردانی که خود را شبیه زن درست می کنند اعتراض کنندتعجباین دیگر چه نوع اعتراضهائی است؟آیا فکر می کنید خداوند زبان را به عنوان دکور در اختیار ما انسانها قرار داده است؟! چرا به خود احترام نمی گذاریم؟

ساده بودن زن هرگز به معنای آرایشگاه نرفتن او نیست نظافت و پاکیزگی جزئی از ایمان است لطفا با آرایشگاه زنانه آشتی کنید.لبخندمتاسفانه بعضی از خانواده ها دارای ضعف فرهنگ و روشنفکری بوده و دختران نوجوان خود را از رفتن به آرایشگاه منع می کنند آنان معتقدند برای دخترانی که هنوز ازدواج نکرده اند آرایشگاه رفتن و برداشتن ابرو خیلی زشت است ولی باور کنید دخترانی که به صورت ژنتیکی پشمالو و پرمو هستند با داشتن ابروهای خیلی کلفت و مردانه مضحکه خاص و عام می شوندآخآنان دچار افسردگی و ضعف روحیه خواهند شد.افکار کپک زده ممنوع! ابروان پشمالو و قاجاری هرگز نشان پاکی و نجابت یک دختر نبوده و نیست  البته آرایش ابرو و صورت دختران باید با زنان متفاوت و ساده تر و دخترانه تر باشد تا دختران مجرد از زنان متاهل به سادگی تشخیص داده شوند.برای یک دختر نه ریش و سبیل و ابروان قاجاری مناسب است و نه ابروان نخی و زنانه-زیبائی و آراستگی ظاهری ساده و دخترانه برای دختران جوان و نوجوان بسیار روحیه بخش خواهد بود و اعتماد به نفس آنان را بالا خواهد برد.لبخندحالا برای تنوع و آوردن لبخند بر لبان شما برایتان عکسهای زنان و بازیگران هالیوود را با ریش و سبیل می گذارم تا ببینید زنان با داشتن ریش و سبیل هم نزد مردان و هم نزد همنوعان خود بسیار منفورند.

 

خنده

هیپنوتیزم

بقیه عکسها در ادامه مطلبهیپنوتیزم

 

هیپنوتیزم

مژه

خنده

چقدر خوب و پسندیده است که مردان و زنان در لباس و آرایش و ظاهر و جایگاه خود باشند نظر شما چیست؟ ای پدر و مادرهای خیلی سختگیر!!!-پاکی و نجابت یک دختر هرگز به حفظ ابروهای پشمالو و پرپشت و صورت نتراشیده او نیست هرگز اجازه ندهید بخاطر رسم و رسومات کپک زده دختران نوجوانتان مورد تمسخر قرار گیرند -البته هرگز آرایش ابرو و صورت یک زن و دختر نباید یکسان باشد ابروها و آرایش یک دختر باید کاملا ساده و دخترانه باشد تا برای همه قابل تشخیص باشد من فکر می کنم بیشترین آمار ترشیدگی ها یا همین ابروهای کلفت و قاجاری و یا ابروهای نخ نمای زنانه باشد نیشخندچشمکزنان و دختران باید از لحاظ ظاهری فرقی هم با هم داشته باشند.

مردان و پسرانی که آرایش می کنند-زن نماها

0
0

در پست قبل به نکوهش زنانی که به نظافت و اصلاح صورت خود اهمیت نمی دهند پرداختم و گفتم زیباترین زنان هم اگر ادای مردان را دربیاورند و با ریش و سبیل در جامعه ظاهر شوند بسیار بسیار منفور و تهوع آورند.زبان

به به چشممان روشن!! بیائید همه با هم برای مردانی که پا در کفش خانمها کردند  و زن نما شده اند اسفند دود کنیم!نیشخندهیپنوتیزممردان و پسرانی که  صورت خود را آرایش می کنند ابروهای خود را همچون نخ برمیدارند رژلب و خط لب و ریمیل و خط چشم سایه چشم بکار می برند مانند سمبل آغا گوشواره در گوش می کنند و کم مانده مانند زنان دامن بپوشند و یا حتی زایمان کنندخنده

آهای آقاپسرهائی که دختران سیبیلو را در خیابان مسخره می کنید حواستان باشد که برای ما خانمها هم مردان زن نما خیلی تهوع آورند.زبانبازنده

البته آرایش برای مرد لازم و ضروری است مفهوم آرایش یعنی آراستن و پیراستن چهره ظاهری نه بزک دوزک زنانهبازندهیک مرد باید همواره تمیز و مرتب باشد صورتش را اصلاح کند ریش و سبیل خود را اصلاح کند تا مبادا ماست و غذا بین آنها گیر کند که چنین صحنه ای برای سایرین تهوع آور ستنیشخندمرد هم باید از کرمهای ضدآفتاب و ضد چروک برای جلوگیری از سرطان و تقویت پوست خود استفاده کند مرد هم حق دارد از کرم دور چشم برای جوان ماندن پوست دور چشم خود استفاده کند مرد هم حق دارد وقتی موهای سرش سفید شد از رنگ مو استفاده کند مرد هم حق دارد وقتی ابروهایش بیش از حد پرپشت است از قیچی استفاده کند تا چهره اش شاداب تر و زیباتر شود بهتر است خانمها خودخواه نباشند و همسرانشان را به اینگونه آرایش و پیراستن تشویق کنند.لبخند اما آرایش یک مرد فقط در همین حدود زیباست اگر مردی مانند یک زن خود را آرایش کند اصلا زیبا و جالب نیست و اصلا  چنین پسران و مردانی مورد توجه دخترها و زنان قرار نمی گیرند دخترها برای ازدواج دنبال یک مرد واقعی به نام "شوهر" می گردند نه یک زن !!

به به چشممان روشن دست و هورا به افتخار آقای عروووووووووستشویقتشویقتشویقهوراهوراهوراخندهقهقههنیشخند

اما نکته قابل توجه این است که برخی از جوانان برای اثبات خود و برای تحسین دیگران خود را با شیوه‌های نامناسب می‌آرایند. اینگونه پسران  و مردان برای اثبات خویش و خودنمایی در جامعه از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنند این در حالی است که در گذشته داشتن اخلاق پهلوانی و قهرمانی و داشتن زور بازو معیار اصلی برای «مرد بودن» پسران نامیده می‌شد اما این روزها مورد توجه قرار گرفتن به
سبک آرایش زنانه ساده‌ترین و سهل‌الوصول‌ترین روش برای افرادی است که نمی‌توانند با
قدرت بازو و توانایی‌های ذهنی خود را به جامعه نشان دهند و از آسان‌ترین روش یعنی
تغییر در چهره و ظاهر استفاده می‌کنند تا تحسین دیگران را نسبت به خود داشته باشند.

آرایش کردن پسران به کمبود اعتماد به نفس، ضعف، تزلزل باورهای اعتقادی،‌کمرنگی اندیشه‌های فرهنگی -سستی اصول اخلاقی  و فروپاشی نظام اخلاقی در جامعه بر می‌گردد به همین دلیل است که روز به روز شاهد
افزایش انواع جراحی‌های زیبایی در مردان و پسران جوان هستیم.نیشخند

نیشخند

نیشخند

نیشخند

پی نوشت:خوشابحال مادربزرگهای ما که در دهه 40 زندگی می کردند آن زمان همه مردها لوطی بودند اصلا زن نما وجود نداشت بخاطر همین آمار ترشیدگی دحتران کمتر بود حالا از بس جامعه با کمبود مرد مواجه است که کم مانده مردان چینی مانند همه کالاهای چینی بدلیل کمبود مرد وارد ایران شوندنیشخندکجاست غیرت مردان ایرانی؟سرخاب و سفیداب شما را رعنا می کند نیشخنداگر آمار مصرف لوازم آرایشی در ایران زیاد است بدلیل مشارکت آقایان در مصرف این لوازم استچشمکمردان زن نما پا در کفش زنان کردند با سرخاب و سفیداب به خیابان می آیند ولی حجاب برای آنان اجباری نیستشیطانکسی کاری به آنان ندارد ولی اگر چند تار موی یک دختر بیرون باشد ماشینهائی به نام گشت ارشاد جلوگیری می کنند-افسوسمن امیدوارم دیگر شاهد این ماشینها در خیابان نباشم زن ایرانی باارزش است زباله نیست که جمع آوری شود.مردان ایرانی هم مردانی واقعی با غیرت مثال زدنی ایرانی باشند  ماکت های زن نما که مورد تمسخر همه دختران و زنان است نباشند.مژه

نگاهی به دکتر محمد مصدق در دادگاه لاهه

0
0

آیا می دانستید زمانی که اولین چاه نفت در ایران در بیش از 100 سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد ، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت؟.نمی دانست آقای نفت طلای سیاه 18 عیار است حتی نمی دانست واژه نفت چند بخش و چند صدا داردافسوسآخ یولاما کاشفان انگلیسی به خوبی می‌دانستند به چه ثروتی در ایران دست یافته‌اند و پایه‌های استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند.دکتر محمد مصدق را به درستی می توان پدر نفت ایران نامید زیرا او   در دوارن مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود منابع نفتی کشورشان را اداره و بهره برداری کنند. مصدق کسی بود که براستی و بدون وعده های پوشالی نفت را در سال 1329 بر سر سفره های هفت سین پدربزرگها و مادربزرگهایمان آورد.اما امان از این پیر استعمار (بریتانیای کبیر)کلافه

آیا می دانستید اولین  تحریم اقتصادی و نفتی  علیه ایراندر دوران معاصر، تحریم بریتانیا علیه ایران بمنظور واکنش در برابر انتخاب دکتر محمد مصدق به وزارت بود که هدف ملی سازی صنعت نفت را دنبال می‌کرد.اولین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در زمان نخست وزیری دکتر محمد مصدق و بمنزله واکنش علیه ملی شدن صنعت نفت ایرانصادر شد؟تعجب گویا انگلیسی ها ارث پدرشان را از  پالایشگاههای نفت ایران می خواستند.نیشخند

 

انگلیس که با تصویب این قانون منافع خود را در خطر می دیدید، براای جلوگیری از به ثمر نشستن حرکت ملی شدن صنعت نفت، از تمامی شگردهای ممکن استفاده کرد و یکی از این شگردها، تحریم نفت ایران درنیمه اول سال ‎ 1330 با هدف به خطر انداختن ثبات سیاسی و اقتصادی کشور بود.انگلیس به تمام خریداران نفت خام ایران اخطار داده بود که نفت ایران را خریداری نکنند.

اما دولتمردان وقت ایران در ادامه مبارزات خود با تلاش بسیار توانستند بر این حرکت استعمارگر پیر فائق آیند. لبخنددکتر مصدق که در آن زمان  وزیر بود، برای خنثی کردن توطئه انگلیس و کسب درآمد برای کشور، ترجیح داد نفت خام را با تخفیف به مشتریان بفروشد.از خود راضی اجرای برنامه ریاضت اقتصادی با محوریت عدم اتکا به درآمدهای نفتی و تلاش برای مصرف نفت خام در داخل کشور، اقدام دیگری بود که دکتر مصدق برای خنثی کردن تحریم نفت از سوی انگلیس انجام داد و موفق شد اقتصاد کشور را در آن دوره، سرپا نگاه دارد.

اما دولت انگلیس خیلی حریص بود  بقول سعدی(چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پر کند یا خاک گور) بنابراین برای بدست آوردن منافع نفت ایران و امتیازهایش از دولت ایران به دادگاه لاهه شکایت کرد.تعجب کشور ایران با آن تمدن کهن به چه روزی افتاده بود که اختیار نفت خودمان را نداشتیممتفکر درست مانند اینکه من در خانه خود حق استفاده از تلویزیون خود را نداشته باشم و اگر تلویزیون نگاه کنم همسایه ام شکایت کند.نیشخند

داستان ترفند دکتر مصدق برای پیروزی در دادگاه لاهه چه بود؟

هنگامی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به شکایت انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موعد مقرر به محل دادگاه رفت. در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه شرکت کنندگان تعیین شده بود، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست.چشمکاز خود راضی

قبل از شروع جلسه، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست، اما پیرمرد توجهی نکرد و روی همان صندلی نشست. قهرجلسه در حال آغاز بود و نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خویش بنشیند،منتظراما پیرمرد اصلاً نگاهش هم نمی کرد.

جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای نماینده انگلستان نشسته اید، جای شما آن جاست. کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد که دکتر مصدق بالاخره به صدا
در آمد و گفت:
«شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست ؟و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است؟ نه جناب رییس، خوب می دانیم جایمان کدام است. اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود که دوستان بدانند بر جای دیگران نشستن یعنی چه؟ سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست و ایران سرزمین آبا و اجدادی ماست نه سرزمین آنان ... »

سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و به روی صندلی خویش قرار گرفت. با همین ابتکار و حرکت عجیب بود که تا انتهای نشست، فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفته بود و در نهایت نیز انگلستان محکوم شد.

هوراماجرای جالبی بود اما سوالی که به ذهن آدمی میرسد این است که چه بر سر ایران و ایرانی آمده که نماینده کشورمان باید هنگام سخنرانی درمجامع بین المللی به طرفش گوجه فرنگی پرتاب شود یا وسط سخنرانی اش  همه جلسه را ترک کنند، تعجبسوالبدون اینکه در نهایت برای مملکت منافعی داشته باشد. اگه بهانه بیاوریم که  نماینده ما علیه قدرتهای بزرگ دارد اقدام می کند وتوسط آنها این بی احترامی ها انجام میشود  بر فرض درستی این ادعا مگرنه اینکه مصدق هم علیه ابرقدرت آن دوران انگلیس که آفتاب در مستعمرات آن غروب نمی کرد فعالیت می کرد. چرا ؟؟؟سوالافسوسآخ

باید طوری عمل کنیم که جوامع بین المللی مجبور شوند به ما ایرانیان احترام بگذارند و سخنانمان را گوش بدهند.ما ملت ایران شایسته بهترینها هستیم .

 

 آقای مصدق- ملت ایران قدرشناس است هرگز خدمات و زحمات شما را فراموش نخواهد کرد ملت ایران آلزایمر ندارد روحتان همواره شاد و یادتان گرامی باد.

پی نوشت طنز:

غضنفر به تیمارستان زنگ زد و گفت:آقای دکتر به دادم برس 8 ساله می گویند نفت سر سفره مان آمده ولی من نفت را نمی بینم عینک ته استکانی هم زدم ولی نفتی سرسفره ندیدمیولمشکلم چیه؟

دکتر گفت: عزیزم اینجا مخابرات است صدای منشی تلفنی مخابرات را درآورد و گفت:در حال حاضر مشترک موردنظر در دسترس نمی باشد لطفا بعدا شماره گیری فرمائید.نیشخندمژه


درمان موخوره و خشکی مو- موهای جودی ابوت

0
0

پیام جودی ابوت به شما:

همه شما جودی ابوت را با موهای خشک و وزوزی در کارتون بابا لنگ دراز به خوبی می شناسید.او و بابا لنگ دراز با هم ازدواج کرده بودند تا زمانی که جودی عیب موهای خود را با کلاه و روسریچشمکمی پوشانید مشکلی بین آنها نبود ولی پس از ازدواج -بابا لنگ دراز از مدل موهای جودی و زبری آن اصلا خوشش نمی آمدقهراو در مجالس و میهمانیها زنان دیگر را با موهای صاف و ابریشمی می دید در حالی که موهای همسرش اینگونه نبود- جودی ابوت هم آنقدر درگیر گرفتاریهاری های زندگی بود که توجهی به رسیدگی موهایش نمی کرد بابا لنگ دراز هم جودی ابوت را برای همیشه ترک کرد.بای بای

بشکند این دست که نمک ندارد.

جودی در آینه نگاهی به موهایش کرد که بسیار خشک و پر از موخوره بود او مصمم و استوار درمان موهای خود را آغاز کرد.

 راههای درمان موخوره به روش ساده و خانگی

موخوره چیست ؟ موخوره یعنی دو یا چند شاخه شدن انتهای موها .کلافه  موخوره در واقع نوعی شکستگی ساقه مو می باشد که در اثر دستکاری زیاد موها ایجاد می شود. ،. موخوره وقتی که ایجاد شد چاره ای برای ترمیم دوباره آن وجود ندارد. در واقع نوک موها را که چند رشته شده اند نمی توان مجددا به هم چسباند . هر چند بعضی از حالت دهنده های حاوی پروتئین های هیدرولیزه ممکن است به طور موقت تا حدودی آنرا ترمیم کند. اما پس از چند ساعت و یا بعد از شستن موها دوباره اثر آنها برطرف می شود . بنابراین تنها راه درمان موخوره آن است که موها را از بالای آن قسمتی که دچار موخوره شده است کوتاه کنیم .  این بیماری در خانم ها و آقایانی که موی بلند دارند  دیده می شود.

عوامل ایجاد موخوره

-استفاده‌ بیش‌ از حد از سشوار،اتوی مو- بیگودی‌، بابلیس - دکلره کردن- فرکردن یا صاف کردن موها-استفاده بیش از حد از رنگ مو

- نور آفتاب، سایش‌ و مالش‌ مداوم‌ موها و تماس‌ زیاد با گرد و غبار-

- خشکی و شکنندگی‌ مو

- گره‌های‌ برجسته‌ مو‌ در اثر ضربه‌ های‌ی‌ که‌ در حین‌ برس ‌زدن‌های‌ شدید به‌ ساقه‌ مو وارد می‌ شود

- استفاده از حالت دهنده‌ها

- کوتاه نکردن موها و مراقبت نکردن از آنها

- استفاده از شامپوهای نامرغوب

راههای درمان خشکی مو و جلوگیری از موخوره

شاید اشخاصی فکر می کنند چون موی انسان یک بافت مرده است باید فراموشش کردنیشخندنخیر حتی مردگان هم شبهای جمعه نیاز به یادآوری و فاتحه دارند چه برسد به موهای شما که همیشه نیاز به تغذیه دارند.همیشه از شامپوهای ملایم مانندشامپو بچهاستفاده کنید.موهای خشک و آسیب دیده را زیاد نشوئید و شانه نکنید.پس از حمام بگذارید موهایتان به حالت طبیعی خشک شوند نه با چنگ زدن و کشتی گرفتننیشخندبرس و شانه های فلزی باعث صدمه دیدن مو می شوند و موخوره ایجاد می کنند. از برس ها و شانه های از جنس طبیعی (چوب و …) استفاده کنید. کم آبی بدناز دیگر علت های ایجاد موخوره است.روزی 6 الی 8 لیوان آب بنوشید. اگر جنس موهای شما بسیار خشک است، روغن های گیاهی مثل روغن بادام و روغن زیتون را به نوک موها بمالید.یا اینکه موهایتان را یا در حمام یا پس از حمام -ویتامینه کنید.

انواع ماسک برای جلوگیری و درمان موخوره و برطرف کردن خشکی مو

ماسک زرده تخم مرغ و عسل - این مخلوط را به مدت 15 دقیقه در حمام روی سر خود مالیده و سپس آبکشی کنید.

ماساژ پوست سر با روغن زیتون یا روغن نارگیل یا روغن بادام تلخ  به مدت 15 دقیقه و سپس شستن موها

ماسک عسل

عسل را با آب گرم مخلوط کرده و روی سر به مدت 15 دقیقه بگذارید بماند و سپس بشوئید . این ماسک بهترین نرم کننده خانگی است.

نرم کننده دیگر سس مایونز است که علاوه بر افزودن سایز شکم -موها را بسیار نرم و لطیف می کند.

**********

نامه جودی ابوت به بابا لنگ دراز

بابا لنگ دراز عزیزم عشق من قلبمن دیگر آن دختر سابق با موهای خشک و خشن نیستم حالا فهمیدم که باید موهایم را دوست داشته باشم تا آنها بر اثر کمبود محبت خشک و خشن نشوند.لبخندبابا لنگ دراز عزیزم دلم برایت خیلی تنگ شده است خیلی دوستت دارمقلبماچبه نزد من بازگرد قول میدهم دیگر با نوازش موهای لطیف و ابریشمی من  مانند گذشته آزرده نخواهی شد.

امضاء:جودی ابوت

 

پی نوشت: موهای خود را دوست داشته باشید و با آنان مهربان باشید.اگر زنی خود را دوست داشته باشد هرگز مورد بی توجهی و خیانت همسرش قرار نخواهد گرفت.شاعر به زیبائی می فرماید:

بر گیسویت ای جان - کمتر زن شانه

چون در چین و شکنش دارد دل من کاشانه

شاید منظور شاعر طفلکی این بوده که شانه زدن زیاد موجب موخوره موهایت شده استچشمک

فحشا و زندگی - دخترک کبریت فروش مرد

0
0

خدا رحمتش کند سالها پیش دخترکی کبریت فروش در شب سرد و برفی کریسمس از شدت سرما مرد.ناراحتاو حقیر نبود مرگ را به فحشا و زندگی با خفت و خواری ترجیح داد.دخترکبریت فروش فقط داستان نیست تا نباشد چیزکی-مردم نگویند چیزها-چنانچه فردوسی بزرگ هم گفت:که رستم یلی بود در سیستان-منش کردمش رستم داستان- بازندهدخترک کبریت فروش نام داستان کوتاهی از نویسنده و شاعر بنام دانمارکی، هانس کریستیان آندرسن است که نخست در دسامبر 1845 به چاپ رسید. این داستان دربارهٔ دخترک کبریت‌فروش فقیری است که در سرمای منجمدکنندهٔ شب کریسمس سعی دارد تا کبریت‌هایش را به مردمی که مشغول خرید هستند بفروشد اما کسی به او توجهی نمی‌کند و او که در پایان شب یکه و تنها در خیابان باقی مانده است با روشن کردن تک‌تک کبریت‌ها و دیدن رویاهایش در نور آنها در گوشهٔ خیابان از سرما جان می‌سپارد.ناراحت

مخاطبین محترم -دوستان - عزیزان -من این مقاله را سال گذشته نوشته بودم ولی امسال تصمیم به بازنویسی و ویرایش آن نمودم سال گذشته نوشتم که همیشه فقر دلیل فحشا نیست -خدمتکار بودن و حتی گدائی و تکدی گری بر فحشا شرف دارد.اما امروز آمدم به شما بگویم که اشتباه فکر می کردم  وسعت دیدم به زندگی وسیع تر شده درست است که مادر نیستم ولی خوب می دانم یک مادر اگر ببیند فرزندش گرسنه است حاضر است جان خود را فدا کند تا رنج او را نبیند فقر ریشه همه مشکلات است انسانی که فقیر باشد ایمان خود را از دست می دهد.ناراحتجامعه موظف است فقر را ریشه کن کند.و به زنان فقیر و بی سرپرست کمکهای مالی کند یا اینکه بجای ماهی به آنان ماهیگیری یاد بدهد یعنی شغلی به این زنان واگذار نماید که امرارمعاش کنند.بیمه شوند و در دوران پیری و کهولت -مستمری بگیرند.با کمک به زنان فقیر و بی سرپرست میتوان جلوی فحشا و بی بندباری در جامعه را گرفت.

 اما عده ای از زنان خیابانی با جامه های پرزرق و برق- لوازم آرایشی گرانقیمت کنار خیابان منتظر و در کمین ماشین هایی با رانندگان ساده لوح ابلهمی نشینند.جغدهایی در جستجوی شکار.شیطانو  مردان روباه صف و گرگ صفتی که دنبال طعمه می گردند.

مشکل اینگونه زنان و مردان - دیگر فقر مادی نیست یا اعتیاد دارند یا مشکلات جنسی و مقاربتی دارند و یا اینکه از سوی همسر و شریک زندگی خود مورد بی مهری و کمبود توجه قرار گرفته اند و برخی هم شاهد خیانت همسرشان بوده و در صدد تلافی برآمده اند باید ریشه اینگونه مشکلات از سوی دولت و جامعه خشکانده شود اول از همه باید اقتصاد بیمار این کشور درمان شود اقتصادی که در این 8 سال چندین بار سکته کرده و بستری شده است.نیشخندبرای مقابله با اعتیاد باید از طریق رسانه های گروهی به خانواده ها آموزش داده شود در دبیرستانها و دانشگاهها به مشکلات جوانان رسیدگی شود با قاچاقچیان مواد مخدر به شدت مبارزه شود نه اینکه یک قاچاقچی مواد مخدر را هزاران بار به زندان بیندازند و زود هم آزادش کنند و او هم قبیح تر از همیشه باز هم مرتکب همان جرم شود.آخامروزه علم پیشرفت کرده دیگر مانند قدیم نیست که آقایان برای ارضای شهوت 4 همسر می گرفتند و این تنها راه بود امروزه داروهائی برای این قبیل بیماران جنسی وجود دارد اگر زن یا مردی از نیروی غیرطبیعی شهوانی برخوردار است می تواند با خوردن داروهائی خود را درمان کند نه اینکه جامعه را به فساد و تباهی بکشاند.

چرا فحشا و خیانت؟؟؟؟یک مرد یا زن نرمال و سالم باید با یک جفت بماند.انسان موجودی شهوانی نیست انسان موجودی دوبعدی است.روح خدا در انسان جاری است.در حیات وحش - حیوانات هستند که فحشا می کنند و هزاران جفت دارند.

 

اندیشه نوشت:آقایان محترم-خانمهای عزیز - پراید هووی پیکان است ولی از نظر ایمنی و فنی در سطح پائین تر قرار دارد.مردان و زنان خیابانی هم از همه نظر در سطح پائین تر قراردارند.

عروسی خاله سوسکه-شیلا سبت و کریستین رونالدو-خواستگاری زنان از مردان

0
0

آیا شما قصه خاله سوسکه را شنیده اید؟"خاله سوسکه " داستانی بسیار قدیمی در ادبیات کودکان ایرانی است  که توسط اقوام و گویشهای گوناگون ایران بیان شده .

"خاله سوسکه " شخصیتی  است که در دوران سیهروزی زن ایرانی در قصه متولد میشود. او در واقع نمادی از آرزوی زنهائی بود که نه حق بیرون رفتن از خانه را داشتند و نه حق انتخاب پوشاک وهمسر را و نه مورد احترام مردها بودند . او دختری است که برای پیدا کردن شوهر ایدهال ، خود را می آراید و تنها براه می افتد و به خواستگارانی که با او بد رفتاری میکنند جواب رد میدهد و چنان آیندهنگر است که میخواهد بداند مرد به هنگام اختلاف و دعوا با او چه رفتاری خواهد کرد . او به بقال و قصاب،جواب رد میدهد ولی" آقاموشه" مهربان و مؤدب را می پذیرد.لبخند

یکی بود یکی نبود روزی پدر خاله سوسکه به او گفت:دختر جان قربان دست و پای بلوری ات بروم بس است دیگر من دیگر پیر و مریضم نمیتوانم خرج تو را بدهم تا کی میخواهی در خانه بمانی تا برایت خواستگار پیدا شود برو برای خودت شوهر پیدا کن.خاله سوسکه کفش قرمز و چادر مشکی اش را پوشید و رفت تا برای خودش شوهر پیدا کند.

قصاب محل او را دید و گفت:خاله سوسکه کفش قرمزی چادر مشکیه کجا میری؟

خاله سوسکه:میخوام برم شوهر پیدا کنم.

قصاب :زن من میشی؟

خاله سوسکه:اگه زن تو بشم منو با چی میزنی؟

قصاب:با همین ساطورمابرو

خاله سوسکه:واه واه واه من زن قصاب نمیشم اگر بشم کشته میشم.قهر

بقال هم گفت تو را با سنگ و ترازو خواهم زد بنابراین خاله سوسکه به هر دو خواستگار بی ادب -جواب منفی داد چون می دانست در دادگاه خانواده چه می گذرد می دانست بدلیل سیاه بودن بدنش اگر کتک هم بخورد نمی تواند حرفش را ثابت کند-می دانست طلاق بدست مرد است پس باید حواسش را جمع میکرد-او با آقا موشه ازدواج کرد چون باسواد و تحصیلکرده بود آقا موشه مانند مردهای قدیمی فکر نمی کرد و به حقوق زنان احترام می گذاشت.

خواستگاری شیلا سبت از کریستین رونالدو فوتبالیست پرتغالی

چندی پیش با شنیدن خواستگاری شیلا سبت از کریستین رونالدو یاد قصه خاله سوسکه افتادم طبق سنت منطقه خاورمیانه، مردان از زنان خواستگاری می کنند؛ اما شیلاء سبت بحرینی خودش زحمت این کار را کشیده است!

شیلا سبت که در سال2012عنوان ملکه زیبایی بحرین را کسب کرد چندی پیش در یک مصاحبه جنجالی با یک روزنامه ورزشی به نام النادی  گفت:”من هیچ اعتراضی به ازدواج با ستاره فوتبال، کریستیانو رونالدو ندارم. حتی اگر همسر دوم او باشم”

“من آرزو دارم همسر رونالدو باشم و امیدوارم به حقیقت بپیوندد.”" هیچ اعتراضی ندارم همسر دوم او باشم ولی تنها شرط من این است که او اسلام را بپذیرد.شیلا سبت دختر زیبای بحرینی از کریستین رونالدو خواستگاری کرد.

نظر شما چیست ؟به نظر شما همیشه مردان باید از زنان خواستگاری کنند؟

 خواستگاری زنان از مردان

آفرینش زن و مرد در نظام زیبا و باشکوه خلقت به گونه ای طراحی شده که "مردان، مظهر طلب، عشق و تقاضا و زنان مظهر مطلوب و معشوق بودن آفریده شده اند"!

به بیانی روشن باید گفت خلاف حیثیت و مقام زن است که به دنبال مرد برود در حالیکه «برای مرد قابل تحمل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رد بشنود و آنگاه از زن دیگری خواستگاری کند و باز جواب رد بشنود تا بالاخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند».

به عقیده ی ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی، حیاء و خودداری ظریفانه ی زن ، غریزه نیست بلکه دختران در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند: خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد دور نگه دارند؛ زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.

بنابراین زیباترین شکل خواستگاری در تمامی فرهنگ ها و مذاهب تقاضای مرد از زن است. البته خواستگاری زنان از مردان در اسلام رد نشده است چرا که خدیجه از حضرت محمد(ص) خواستگاری کرد یا اینکه پیامبر (ص) علی را برای دحترش فاطمه خواستگاری کرد و دیگر آنکه شعیب پیامبر -موسی را برای دخترانش خواستگاری کرد بنابراین اگر دختر یا زنی از مردی خوشش بیاید و آن مرد از همه نظر خوب و بااصالت باشد چه اشکالی دارد اگر خواستگاری از سوی زن انجام شود چون اگر زن در این شرایط منتظر بماند تا مرد مورد نظر به خواستگاری او برودمنتظرکه ممکن است موهایش رنگ دندانهایش شود.نیشخند

خداوند روزی رسان است اما سرفه ای هم می خواهد

مردی تنبل و تن پرور اصلا کار نمیکرد به او گفتند تا کار نکنی نمیتوانی امرارمعاش کنی.مرد گفت:خداوند روزی رسان است روزی همه انسانها را می دهد.بنابراین به مسجدی رفت تا خداوند به او روزی بدهد اما سه روز گذشت و خبری شد مرد بیچاره از گرسنگی بیحال شده بود تا اینکه مرد بازرگانی به مسجد آمد و مشغول غذا خوردن شد مرد تنبل که دیگر رمقی نداشت سرفه ای کرد مرد بازرگان بخاطر همین سرفه وجود او را احساس کرد و گفت:بفرما برادر نان تازه و خرما-مرد تنبل با ولع خاصی شروع به خوردن غذا کرد.خوشمزهو با صدای بلند گفت:آری خداوند -روزی رسان است البته سرفه ای هم می خواهد.لبخنددختران دم بخت هم هرگز نباید سرفه کردن را فراموش کنند.چشمک

آقای حقوق بشر- استفاده از سلاح شیمیایی

0
0

آقای حقوق بشر سلام مرا به وجدانت برسان

انسان حرفهای زیبا زیاد میزند اما.....مشکل این است که

زشت عمل میکند!!!!!آقای حقوق بشرسلام مرا به وجدانت برسان.......و اگر بیدار بود

 بپرس چگونه شب ها را آسوده می خوابد ؟آقای حقوق بشر یک عروسک چوبی دروغگو به نام پینوکیو است.دروغگوآقای حقوق بشر می گوید:قوانین بین‌المللی جنگ- هرگونه کاربرد سلاح شیمیائی را نقض آشکار حقوق بشر می‌داند.اما چرا در جنگ ایران و عراق به طور قاطعانه جلوی موجودی به نام صدام حسین را نگرفت؟سوالتعجبمگر مردم بیگناه ایران انسان نبودند؟این چگونه است که با خفه شدن صدها نفر از مردم سوریه بر اثر سلاح شیمیائی -کشورهای مدافع حقوق بشر اینگونه با بوق و کرنا می خواهند وارد جنگ با سوریه شوند حتی کارشناس هم اعزام کرده اند اما وقتی هموطنان عزیزم در بمباران شیمیائی پرپر شدند اعتنائی نکردند؟تعجبسوال

ما هم انسان بودیم قوانین حقوق بشر باید شامل حال ما نیز می شد. آقای حقوق بشر -سلام مرا به وجدانت برسان

حکومت عراق در زمان صدام حسین بارها و بارها بر علیه مردم بیگناه و غیرنظامی ایران که شامل کودکان هم می شدند از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد.ناراحت

صدام حسین از گازهای شیمیائی تابون -گاز وی ایکس -گاز ساردین و گاز خردلبر علیه هموطنانم استفاده کرد،  این گازها اثرات درازمدتی نظیر کوری، انواع سرطان، ناباروری و نقص عضوهای پیش از تولد داشتند.

از سال1363 استفاده گسترده عراق از گاز اعصاب، گاز تاول‌زا و گازهای عامل خون آغاز شد. تنها در یکی از موارد استفاده عراق از این قبیل سلاح‌ها بر علیه شهروندان عراقی حامی ایران در اسفند 1366، متجاوز از 5000 نفرغیرنظامی کشته و 7000 نفر دیگر مجروح شدند.

آقای حقوق بشر -سلام مرا به وجدانت برسان

 ارتش عراق از سلاح‌های شیمیایی استفاده کرد، واکنش ایران اعتراض به این اقدام غیر انسانی بود.آقای حقوق بشر تو آن زمان کجا بودی؟چه کردی؟چگونه جلوی آن دیکتاتور را گرفتی؟سوالتعجبدر طول عملیات رمضان و خیبر بمب‍های شیمیائی تولید عراق که به کمک توپخانه و هواپیما فرو می‌ریخت به شکل گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفت. در واقع عراقی‌ها نه‌تنها خط دفاعی رزمندگان ایران را با سلاح‌های شیمیائی می‌شکستند، بلکه  از این سلاح‌ها بر علیه شهروندان غیرنظامی نیز استفاده می‌کردند.

آقای حقوق بشر -سلام مرا به وجدانت برسان

بمباران نودشه

شهرستان«نودشه» از توابع پاوه است در نزدیکی مرز ایران و عراق در استان کرمانشاه قرار دارد. این شهر در سه نوبت هدف بمباران شیمیایی رژیم بعثی عراق قرار گرفت که بر اثر آن بیش از یکصد نفر از اهالی آن که اکثرا زن و کودک بودند کشته شدند. در این بمبارانها عراق

از زمستان سال 1359  شروع به استفاده از گلوله‌های شیمیایی نمود که غالباً ترکیبات اشک آور و تهوع زا و عصبی بود و موارد آن بسیار محدود و به نظر می رسیدکه، بیشتر جنبه آزمایشی داشته باشد

104 نفر کشته و تعداد زیادی از اهالی مصدوم شدند.ناراحت.

آقای حقوق بشر- سلام مرا به وجدانت برسان

بمباران شیمیایی سردشت

 بمبارانی بود که نیروی هوایی عراق از  7 تیر 1366 با استفاده از بمب‌های شیمیایی در چهار نقطه پر ازدحام شهر  سردشت(از توابع استان آذربایجان غربی) انجام شد. در این حمله 110 نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و 8000 تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدنددر مجموع عراق در 378 مورد حمله شیمیایی در طول هشت سال جنگ با ایران، موجب کشته و زخمی شدن بیش از 50000 نفر شد

 حملهٔ شیمیایی به حلبچهکه به کشتار حلبچه یا جمعهٔ خونین نیز شناخته می‌شود،  این حمله-یک نسل‌کشی مردم کرد بود که در 16 مارس 1988 به وسیلهٔ بمباران شیمایی توسط نیروهای دولتی عراقی در شهر حلبچهٔ کردستان عراق در طی روزهای پایانی جنگ ایران و عراق روی داد.

آقای حقوق بشر -سلام مرا به وجدانت برسان

 این روزها  کشورهای مدافع حقوق بشر به اتهام استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه واکنش نشان می‌دهند در حالی که خود در طول تاریخ  یا عامل اصلی استفاده از این‌گونه سلاح‌ها در نقاط مختلف دنیا بوده‌اند.یا اینکه در حمله شیمیائی به ایران سکوت کرده بودند.تعجب

مردم ایران قربانی سلاح شیمیائی شدند ولی وجدان آقای حقوق بشر همچنان راحت است چه کسی تاوان قربانیان سلاحهای شیمیائی در ایران را میدهد؟آقای حقوق بشر تحریم اقتصادی هم علیه ملت ایران دیگر بس است.در تحریم های اقتصادی دولتمردان هیچ آسیبی نمی بینند این مردم هستند که چیزی شبیه گوشت قربانی میشوند.بازندهدست از جنگ بردارید حقوق بشر آنست که در میان همه کشورهای جهان صلح و دوستی برقرار نماید.جنگ هیچ نتیجه ای جز فلاکت و بدبختی ندارد.لطفا  کمی متمدن باشید.

 حاشیه نوشت: چندی پیش در سایتی خواندم که "شنگول و منگول اینترنتی نباشید"تعجبلطفا به شعور مردم توهین نکنید.استفاده از تکنولوژی های نوین روز نظیر ماهواره و اینترنت پرسرعت و سایر وسایل آموزشی حق مسلم ماست تا از کشورهای دنیا عقب نمانیم خداوند به همه ما انسانها نیروئی شگفت انگیز به نام عقل و شعور بخشیده است .ما جوانان نسل امروز- آینده سازان این کشور هستیم آن شنگول و منگول را که میگوئید آقا گرگه خورده است.ما می اندیشیم ما تحقیق میکنیم ما حقایق را می بینیم و خود قضاوت می کنیم.آقای اینترنت خیلی کند و سالخورده شده است خیلی ضعیف و کم سرعت است.آقای گوگل -دوست عزیز و دانشمند من است که با خوشروئی به همه سوالات من پاسخ میدهدقلبآقای فیلتر و خانم پیوند همیشه مزاحم تحقیقات و پژوهش های من هستند آنها را دوست ندارمقهرچند وقت پیش میخواستم عکس گودزیلا را در این وبلاگ بگذارم ولی فیلتر بود نمیدانم چرا؟شاید بخاطر اینکه خانه های مردم را زیر پاهایش له میکردنیشخندشاید بخاطر اینکه گودزیلا ناقض حقوق بشر بود-ما مدیون جوانانی هستیم که جانشان را برای حفظ آبرو و اقتدار ایران نثار کردند تا ما جوانان در کشوری آزاد و با آرامش و بدون دلهره جنگ و خونریزی بتوانیم زندگی کنیم علم بیاموزیم و کشورمان را آباد کنیم.ما جوانان ایرانی شعورمان کم نیست.

و شما آقای حقوق بشر از جنگ و خونریزی در سوریه دست بردارید دیگر زمان عصر حجر و جنگ و خونریزی به اتمام رسیده است.مردم هیچ کشوری گوشت قربانی نیستند به حقوق انسانها احترام بگذارید.به راه حلی غیر از جنگ و خونریزی بیندیشید.تا مردم بی دفاع -آسیب نبینند.

ختنه دختران و زنان یک کابوس وحشتناک

0
0

آهای آقای حقوق بشر-لبخند بزن نگو سیبنیشخند

آقای حقوق بشر فقط شعار می دهد و لبخند مصنوعی می زند او جهان را با آتلیه عکاسی اشتباه گرفته استیولاو لبخند نمی زند فقط می گوید سیب تا فقط عکسهایش قشنگ به نظر برسند-شاید هم به سفید بودن دندانهایش افتخار می کند و می خواهد همه ببینند که چقدر سفید هستند.

به نام خدائی که زن را به زیبائی و لطافت گل آفرید-زن شاهکار خلقت است زن مدیر خانواده است موجود ظریف و لطیفی بنام زن نقش مهمی بنام بقای نسل و تربیت انسانها را بر عهده دارد.

بی عدالتی ، حتی اگر تنها در مورد یک فرد اِعمال شود ، بی عدالتی است و  باید با تمام توان در برابر آن ایستادگی کرد تا هم از تسری آن به دیگر  افراد جامعه پیش گیری شود و هم نفس بی عدالتی از بین رود.

چرا گوشهائی که باید بشنوند کر شده اند؟چرا صدای دخترکان معصومی که در اسارت خانواده های سنتی پشت درهای بسته با ابتدائی ترین وسایل نظیر تیغ و قیچی بدون بیهوشی با درد و رنج فراوان ختنه میشوند را نمیشنوند؟عصبانیپس کجائی آقای حقوق بشر؟؟؟؟؟؟؟؟آیا دادخواهی از این دخترکان معصوم وظیفه تو نیست؟تعجبخط قرمز شما فقط نباید استفاده از سلاح شیمیائی باشد خط قرمز شما باید هرگونه بی عدالتی و ظلم بر علیه انسانها باشد.مگر کودک آزاری ممنوع نیست؟پس چرا هیچ اقدامی نمی کنید؟بیش از 79 درصد دختران در کشور هاى آفریقایى قربانی ختنه می شوند . ختنه دختران یک عمل مذهبی نیست بلکه فقط و فقط بر اساس سنت های اشتباه پدید آمده و در نقاط مختلف گسترش یافته است .عصبانی

دلایل ختنه دختران در بعضی از نقاط دنیا چیست؟

1- براساس ادعاى برخی مسلمانان آفریقایى و آسیائی طبق دستور اسلام ( البته اکثریت روحانیون مذاهب گوناگون آن را تایید نمی کنند )
2- مفید بودن از لحاظ بهداشتى !!! ( غیر علمی )
3- نگهدارى از باکرگى دختران جوان تا زمان ازدواج
4- کنترل تمایلات جنسى دختران تا قبل از ازدواج براساس سنت قدیمى آفریقایى _ آسیایى
5- اطمینان دادن به شوهر آینده از جنبه پاک بودن دختر !
6- پاک شدن روح(میگویند در اینگونه جوامع عقب افتاده دختران ختنه نشده را نجس می دانند و از دست آنها غذا نمی خورند تعجبتعجب)

روزانه تعداد زیادى از دختربچه هاى بى گناه بین سنین 4 تا 10 ساله در برخی کشور هاى آفریقائی و آسیائی ختنه مى شوند. در آفریقا این سنت قدیمى توسط افراد مسن و مذهبى در روستاها یا نقاط دورافتاده از شهر ها انجام مى گیرد .

  در  اسلام  در هیچ یک از آ یات قرآن حتی در قسمت هاى مختلف کتاب انجیل و یا سایر کتاب هاى آسمانى ختنه زنان توصیه نشده است .هر کسى که دستور اسلام را منبع انجام این عمل وحشیانه قرار مى دهد با عدم اطلاع از دستورات مذهبى، عوام فریبى و یا عقاید شخصى و سنت عقب افتاده آنها مرتبط است .سازمان جهانى بهداشت سنتى بودن قضیه را تنها دلیل این عمل ذکر مى کند و آگاهى کامل از غیرمذهبى بودن انجام این عمل را به تمام کشور هاى عضو سازمان ملل ابراز داشته است .

ختنه دختران و زنان چه عوارض و خطراتی دارد؟

1- این عمل در بیش از 30کشور جهان انجام مى شود و در 70 تا 80 درصد موارد با وسایل آلوده و غیربهداشتى(تیغ و قیچی معمولی) بدون استفاده از هیچ داروى موضعى انجام مى شود -بریدن کلیتوریس و قسمتهائی از آلت جنسی دختران با روشهای وحشیانه که با  خطر مرگ و شوک همراه است اگر هم منجر به مرگ نشود  آسیبهای روحی و روانی تا پایان عمر -گریبانگیر دختر بیچاره خواهد بود.
2- خونریزى هاى شدید و گاهى غیر قابل کنترل که منجر به مرگ مى شود
3- عفونت هاى موضعى و عمومى بدن که اغلب به درمان هاى پزشکى احتیاج دارند
4- درگیرى ها و بیمارى هاى روانى حاصل از این امر
5- ایجاد جوش گاه (اسکار) در قسمت بریدگى ها با طول و گستردگى زیاد
6- عفونت هاى حاد و مزمن دستگاه تناسلى و ادرارى
7- احساس درد هاى غیرقابل تحمل در صورت قادر بودن به رابطه جنسى
8- مشکلات نازایى، خطرات و مشکلات ناشى از حاملگى و به خصوص زمان زایمان

این عمل از طریق روش هاى مختلفى انجام مى شود. با توجه به نوع انجام این عمل شدت عوارض متفاوت است. وحشیانه ترین روش در کشور هاى سومالى، سودان و همچنین اتیوپى به کار مى رود .

 

5/78درصد زنان در کشور هاى مذکور به علت برش هاى طولانى و عمیق و جوش گاه هاى (اسکار هاى) زخمى حتى قادر به رابطه جنسى با شوهران خود نیستند و تا پایان عمر رابطه جنسى ندارند و یا در صورت انجام این امر و حامله شدن قادر به زایمان طبیعى نخواهند بود .

در این صورت زایمان آنها با جراحى انجام شده و یا در نقاط دورافتاده به علت خطرات ناشى از زایمان طبیعى خود و نوزادانشان فوت مى کنند .

 آمار مرگ و میر این زنان و نوزادان آنها نزدیک به یک میلیون در سال تخمین زده شده است .

جوامع حقوق بشر و مبارزه با ختنه دختران

مساله ختنه زنان در غرب زمانی توجه وسیعی را در بین افکار عمومی جلب نمود که تعدادی زنان از غرب آفریقا در آمریکا تحت عنوان آنکه اگر به کشور خود باز گردند در معرض این عمل جراحی قرار خواهند گرفت، تقاضای پناهندگی نمودند. استرس

سازمان یونیسفناقص سازی جنسی زنان را نقض حقوق بنیادی دختران، تبعیض و نقض حقوق دستیابی به فرصت‌های برابر، سلامتی، رهایی از خشونت، جراحت، سوءاستفاده، شکنجه، بدرفتاری یا رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز، محافظت دربرابر سنت‌های خطرناک، و حق تصمیم‌گیری‌های مربوط به تولیدمثل دانسته‌است که همگی این حقوق در حمایت قوانین بین‌المللی هستند.در بیانیه‌ای که سازمان بهداشت جهانی و چندین سازمان وابسته با سازمان ملل علیه ناقص‌سازی زنان در سال 2008منتشر کرده‌است، ناقص‌سازی زنان نقض حقوق بشر اعلام‌شده‌است. علاوه بر این، کنوانسیون‌ها و عهدنامه‌های جهانی و منطقه‌ای متعددی حامی براندازی این رسم در سطح جهانی‌اند.

 با تصویب کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل روز 6 فوریه هرسال به عنوان روز بین‌المللی عدم هرگونه مدارا با مثله کردن جنسی زناننامگذاری شده‌است. این بنیاد خواستار تعهد جدی‌تر دولت‌ها برای سرمایه‌گذاری و اجرای برنامه‌هایی جهت پیشگیری از این عمل  وحشیانه است. اما متاسفانه هنوز هم در برخی جوامع عقب افتاده دختران معصوم را با ابتدائی ترین وسایل و به طرز وحشتناکی ختنه می کنند گناه این دختران معصوم چیست که اینگونه وحشیانه شکنجه روحی و جسمی می شوند؟سوالناراحت

اندیشه نوشت: ختنه پسران و فوائد آن از طریق پزشکان دنیا به اثبات رسیده و  دانشمندان اذعان دارند که عمل ختنه برای پسران بسیار مفید است.اما در خصوص ختنه دختران چنین نیست جامعه علمی آنرا مردود و ناقض حقوق زن و نقص عضو می داند اگر چنین عملی برای دختران و زنان مفید هم باشد که نباید اینگونه وحشیانه و بدون بیهوش کردن انجام شود.زن موجود بی ارزش و حقیری نیست .وحشیگری و شکنجه ممنوع!!!به کدامین گناه گلهای معصوم خود را پرپر می کنند؟اگر کشتن انسانها با سلاح شیمیائی وحشیانه خوانده می شود آیا نقص عضو و آسیبهای روحی و روانی دختران خردسال آنهم بدون بیهوشی و اتاق عمل -شکنجه نیست؟پس چرا برخورد جدی تری نمی شود؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!دیگر زمان وحشیگری به پایان رسیده است.بازنده

شاه اسماعیل دوم-ضرب المثل کله اش بوی قورمه سبزی می دهد

0
0

همه شما ضرب المثل  کله اش بوی قورمه سبزی می دهد" را شنیده اید-این ضرب المثل  در مورد کسی به کار می رود که نسبت به مقام بالاتر سخنان درشت و توهین آمیزی بگوید و یا علیه مصالح کشور قیام و اقدام کند که اعمال و رفتارش مستحق اشد مجازات باشد .

در عصر حاضر محکومان به اعدام را به وسیله چوبه دار، یا تیرباران ، یا دراطاق گازو یا روی صندلی الکتریکی یا انواع و اقسام شکنجه ها مانند تجاوز زندانیان با باتوم و غیره می کشند.                                             
اما در زمانهای قدیم هم سلاطین و حکام و امرای هر منطقه در تنبیه مجرمین بسیار بی رحم و سختگیر بوده اند و در کشتن افراد محکوم که به حق یا به ناحق مورد خشم و غضبشان واقع می شده اند روشهای مختلف به کار می برده اند که در کتب تاریخی انواع و اقسام آن تفضیلاً شرح داده شده است ازقبیل: 
                               
سربریدن ، شکم دریدن ، شمشیر به پهلو فرو بردن ، زهر نوشاندن ، زیر لگد کشتن ، سنگسار کردن ، زنده زنده پوست کندن ، شقه کردن و... یکی از روشهای بسیار وحشیانه و چندش آور این بود که محکوم بیچاره را در دیگ می جوشاندند و یا زنده  زنده کباب می کردند و می خوردند استرسمثلاً : در عالم آرای عباسی آمده است که شاه اسماعیل اول پس از غلبه بر امیر حسین کیاچلاوی حکمران رستمداد و فیروزکوه فرمان داد مرادبیگ جهانشاه لو از همدستان امیرحسین را سربازانش زنده کباب کردند و خوردند. 
                                    
غرض از تمهید مقدمه بالا  آن است که چون خوردن گوشت دشمن در زمانها و اعصار گذشته معمول و متداول بوده است لذا عبارت کله اش بوی قورمه سبزی می دهد به قول شادروان عبدالله مستوفی :« کنایه از سری است که به علت حرفهای درشت مستحق کندن بشود تا از آن قورمه سبزی ساخت .» به عبارت دیگر: 
                            

یکی از شیوه ها در دوره ی صفویه برای کشتن مخالفان این بود که از کله ی مخالفان قورمه سبزی درست می کردند . چه کار زشت و بی رحمانه ای ؟ البته در بسیاری از دوره ها و حتی امروزه نیز از این بدتر است  .نگران

این زبانزد ( ضرب المثل) از همین داستان ریشه می گیرد .در باره ی  کسی که دنبال دردسر خطرناکی بوده که می توانسته منجر به مرگ او شود این زبان زد را به کار می بردند .

در کتاب تاریخ ایران نوشته پیگولوسکایا و چهار تاریخ نویس دیگر چاپ انتشارات پیام این چنین می خوانیم :

« شاه اسماعیل دوم صفوی کوشید تا برای استواری پایه قدرت خویش اعدام های دسته جمعی به راه اندازد از جمله شش برادر خود را که در قزوین ساکن بودند اعدام کرد و احکامی برای قتل دیگر کسان خود که در ایلات زندگی می کردند صادر نمود...»و همچنین می خوانیم :

« شاه عباس قیام مردم را با بی رحمی فوق العاده خاموش می کرد. مثلاً در گیلان تمام افراد قبیله ی جیک را بلا استثنا معدوم ساختند و ایل کُرد مُکری و ایل قزلباش تکه لو به همین سرنوشت دچار شدند .»

 

 شاه اسماعیل دوم صفوی

 اسماعیل میرزا، فرزند چهارم  شاه طهماسب، از پسران دلیر و شجاع وى بود که در نبرد با عثمانیها از خود رشادت و دلاوری زیادى نشان داد و همین توانایى و قدرت نمایى او، عاقبت منجر به صلح عثمانى با پادشاه صفوى گردید. اما از سوى دیگر، همین امرحسادت پدر و سوءظن او را نسبت به وى تحریک کرد.شاه او را مدت 20 سال  در قلعه قهقهه زندانی کرد بهانه اش هم افراط شاهزاده در شرابخوارى بودتعجبکه خود شاه به الزام علماى عصر از آن توبه کرده و هم به الزام آنها، آن را به شدت ممنوع ساخته بود.

شاه اسماعیل بیچاره 20 سال تمام تا زمان مرگ پدرش در آن جا زندانی بود. پس از مرگ شاه تهماسب با دسیسه‌چینی بخشی از قبایل قزلباش و کشته شدن فرزند دیگر شاه تهماسب به نام حیدر میرزا توسط قزلباشان طرفدارش به حکومت رسید. رفتار اسماعیل به علت مدت زیاد محبوس بودن به‌شدت خشن  شده بود.

  شاه اسماعیل دوم پادشاهی دیوانه

آزادی نعمت بزرگی است که خداوند مهربان به همه انسانها بخشیده است خداوند همه انسانها را آزاد آفریده است آری شاه اسماعیل بیچاره در طول 20 سال زندان از حالت انسان بودن خارج شده و تبدیل به قرمه سبزی شدنیشخند البته همه انسانها اینگونه نیستند شاعری مانند مسعود سعدسلمان هم 20 سال زندانی بوده اما در این مدت حبسیات زیبائی سروده و پس از آزادی هم هنوز انسان بوده است.   

دورهٔ کوتاه 15 ماههٔ سلطنت شاه اسماعیل دوم برای فرزندان شاه تهماسب بسیار خونبار بود. اسماعیل  به‌علت 20 سال زندانی بودن در قلعهٔ قهقهه بسیار خشن‌تر و نسبت به اطرافیان بی‌اعتمادتر شده بود.

او از همان ابتدا شروع به کشتن و کور کردن فرزندان و فرزندزادگان پدرش کرد. مصطفی میرزا، ابراهیم میرزا، حسین میرزا، محمود میرزا، علی میرزا یکی پس از دیگری کشته و یا کور شدند. خشونت اسماعیل به‌حدی بود که حتی از خون فرزند یک‌سالهٔ محمود میرزا نیز نگذشت.تعجبدر این میان تنها محمد میرزا یا سلطان محمد خدابنده به علت ضعف بینایی و این که احتمالاً از جانب او خطری محتمل نبود زنده ماند و شاه عباس که نوجوان و در هرات بود تنها به این دلیل زنده ماند که قبل از اجرا شدن فرمان قتل او خود شاه اسماعیل کشته شده بود.سلطنت او کوتاه، خونین و آکنده از خشونت و بى ثباتى بود، و قسمتى از اوقات آن در قهوه خانه‏ها، کوکنار خانه ها و در کوى بدنامى‏مى‏گذشت. عیاش، بى رحم، و نسبت به امور ملک دارى غالبا" بیگانه و بى‏توجه بود. شبهایش را با مستی و هرزگی مى‏گذراند و روزهایش در خواب و خمار یا در صادر کردن و اجراى احکام سفیهانه، ظالمانه و بى ملاحظه مى‏گذشت. رنج بیست سال زندان او را تقریبا" دیوانه و دچار نوعى مالیخولیاى عارى از اعتدال کرده بود.شیطان 
اسماعیل دوم، براى آنکه سلطنتش از هر گونه شورش و مخالفتى در امان بماند، در همان آغاز فرمانروایى، هم عده زیادى از طوایف استاجلو را که با روى کار آمدن وى مخالف بودند، به قتل رساند و هم تقریبا" تمام شاهزادگان خاندان صفوى را که ممکن بود در دست مخالفان، وسیله ایجاد اختلال در کارهایش گردند نابود یا کور کرد. بدینگونه چهار تن از برادرانش را کشت و پنج تن از عموها و برادرزادگان را که مى‏ترسید به صورت مدعیانش درآیند، هلاک کرد.

مرگ شاه اسماعیل دوم

خشونت اسماعیل دوم، گرایش وی به تسنن، طرد پریخان خانم دختر قدرت‌طلب و بانفوذ شاه تهماسب(خواهر او) و تهدید امرای قزلباش نهایتاً منجر به کشته شدن او شد. قاتلان شاه اسماعیل با همکاری کنیزان حرم و پریخان خانم افیون مصرفی شاه را مسموم کردند و محافظان روز بعد شاه را نیمه‌مرده همراه با رفیقش حسن بیک حلواچی از اتاق او در دولتخانه بیرون آوردند. شاه ساعتی بعد مرد اما حسن بیک زنده ماند.

 بدین ترتیب دورهٔ خونبار حکومت وی به پایان رسید و امرای قزلباش برادر وی محمد را از شیراز به قزوین آورده و بر تخت نشاندند.

پی‌گیری نشدن علت مرگ شاه توسط مقامات رسمی و امرا موجب ابهام در مورد قتل وی از نظر مردم شد به همین دلیل پس از مرگ وی در سال‌های بعد چهار نفر به‌دروغ خود را شاه اسماعیل خوانده و در پی به‌دست گرفتن قدرت برآمدند. دروغگومهم‌ترین آن‌ها شخصی بود که در میان قبایل لر طرفداران زیادی پیدا کرد و توانست مدتی در آن نواحی در مقابل قزلباش‌ها مقاومت کند. سرکوب وی به‌سختی انجام شد. نکتهٔ جالب در مورد فرد اخیر این است که برای شبیه شدن به شاه اسماعیل تمام دندان‌هایش را به‌جز دو دندان جلو کشیده بود.خنده

 

اندیشه نوشت: بهتر است پدر و مادرها به فرزندان خود محبت کنند تا مانند شاه اسماعیل دوم عقده ای و با کمبود محبت پرورش نیابند-فرزند انسان یک امانت است که خدای مهربان به او بخشیده پدری که 20 سال فرزند خود را بخاطر قدرت و ثروت زندانی کند اصلا لیاقت آن را ندارد که برای روز پدر هدیه بگیرد فکر می کنم شاه اسماعیل دوم هم هرگز برای پدرش روز پدر هدیه ای نخرید و اگر پدرش پادشاه نبود حتما بخاطر بی مهری های او -او را به خانه سالمندان می برد.

شاد باشید و همیشه به یکدیگر محبت کنید.

انار یک میوه معجزه آسا برای زیبائی و جوانی

0
0

عجب شاعران کم حوصله ای داریمچشمکشاعر، همین قدر حوصله کرده که بگوید صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یکجا نشسته اما یک انار خیلی بیشتر از این حرف‌ها دانه دارد که با نظم و ترتیب یکجا نشسته‌اند.یادش بخیر!- روزگاری زندگی سخت نبود شاعران بر لب جوی می نشستند و گذر عمر را می دیدند ولی حالا دلار گران شده با اینهمه مشکلات معیشتی -شاعر حوصله شمردن دانه های انار را ندارد-انار میوه مورد علاقه من است.قلببچه که بودم می گفتم انار پادشاه میوه هاست چون تاج دارد.مژه می‌گویند قدمت این میوه، به 4 هزار سال قبل برمی‌گردد؛ میوه‌ای که سوغات ایرانی‌ها بوده و از اینجا، به هند و سپس به آفریقای شمالی، چین، اروپا و آمریکا رفته؛ کشور ایران بزرگ‌ترین تولیدکنندهٔ انار در دنیا بوده و هندوستان دومین کشور تولید کننده‌ است.در ایران، شهرستان‌های ساوه، نی‌ریز و فردوس، به‌ترتیب بزرگ‌ترین تولیدکنندگان انار هستند.انار در رنگ‌های مختلف از سفید تا سیاه وجود دارد. انار تقریباً در هر آب و هوایی و هرگونه خاکی می‌تواند رشد کند و میوه دهد .انار از میوه های خوشمزه و معروف شب یلدا است.انار دانه دانه شده را در کاسه ای با گلپر و نمک خوشمزهبر روی آن بریزید و برای همسرتان که مشغول تماشای تلویزیون است ببرید.به به چه بانوی کدبانوئی که با این روش نشان می دهد که عاشق همسرش است.لبخند اول پذیرائی با انار خوشمزه با گلپر و نمک و سپس مطرح کردن خواسته ها از شوهر البته یکی یکیچشمک

از میوهٔ انار، آب انار، رب انار، لواشک انار و مربای انار تهیه می‌شود. خوشمزه

 

  • «جاودانان» یا گارد جاویدان، سربازان برگزیده ایران باستان، نیزه‌هایی به شکل انار داشتند.
  • در قرآن، سه بار از این میوه نام برده شده‌است. (در سوره الرحمن از آن به عنوان میوه بهشتی یاد شده‌است.)
  • رنگی که به این میوه تشبیه شده است رنگ اناری نام دارد.

البته رنگ موی اناری به نظرم زیاد جالب نیست آدم شبیه جادوگرها می شود بهتر است موهای مشکی با رنگ اناری های لایت شوند اینگونه هم طبیعی تر و هم زیبا تر است.چشمک


خواص معجزه آسای انار

1) پوست و ریشه انار ضد کرم و انگل است.
2) انار معتدل، مقوی، ادار آور و ضد تشنگی-انار اسهال را برطرف می کند.
3) اگر بعد از غذا انار شیرین خورده شود رنگ چهره زیبا و غذا آسان هضم می شود.انار خونساز است.
4) کسانی که لاغر هستند خوردن انار برای آنها مفید است البته نوع شیرین آن
5) انار شیرین برای کسانی که یرقان(زردی) دارند مفید است، یک ساعت قبل یا بعد از غذا میل شود.
6) انار شیرین سرفه را تسکین می دهد و صدا را باز می کند (میوه مخصوص خوانندگان چشمکالبته همه انسانها در حمام -خواننده هستندلبخند)
7) انار شیرین خارشهای بدن را تسکین می دهد.
8) انار باز کننده  مجاری ادرار و تقویت کننده دستگاه ادرار و مثانه است.
9) مقوی معده و کبد است، البته انار شیرین
10) کسانی که بیماری قند دارند از انار استفاده کنند.
11) جهت درمان زخمهای دهان روزی چندبار آب انار ترش را در دهان نگه داشته و مزمزه نمایید.
12) رب انار مقوی بدن و چاق کننده است.
13) کسانی که میل به خوردن خاک و چیزی دیگر دارند(اینگونه بیمران مبتلا به نوعی کم خونی هستند که تمایل به خوردن خاک دارند) با خوردن رب انار از بین می رود.
14) خانمهای حامله اگر در دوران حاملگی رب انار بخورند ویار آنها از بین می رود.
15) کسانی که کرم (انگل)دارند پوست انار بسیار مفید است پوست انار را جوشانده و میل نمایند. البته بهتر است یبوست نداشته باشند.
16) دم کرده برگ انار میگرن را برطرف می نماید.
17) جوشانده پوست انار جهت ترشحات سفید خانم ها مفید است.
18) از ترکیب گلهای له شده انار با روغن کنجد برای سوختگی استفاده می شود.
19) جوشانده گل انار درمان کننده  خون ریزی لثه می باشد.
البته می گویند انار مستی را برطرف می کند.پس حتما کسی که گیج باشد هم انار برایش مفید است.هیپنوتیزم
نکاتی مهم درباره انار:
1) اشخاصی که دارای طبع سرد  هستند بعد از خوردن انار کمی زنجبیل با نبات بخورند.
2) کسانی که زخم معده دارند انار ترش ممنوع است. به طور کلی زیاده روی در مصرف انار ترش امکان به وجود آمدن زخم معده را دارد.
3)  انار یبوست می آورد.
4) در موقع خوردن جوشانده پوست انار از خوردن روغن کرچک خودداری شود. زیرا ممکن است ایجاد مسمومیت نماید.
5) انار ترش نیروی جنسی را کاهش می دهد.

6) انارترشح صفرا را زیاد می کند.
7) اگر انار را با عسل مخلوط کرده و هر روز چند قطره در بینی بچکانید از رشد پولیپ در بینی جلوگیری می کنید . 
8)برای سالمندان بهترین دارو برای تقویت کلیه و کبد است.


خواص  دیگر انار
1.خانم هایی که عادت ماهیانه شان منظم نیست می توانند از جوشانده برگهای انار استفاده کنند.
2.برگهای له شده انار را اگر روی پوست بگذارید خارش را از بین می برد .
3.برای برطرف کردن بواسیر باید معقد را با جوشانده پوست انار شستشو داد .

احتیاط

کسانیکه سرد مزاج هستند نباید در خوردن انار افراط کنند . زیرا معده را سست کرده و ایجاد نفخ می کند . اینگونه افراد باید انار را با زنجبیل بخورند . جوشانده پوست درخت و پوست ریشه آن که برای رفع کرم بکار
می رود ممکن است ایجاد سرگیجه و
استفراغ کند . بهر حال در خوردن جوشانده آن باید احتیاط کرد و دیگر آنکه مصرف زیاد انار باعث ایجاد یبوست می شود.

ماسک انار برای زیبائی و از بین بردن چروک پوست

 از انار ماسک‌های صورت ساخته و  علت مفید بودن انار
برخوردار بودن از آنتی‌اکسیدان‌های قوی است که از چین و چروک پوست جلوگیری می کند.
 روش مصرف ماسک  اناربه این ترتیب است که فرد پس از شستشوی صورت با آب، ماسک را روی صورت خود استعمال می‌نماید و پس از 15 دقیقه  صورت خود را می‌شوید.کافی است که مقداری آب انار را بگیرید و آن را بدون مخلوط کردن با چیز دیگری روی پوست صورت خود بمالید. این کار باعث روشن شدن پوست شده و برای تغذیه پوست بسیار مناسب است.

حاشیه نوشت1: بر هم زدن دسته های انار که با نظم و ترتیب کنار هم قرار گرفته اند ریختن دانه های همچون یاقوت در کاسه ای بلورین و ریختن گلپر و نمک بر روی یاقوتها و تعارف به کسی که دوستش داریمقلبخیال باطلخدایا متشکریم که عشق و محبت را رایگان آفریدی

حاشیه نوشت 2: همه سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل را دیدید هوراامسال صندلی ها خالی نشد فقط نتانیاهوی 4 ساله غائب بود گویا سرکلاس نقاشی بود .چشمکامیدوارم کشورمان با همه کشورها روابط دیپلماتیک و صلح جویانه داشته باشد همه با هم انار بخوریم و به یکدیگر تعارف کنیملبخندسلاحهای شیمیائی نابود شوند و دیگر شعار مرگ بر آمریکا و دیگر کشورها را نشنوم چون زندگی زیباتر از مرگ است کلمه مرگ -نفرین است و نفرین انرژی منفی همراه دارد.و امیدوارم دیگر سفارت هیچ کشوری را خراب نکنیم متمدن باشیم گفتگو کنیم خداوند انسان ها را با عشق و محبت آفریده است نه جنگ و خونریزی-زنده باد ایران و ایرانیقلب

دوستتان دارم درود بر شما که بهترین هستید بفرمائید انارلبخندقلب


داستان لنگه کفش-تماس تلفنی اوباما و روحانی

0
0

آقای روحانی متشکریم لبخنداز  دستاوردهای سفر آقای روحانی به آمریکا احساس غرور کردم.امسال صندلی های سازمان ملل پر بود-سخن از صلح و دوستی با همه کشورهای جهان و غیر انسانی شمردن تحریم های اقتصادی علیه ملت ایران بود. امسال در سازمان ملل متحد- نتانیاهوی 4 ساله اسرائیلی از حسادت مردنیشخندچون نمره نقاشی او  با مضمون خطر بمب اتم ایران-صفر شده بود.هورا

رئیس جمهور منتخب کشورمان سفیر خوب و شایسته ای برای ملت ایران بود.وی پس از این سفر گفت هدف سفر به آمریکا این بود که مطالبات و حقوق مردم را در صحنه بین المللی تبیین و دنبال کنیم که خوشبختانه در این سفر فرصت بیشتری فراهم بود.حسن روحانی در سفر خود به نیویورک با روسای جمهور فرانسه، اتریش، نخست‌وزیر پاکستان، تونس، رییس‌جمهور ترکیه، لبنان، سریلانکا، ژاپن، کفیل ریاست جمهوری عراق، رئیس صندوق پول، دبیر سازمان کنفرانس اسلامی، دبیرکل سازمان ملل و معاونینش، نخست‌وزیران اسپانیا و ایتالیا و همچنین وزیر خارجه آلمان و نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه و هموطنان مقیم در آمریکا دیدار و گفت‌وگو کرد.او سخن از جنگ و خونریزی نکرد و به زیبائی از منافع ملت ایران دفاع کرد. ایشان در باره دستاوردهای این سفر، گفت: می‌خواهم این سفر اولین گام برای رابطه بین دو ملت بزرگ ایران و آمریکا باشد. دستاوردهای این سفر در حد یک سفر چهار روزه قابل قبول است و امیدوارم این سفر آغاز کننده روابط بهتر و سازنده با کشورهای جهان باشد. می‌خواهم این سفر اولین گام برای روابط بهتر دو ملت ایران و آمریکا باشد و نسبت به دو دولت، حداقل جلوی تنش‌های بیشتر را بگیریم و زمینه‌ای برای دست یابی به منافع مشترک فراهم کنیم.

آقای ظریف وزیر امور خارجه ایران نیز دیدارهای بسیاری با سفیران کشورهای بزرگ جهان از جمله انگلیس داشت. همه کشورها به هیئت ایرانی احترام می گذاشتند.چون ادبیات سفیران ایرانی ادبیات صلح و تکریمبود.

اولین تماس تلفنی رؤسای جمهور ایران و امریکا

در ساعات پایانی روز 5 مهر 1392 در حالی که رئیس جمهور و هیئت ایرانی از فرودگاه جان اف کندی قصد بازگشت به ایران را داشتند،  باراک اوباما در دقیقه 90با رئیس جمهور ایران تماس تلفنی برقرار کردبه من زنگ بزنحسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی با رئیس جمهور ایالات متحده امریکا، باراک اوباما، به صورت مستقیم و از طریق مکالمه تلفنی گفت و گو کرد .

- اوباما به رئیس جمهور ایرانگفته است: من احترام خود به شما و مردم ایران را ابراز می‌دارم. معتقدم که روابط
بین ایران و ایالات متحده، تاثیر عمیقی بر منطقه خواهد داشت. اگر ما بتوانیم در
موضوع هسته‌ای به پیشرفت دست یابیم، مسائل دیگر و از جمله سوریه به نحو مثبتی تاثیر خواهد پذیرفت

- روحانی به اوباما گفته است: در موضوع هسته‌ای به شرط وجود اراده سیاسی، راهی سریع برای حل مساله وجود دارد. ما در مورد آن چه از 5+1 و به طور خاص دولت شما در هفته‌های آینده خواهیم دید، امیدواریم. من تشکر خود از مهمان نوازی و تماس تلفنی شما را ابراز می‌دارم. روز خوبی داشته باشید آقای رئیس جمهور

- اوباما به روحانی: متشکرم، خداحافظ

اما متاسفانه این مکالمه تلفنی به مذاق عده ای خوش نیامده است چون در مراسم استقبال از رئیس جمهور در ایران-لنگه کفشی به سوی ایشان پرتاب کردند.پرتاب لنگه کفش کاری دور از منطق و تمدن می باشد و رئیس جمهور منتخب کشورمان در واکنش به این عمل ادبیات تکریم را به زیبائی معنا کرد و پرتاب کنندگان لنگه کفشرا "خس و خاشاک"ننامید.تشویق 

 داستان ضرب المثل لنگه کفش در بیابان غنیمت است

روزی تاجری با بار فراوان سوار بر شتر سفر می کرد . در طول راه با کاروان دزدان برخورد کرد و آنها نه تنها تمام دارایی و حتی لباس های او را گرفتند ، بلکه او را کتک مفصلی هم زدند !
تاجر هر چه قدر داد و فریاد کرد فایده ای نداشت . همین طور که راه می رفت متوجه شد خار و خاشاک بیابان پاهایش را زخمی کرده است ، آرام آرام و به سختی به راهش ادامه داد . یکدفعه متوجه یک جفت کفش شد ، نزدیک رفت و آن ها را برداشت . وقتی دید که یک لنگه از آن کفش ها پاره است با عصبانیت آن ها را به گوشه ای پرتاب کرد و رفت ، ولی چند قدم بیشتر نرفته بود که پشیمان شد ، برگشت و کفش ها را پوشید و با خودش می گفت : « در چنین بیابانی یک لنگه کفش هم غنیمت است ! » از آن زمان به بعد این مثل را زمانی به کار می برند که بخواهند بگویند قدر نعمتی که در حال حاضر داریم باید بدانیم !

 نتیجه: آهای عزیزی که لنگه کفش پرتاب می کنی لنگه کفش ات را برای خود نگه دار تا شاید روزی در بیابان  لازمت شودنیشخندچشمکحتی اگر لنگه کفش شما چینی هم باشد نباید آن را از سر عصبانیت به سوی کسی پرتاب کنید این عمل نشانه تمدن نیست.خداوندا از تو سپاسگزارم که زبان را آفریدی تا گفتگو کنیم و از اعمال جاهلی دور باشیم.روزگار جهل و جنگ و خونریزی به پایان رسیده است همه پرنده صلح و دوستی را در آغوش بگیریم به جای نفرین مرگ از شعار زیبای زندگی استفاده کنیم.به معجزه کلمات ایمان داشته باشیم-با کینه و طلب مرگ -شکم انسانهای گرسنه سیر نمی شود-جنگ پایان خوشی ندارد-اقتصاد کشور عزیزمان در آستانه فلج شدن است-در شان ملت بزرگ و متمدن ایران نیست که در فرودگاههای آمریکائی انگشت نگاری شویم باید طوری عمل کنیم که همه کشورهای جهان به ما احترام بگذارند لنگه کفشهایمان را غنیمت بشماریم و به اندازه نانی که میخوریم از عقل خود هم استفاده کنیم و بدانیم عقل آکبند به پشیزی نمی ارزد پس همیشه بیندیشیم و درست عمل کنیم.

روز جهانی نابینایان و عصای سفید

0
0

چشم دل باز کن که جان بینی

آنچه نادیدنی ست آن بینی

داستان پیرمرد نابینا و دختر زشت

پیرمردی روی نیمکت پارکی نشسته بود دختری گریه کنان و با ناراحتی بسیار آمد و روی همان نیمکت نشست.
پیرمرد از دختر پرسید : چرا گریه می کنی ؟
-دختر گفت: دوستانم مرا دوست ندارند . همه می گویند من زشت هستم.
پیرمرد گفت: ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
-دخترک با شادمانی گفت: راست می گوئی ؟
پیرمرد با لبخند پاسخ داد:آری
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد. لبخندهورا
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!

 نتیجه:خداوند مهربان -چشم را برای دیدن زشتی ها و مسخره کردن انسانها نیافریده است.چه خوب است همه زیبائی های یک انسان را با چشم دل ببینیم.

روز 23 مهرماه برابر با 15 اکتبر به عنوان روز بزرگداشت نابینایان و روز عصای سفید،نامگذاری شده است.        

استفاده از عصا به عنوان وسیله کمکی در رفت و آمد نابینایان از قرن‌ها پیش متداول بوده است، ولی استفاده از عصای سفید به شکل امروزی و به عنوان نمادی برای شناخت نابینایان به بعد از جنگ جهانی اول برمی‌گردد.

در سال 1921 میلادی یک عکاس اهل شهر بریستول کشور انگلستان با نام جیمز بیگز که در اثر یک سانحه بینایی خود را از دست داد، برای در امان بودن از خطر وسائل نقلیه که در خیابان‌های اطراف محل زندگی وی در حال رفت و آمد بودند، ابتکار استفاده از عصا به رنگ سفید را که به راحتی برای همگان قابل دید باشد را بکار برد.

باید به حقوق نابینایان احترام گذاشت آنان حق تحصیل-اشتغال و استفاده از سایر امکانات رفاهی جامعه را دارند یک استاد حق ندارد به نابینائی سر کلاس درس توهین کند هیچ کس حق ندارد نابینائی را تحقیر کند زیرا یک قانون جهانی برای گرامیداشت حقوق نابینایان در سراسر جهان وضع شده است که هرکس چنین قانونی را نادیده بگیرد مجرم شناخته می شود. هلن کلر یک زن نابینای شگفت انگیز بود که خدمات زیادی به جامعه بشریت کرد . رودکی پدر شعر فارسی نابینا بود.چه بسیارند روشندلانی که با چشم دل می بینند ولی از هزاران کوردل بینا بسیار بیناترند.

حکایت نابینا و مرد فضول

روزی روزگاری مردنابینایی در شب تاریک سبویی بر دوش و چراغی در دست داشت و به راهی می رفت. شخصی فضولبه او رسید و خطاب به وی گفت: ای نادان شب و روز پیش تو یکسان است و روشنی و تاریکی برابر. چرا با خود چراغ حمل می کنی؟
نابینا گفت: این چراغ را برای این برداشته ام تا یک نفر کوردلی چون تو تنه نزند و سبوی مرا نشکند!لبخند

 علل و عوامل نابینائی چیست؟

الف) وراثت: یکی از عوامل نابینائی، وجود مشکلات ارثی است که شایع ترین دلیل آن ها را ازدواج های فامیلی دانسته اند. بیماری والدین به ویژه مادر، در نابینا شدن نوزاد هنگام تولد تأثیر فراوانی دارد. 

ب) بیماری ها: برخی از بیماری های عمومی و بسیاری از بیماری های عفونی، اگر به موقع و به طور صحیح درمان نشود، به نابینائی فرد می انجامد. تنبلی چشم، دیابت، آبله، سرخک، سرخجه، آب مروارید و آب سیاه، از بیماری هائی هستند که می توانند به نابینایی بینجامند.  (بسیاری از داروها-عفونت ها و بیماری هائی که مادر -قبل و پس از بارداری به آنها مبتلا می شود باعث بدنیا آمدن نوزادان نابینا می شوند)

ج) حوادث: آسیب هائیناشی از حوادث گوناگون یا سهل انگاری و بی توجهی نیز از علت های از دست دادن بینائی است. 

د) پیری: انسان وقتی به پیری قدم می گذارد، خواه ناخواه با کاهش دید رو به روست. هر عضوی در بدن، عمر مشخصی دارد که ضعف و حتی نابینائی به معنای کهولت چشم ها و پایان عمر طبیعی آن هاست. (البته تغذیه در این مورد نقش مهم و اساسی دارد چه خوب است از مصرف ویتامین A و هویج غافل نشویم)

یکی از علل مهم نابینائی تنبلی چشم است .والدین محترم یادتان باشد کودکان معصوم شما فرشتگانی هستند که خداوند به شما امانت داده است مراقب چشمان آنان باشید.تنبلی چشم کودک دلبند خود را جدی بگیرید.

 یادمان باشد همیشه پیشگیری بهتر از درمان است.

خط بریل و مخترع آن

لوئی بریل در سال 1809 در فرانسه متولد شد. وی در اوایل کودکی یعنی در سن 3 سالگی بینایی خود را از دست داد. در سال 1818 به همراه دوستان خود موسسه ملی نابینایان جوان پاریس را در این شهر دائر کرد.

در همین زمان بود که بریل بواسطه توانایی‌هایش در موسیقی و علم مشهور شد و یکی از بهترین نوازندگان ویولون و ارگ در پاریس شد. بریل در سال 1826 شروع به آموزش نابینایان کرد.

امروزه شهرت بریل به خاطر ابداع سیستم خط برجسته وی می‌باشد که در آن زمان در پیام‌های رمزی ارتش بکار گرفته می‌شد. سیستم بریل یا خط برجسته شامل نقاط برجسته با اشکال منظم روی مقوای نازک می‌باشد که نابینایان از طریق لمس آن قادر به درک عبارات و خواندن خواهند بود. این روش تا به امروز با موفقیت همراه بوده و در بسیاری از کشورهای جهان استفاده می‌شود.


داستان  مرد نابینا و حاج خانم لخت

 روز پیرزنی به حمام رفته بود . تازه لباس هایش رو در آورده بود و می خواست آب بریزد روی سرش که صدای زنگ خانه را شنید. تند و سریع لباسش را پوشید و رفت در را باز کرد که دید  حاج آقا(شوهرش) توسط یکی از شاگردانش مقداری میوه فرستاده .  میوه ها رو گرفت و دوباره  به حمام رفت  روز از نو روزی از نو -باز هم زنگ در را زدندنیشخند. باز لباس پوشید رفت دم در - اینبار پستچی آمده و نامه آورده بود. بار سوم که رفت داخل حمام،  باز صدای زنگ در را شنید. از پنجره ی حمام نگاه کرد  دید حسین آقای نابینا پشت در است. بنابراین با خیال راحت همون جور لخت و عریان  رفت پشت در و در را برای حسن آقا باز کرد.حاج خانوم هم خیالش راحت بوده که حسین آقا  نابیناست و نمی تواند او را ببیند، در را باز کرد که بیاید داخل چون از راه دور آمده بود و از آشناهای قدیمی حاج آقا و حاج خانوم بوده. درضمن حاج خانوم دید که حسین آقا با یک جعبه شیرینی آمده-حاج خانم بنده خدا تعارفش می کند و حسین آقای نابینا را به داخل اتاق دعوت می کند و همان طور لخت و عریان  روی کاناپه  می نشیند و حسین آقا هم روبروی او. حاج خانم گفت:: خب خوش اومدی حسین آقا. صفا آوردی! این طرفا؟ حسین آقا سرخ و سفید شدخجالتو جواب داد: والله حاج خانوم عرض کنم خدمتتون که چشمام رو تازه عمل کردم و اینم شیرینی اش که آوردم خدمتتون!!!حالا میتونم همه جا رو ببینم.از خود راضیخنده

طفلکی حاج خانم غش کردهیپنوتیزم

نتیجه:امروزه علم پیشرفت کرده است و شاید روزی برسد که همه نابینایان در طی عمل جراحی بینا شوند پس همیشه حجاب خود را در حد معمول رعایت کنید تا مانند این حاج خانوم غش نکنیدخنده

روز جهانی نابینایان بر همه نابینایان جهان گرامی باد امیدوارم روزی شاهد این باشم که دانش پزشکی همه نوع نابینائی را درمان کند.

 

تولدم مبارک

0
0

ازکسانی که از من مـــــــــــتنفرند سپاس. ، آنها مرا قویتر میکنند. از کسانی که مرا دوســـــــــــــــــــــت دارند ممنونم،آنان قلب مرا بزرگتر می کنند. ازکسانی که مرا ترک می کنند متشـــــــــــــکرم،آنان بمن می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست . از کسانی که با من مـــــی مانند سپاسگزارم، آنان به من معنای دوست داشتن واقعی را نشان می دهند .قلب

 افسانه تولد

افسانه ای درباره تولد خواندمافسانه ی قشنگی در مورد تولد نوزاد و گریه ی او

قدیمی ها میگفتند: موقعی که زمان بدنیا اومدن بچه میشه و درد مادر شروع میشه ؛  هیچ بچه ای راضی به بدنیا اومدن و تولد نیست ...تعجب

به ناچار ، مشتی طلا و جواهر تو دستهاش میریزند و طمع باعث میشه تا قبول کنه و بدنیا بیاد . پس از بدنیا اومدن وقتی مشتش رو باز میکنه و اونو خالی میبینه گریه و زاری رو شروع میکنه خندهچشمک

امروز پس از گذشت سالها -مشت های ما انسانها همواره خالی ست اما شادی حق مسلم ماست.من هرگز بخاطر یک مشت خالی گریه نخواهم کرد. می گویند با گریه و شکسته شدن دل به خدا نزدیک تر میشویم ولی من می گویم هرگز! وقتی به خداوند نزدیک میشویم که قلب کسی را نشکنیم.من شیوا صاحب هزاران گنج اما با مشت های خالیچشمک  23 مهر روز تولدم را با شادمانی و به همراه شما عزیزان جشن می گیرم.هوراهوراقلب

"تولدت مبارک" یک جمله حنده دار نیست.چشمکخدایا از تو سپاسگزارم که منو آفریدی به من لبخند زدیلبخنداز نعمتهای بیکرانت به من هم بخشیدیقلب

همانگونه که از ابتدا به شما عزیزان قول دادم همواره در شادیهای من شریک خواهید بود .اینجا سخنی از افسردگی و ناراحتی های من تاکنون نبوده و هرگز نخواهد بود.اجازه هست بگویم که دوستتان دارم؟؟؟؟؟؟؟؟!!قلبچشمک

 بفرمائید کیک از همه نوع داریم خوشمزه

 

  چای ، نسکافه و قهوه و کافه گلاسه و شربت و بستنی با شیرینی و کیک...

بفرمایین میل کنید...نوش جان....

 

توی جشن تولد من- زن و مرد مختلط هستند.من معتقدم آدم اگه با خانواده اش در شادیها -عروسی ها و تولدها شرکت کنه خیلی بیشتر بهش خوش میگذره لبخندما اینجا مردها اینور زنها اونور نداریمخندهاز خود راضی تفکیک جنسیت در اینجا ممنوعهلبخندمژه

 

واااااااااای چه نوازندگانی چه رقصنده هائی  شکلک زیباساز-varoone.ir 

به به مهمانان خارجی هم داریم

friend - emoticonswallpapers.comخندهقهقههحالا چرا چشماتون گرد شده بود نکنه فکر کردید آنجلینا جولی و جنیفر لوپز رو دعوت کردماز خود راضیخنده

جوک و سرگرمی

مسلمان نیست کسی که روی مودم وایرلسش پسورد می‌گذارد،در حالی که همسایه‌اش شب بدون اینترنت می‌خوابد! خنده

***

نصیحت یه شوهر به زنش

هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش…

بی توجه از بغلش رد شو… این کار از صدتا فحش براش بدترهخنده

***

سال ها برای برابری زنان و مردان تلاش کردیم

و بالاخره توانستیم حق مش کردن مو، سوراخ کردن گوش و برداشتن ابرو را

به آقایان تقدیم کنیم!خنده

***

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﯿﺮﯼ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻫﻮﯾﯽ ﺩﻭﯾﺪ , ﺁﻫﻮﺩﻭﯾﺪ ﻭ ﺩﻭﯾﺪ ﺳﭙﺲ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻭ ﺑﻪ ﺷﯿﺮﮔﻔﺖ : ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ , ﻫﻤﺶ ﺷﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ , ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻫﻢ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ!
.
.
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺷﯿﺮ ﺭﻭ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊ ﻣﯿﺨﺮﻩ!!نیشخند

***

یه معمای ساده :
6
تا دختر که با هم دوست بودن دسته جمعی میرن استخر
ولی وقتی برمیگردند همشون همدیگرو گم میکنند ! چرا ؟؟؟؟
.
....
 
بله آرایش هاشون پاک شده، نشناختند همدیگه رو!!نیشخند

***

ﺯنی ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ برای ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﺷﻮﻫﺮ
ﮔﻔﺖ ﺑﺬﺍﺭ ﮐﻤﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ ﺑﻌﺪﺍ ﻗﻀﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﻧﻢ .
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺷﺮﻉ ﮔﻔﺘﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻭﻗﺖ
ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺨﻮﻧﯽ.
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺷﺮﻉ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﯿﻦ ﺗﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺯﻥ ﻫﻢ
ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻦ.
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﻭ
ﻗﻀﺎ ﮐﻦ، ﺧﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺨﺸﻨﺪﺳﺖ

***

حالا موقع فوت کردن شمع و آرزو کردن من

خدای خوب و مهربون خیلی دوستت دارم و میدونم همیشه صدامو میشنوی و بهم لبخند میزنی پس به جای یکی اجازه بده بیشتر آرزو کنمخیال باطلاول آرزوی سلامتی برای خودم و همه مردم جهان رو دارم دوم آرزوی صلح و دوستی کشورم با همه کشورهای دنیا-چون دلم میخواد همه به ما ایرانیا احترام بزارند سوم اینکه آرزو دارم همیشه شاد و خوشبخت باشم و چهارم اینکه آرزو دارم نتانیاهوی 5 ساله نحست وزیر اسرائیل دیگه هرگز به شعور مردم ایران توهین نکنه آرزوی پنجم من اینه که می خوام مثل آقای ظریف وزیر امورخارجه کشورمون و آقای روحانی که فیسبوک دارند بتونم به راحتی و بدون قندشکن از امکانات اینترنت بدون فیلترینگ و آزاد استفاده کنم آخه چند وقت پیش میخواستم یه عکس خرس کارتونی رو دانلود کنم ولی با کمال تعجب دیدم که فیلتر بود.تعجبکلافه شده بودم.آخکلافهآرزوی ششم اینه که ازدواج با فرزند خوانده ممنوع بشه آخه من همیشه آرزو دارم مثل آنجلینا جولی چند تا فرزندحوانده داشته باشم اونوقت از ترس اینکه شوهرم در آینده با یکی از فرزند خوانده ها ازدواج کنه باعث میشه که مثل منارجنبان اصفهان سکته کنمهیپنوتیزمآرزوی هفتم من اینه که خداوند یک داماد خوش تیپ و قدبلند و تحصیلکرده و بسیار مهربون و خوش اخلاق نصیب مادرم کنهخجالت

البته بازم آرزو دارم ولی بقیشو میزارم واسه سال دیگهچشمک

حالا شمعها رو فوت میکنم هوراو هدیه ها رو باز میکنم.

 

از تک تک شما عزیزان دلم تشکر میکنم و همیشه براتون آرزوی بهترینها رو دارم.ما تا چند روز اینجا جشن تولد داریم همراه با آهنگ و پذیرائی-چون معتقدم شادی حق مسلم ماست دوستتون دارم.

 

مناظره با جناب خر-تن آدمی شریف است به جان آدمیت

0
0

آیا مناظره جناب خر با آقای انسان را شنیده اید؟شعر زیبائی از فیروز بشیری -چقدر زشت و زننده است که یک انسان که نام خود را اشرف مخلوقات هم گذاشته است در مناظره با جناب خر مغلوب شود.کلافه

روزی به رهی مرا گذر بود   خوابیده به ره جناب خر بود   از خر تو نگو که چون گهر بود

چون صاحب دانش و هنر بود   گفتم که جناب در چه حالی   فرمود که وضع باشد عالی

 گفتم که بیا خری رها کن   آدم شو و بعد از این صفاکن   گفتا که برو مرا رها کن

زخم تن خویش را دوا کن   خر صاحب عقل و هوش باشد   دور از عمل وحوش باشد

 نه ظلم به دیگری نمودیم   نه اهل ریا و مکر بودیم   راضی چو به رزق خویش بودیم

از سفرۀ کس نان نه ربودیم   دیدی تو خری کشد خری را؟   یا آنکه برد ز تن سری را؟

 دیدی تو خری که کم فروشد ؟   یا بهر فریب خلق کوشد ؟   دیدی تو خری که رشوه خوار است؟

یا بر خر دیگری سوار است؟   دیدی تو خری شکسته پیمان؟   یا آنکه ز دیگری برد نان؟

 دیدی تو خری حریف جوید؟   یا مرده و زنده باد گوید؟   دیدی تو خری که در زمانه؟

خرهای دیگر پیش روانه   یا آنکه خری ز روی تزویر   خرهای دیگر کشد به زنجیر؟

 هرگز تو شنیده ای که یک خر؟   با زور و فریب گشته سرور   خر دور ز قیل و قال باشد

نارو زدنش محال باشد   خر معدن معرفت کمال است   غیر از خریت ز خر محال است

 تزویر و ریا و مکر و حیله   منسوخ شدست در طویله   دیدم سخنش همه متین است

فرمایش او همه یقین است   گفتم که ز آدمی سری تو   هرچند به دید ما خری تو

 بنشستم و آرزو نمودم   بر خالق خویش رو نمودم   ای کاش که قانون خریت   جاری بشود به آدمیت

 

 

شیوا نوشت: 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
این شعر در قرن هفتم هجری توسط سعدی شیرین سخن سروده شده است.اما گویا امروزه تاریخ مصرفش گذشته است. نیشخنداین شعر برای همان زمان ها بود، نه الآن. این شعر برای همان روزها بود که مرام، معرفت، انسانیت و تقوا، ملاک برتری آدم ها بود. آن روزگاری که قسم را همین‌طور پرتاب نمی کردند. آن زمان که یک تار سبیل کلی برای صاحب سبیل و طرف مقابلش ارزش داشت. آن زمان که ریش مثل چک تضمینی بود نه وسیله ای برای فریب و ریا. آن زمان که مردم نمی دانستند غیرت را با قاف می نویسند یا غین، اما معنی اش را  خوب می فهمیدند. آن زمان که مرد و زن همه مرد بودند. این شعر مال روزگاری است که اگر مردم رو به قبله نمی ایستادند، حداقل قبله را گم نمی کردند.
آری این بیت شعر  در ترازوی این زمان 2 مثقال هم نمی ارزد.
حالا دیگر این دو مصرع را به روز یا همان upgrade کرده ایم:
تن آدمی شریف است به جان آدمیت؟
نه؛ همین لباس زیباست نشان آدمیت 

خیال باطل متاسفانه امروزه  فقط آن قسمت لباس زیبای این شعر کلی طرفدار دارد.چشمک 
 امروزه اگر کسی برایت 10 تا قسم جور و واجور خورد و پای همه ائمه را وسط کشید، باید بیشتر باور کنی که دروغ می گوید و دست کم یک جای کارش بدجوری می لنگد. حالا دیگر باید به غیرت با "غین" قاه قاه بخندی. خندهامروزه غیرت خروس بیشتر از آدمیزاد شده است.نیشخند
عصر، عصر ارتباطات است. عصر تکنولوژی، عصر کامپیوتر، اینترنت، مترو، فست فود و خلاصه از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. حالا این وسط این "جان آدمیت" کجاست؟ همه چیز هست جز انسانیت که خیلی خیلی کمرنگ شده است اما خوشبختانه هنوز نمرده است.
امروزه  اوضاع اشتغال خراب است اما برخی انسانها کارآفرینی می کنند چگونه ؟؟؟خب معلوم است  روش های جدید کلاه گذاری و کلاه برداری را بدون خطا یاد می گیرند.  یاد می گیرند که چطور کم فروشی کنند  که چند نفر را از نان خوردن بیندارند. چرا؟ معلوم است دیگر. برای اینکه قطر و ضخامت نان خود را بیشتر کنند. برای آنکه بتوانند هر روز لباس زیبا و مارکدار بپوشند تا آدمیتشان را نشان دهند و به رخ همه بکشند.
برای آنکه وقتی با ماشینشان توی خیابان چرخ می زنند، چشم مردم را از کاسه دربیاورند و آب از لب و لوچه قشر همیشه و تا ابد آسیب پذیر این جامعه سرازیر کنند.
برای اینکه بتوانند با دعوت میهمان  و گذاشتن غذاهای رنگارنگ  سرسفره و نشان دادن آدمیت در پر کردن چاه فاضلاب خانه شان  تلاش  بزرگی کنند. 

این روزها برخی آدم ها لباس شیک می پوشند، اما چرک روحشان آنقدر بوی گند می دهد که نه ادکلن... به کار می آید و نه عطر و رایحه... و...
امروزه انسانها در مناظره با جناب خر به راحتی شکست می خورند از شکست خوردگان مناظره همانهائی هستند که سه هزار میلیارد تومان حق مردم را از بیت المال دزدیده اند هیچ خری تابحال حق همنوعان خود را نخورده است خرها به راحتی حرف می زنند و عرعر می کنند خرها آزادی بیان دارند خرها اهل مد و تجملات نیستند خرها اهل چشم و همچشمی نیستند در ازدواج هم سختگیری نمی کنند هیچ خری هم ترشیده نمی شود خرها مشکل کار و نفقه و مهریه ندارند.خرها اهل دروغ و ریا و دغل کاری نیستند خرها حق کسی را نمی خورند خرها چیزی به نام تفکیک جنسیت ندارند حقوق خر مذکر و خر مونث یکسان است.  از همه مهمتر هیچ خری دل خر دیگر را نمی شکند.

وقتی پینوکیو به شهر شادیها رفت تبدیل به خر شد رویای آن عروسک چوبی -انسان واقعی شدن بود ما انسانها نباید رویای خر شدن در سر بیافرینیم ما انسانیم باید همه تلاشمان را برای بدست آوردن انسانیت بکنیم تا به خرها حسادت نکنیم.

یارانه نقدی-واریز یارانه نقدی- حذف یارانه نقدی

0
0

کلاغ پر-گنجشک پر- سهام عدالت پر- اما یارانه نقدی یک شتر مرغ است و شترمرغ تنها پرنده ای است که نمی تواند پرواز کند.چشمکچند روز پیش حذف یارانه 3 دهک پردرآمد کشور در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس تصویب شد.و 3 ماه به دولت فرصت داده شد، تا با استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی افراد پردرآمد و ثروتمند را شناسایی کند و نسبت به حذف این سه دهک برای پرداخت یارانه اقدام کند.

پرداخت یارانه برای کمک به افزایش رفاه مردم و پوشاندن نقاط ضعف بازار در تمام کشورها وجود دارد که با توجه به شرایط داخلی اقتصادی آنها اعمال می شود.کشوری مانند انگلستان به شهروندان خود از همان دوران کودکی یارانه نقدی پرداخت می کند.یارانه نقدی از سبد کالا و کوپن خیلی بهتر است.افراد سالخورده با سن بالای خود نمی توانند صف های طولانی را برای دریافت کالاهای اساسی تحمل کنند.

در تعریف دولت رفاه چنین آمده است:

دولت رفاه (به انگلیسی: Welfare state)‏ دولتی است که در آن تامین و بهبود رفاه عمومی وظیفه قانونی نهادهای دولتی است. در این نظام اقتصادی دولت به همه کسانی که به هر دلیل نتوانند هزینه‌های خود را تامین کنند یاری‌رسانی می‌کند. این کار از طریق پرداخت مستمری (حداقل درآمد) و یا کمک‌های نقدی دیگر انجام می‌شود.

در این نظام اقتصادی دولت وظیفه دارد که امکانات بهداشتی درمانی، بیکاری و بازنشستگی، تامین مسکن و خدمات آموزشی و مانند آن را از زمان تولد تا مرگ برای همه شهروندان تامین کند.

دولت رفاه در جمهوری اسلامی ایران

در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایراناصول متعددی به مبانی دولت رفاه اشاره دارد:

1- تامین نیازهای اساسی: بند یک اصل43 قانون اساسی، اقتصاد جمهوری اسلامی ایران را براساس ضوابطی استوار می‌سازد که یکی از آنها تامین نیازهای اساسی مردم مانند مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه‌است. از اصول اولیه و مبانی دولت رفاه این است که حداقل امکانات رفاهی برای شهروندان فراهم گردد و نیازهای اساسی آنها تامین شود تا بتوانند با همین حداقلها گذران زندگی بکنند، بند یک اصل 43 قانون اساسی به خوبی به این موضوع اشاره داشته و اصل سی و یکم نیز بر همین نکته تکیه دارد.

2-آموزش و پرورش رایگان: بند دوم اصل سوم قانون اساسی، آموزش و پرورش رایگان در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی را از اهداف دولت جمهوری اسلامی ایران می­داند. همچنین در اصل سی ام قانون اساسی تاکید شده‌است که دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت تاپایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.

3- اصل بیست و نهم قانون اساسی مقرر می‌دارد: «برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت­های پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی، دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند.

در جامعه کنونی ما افراد فقیر و بی بضاعتی هستند که حقوق و مزایای کمی دارند یا زنانی که سرپرست خانوار می باشند.یارانه نقدی به افراد مستمری بگیر -سالخورده و کم درآمد می تواند قدری گره گشای مشکلات این عزیزان باشد مسلما کسی که ماشین 200 میلیونی دارد با کسی که درآمد او 600 هزار تومان یا کمتر است قابل مقایسه نیست.عدالت اجتماعی حذف یارانه نقدی دهک های پردرآمد است.حال که پس از گذشت 34 سال آب و برق و گاز و تلفن مردم مجانی نیست پس لااقل قشر کم درآمد با همین 45 هزار تومان  می توانند هزینه قبوض خود را بپردازند.البته ماشاءالله بزنم به تخته بخاطر بیشتر شدن یارانه نقدی میزان جمعیت و تولدها هم بیشتر شده است.نیشخند

شناسائی افراد 3 دهک پردرآمد

هنر نزد ایرانیان است و بسنیشخندوقتی انسانهای پردرآمد برای فرار از مالیات و مهریه معاملات صوری انجام می دهند و املاک و مستغلات خود را به غیر واگذار میکنند بعید نیست برای گرفتن یارانه نقدی چنین کارهائی نکنند.برای مبارزه با چنین افرادی مسئولین باید از انجام معاملات صوری که به قصد کلاهبرداری انجام می شوند جلوگیری کنند.  دولت برای گذر از مرحله شناسایی و حذف دهک‌های پردرآمد نیازمند درایت و تدبیراست. اگر شناسایی دقیقی از گروه‌های موردنظر وجود نداشته باشد به جای عدالت، واژگان دیگری تحت عنوان "نابرابری و بی ‌عدالتی یارانه‌ای" ظهور خواهد کرد. بنابراین بهتر است مرکز آمار ایران فقط به آمار سرپرست خانوارها کفایت نکند چه بسا کسانی که تحت تکفل سرپرست هستند افراد پردرآمدی باشند.به عنوان مثال: خانمهای شاغل و پردرآمد-یا خانمهائی که همسرانشان اموال خود را برای فرار از بدهی ها و مالیات خود به آنان انتقال داده اند.

 شعر طنز یارانه

روز وصل من و یارانه من نزدیک است

ورم جیب من و شادی زن نزدیک است

 وقت آنست که با همسر خود دوست شویم

خوردن املت و آسایش تن نزدیک است

                                         "محمدرضا متقی" 

گناه ضعف اقتصادی ما فقط بر گردن یارانه نقدی بیچاره نیست.فشار تحریمها - ضعف مدیریتی و فسادهای مالی و اختلاسهای کلان گناهشان از یارانه نقدی بیشتر است ولی در شرایط اقتصادی امروز بهتر است قشرهای آسیب پذیر جامعه از یارانه نقدی بهره مند شوند نه آنانی که پولشان از پارو بالا می رود.کسانی که ماشین 200 میلیونی سوار میشوند با کسانی که با خط 11 رفت و آمد می کنند خیلی فرق دارند.امیدوارم تحریمهای اقتصادی علیه ایران هم به کوری چشم نتانیاهوی 5 ساله لغو شود و من دیگر شعار مرگ بر آمریکا را هم نشنوم چون شنیدم می گویند نفرین نباید کرد چون انرژی منفی به دنبال دارد.

Viewing all 164 articles
Browse latest View live




Latest Images