Quantcast
Channel: هزاران گنج
Viewing all 164 articles
Browse latest View live

کریسمس- بابا نوئل - تولد عیسی مسیح مبارک

$
0
0

کریسمس مبارکهوراکریسمس (Christmas) یا نوئل نام جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامیداشت زادروز حضرت مسیح برگزار می‌شود. هورااعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا  روز 25 دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن می‌گیرند.ایام 12 روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در 25 دسامبر آغاز می‌شود و تا جشن خاج‌شویان در روز 6 ژانویه ادامه دارد. هرچند مهم‌ترین عید مذهبی در گاهشمار مسیحی، روز عید پاک (به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، اما مردم بسیاری به‌خصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهم‌ترین رویداد سالانه مسیحی محسوب می‌دارند.کریسمس با آیین‌های ویژه‌ای به‌طور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار شده و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن نقشی مهم دارد.

مورخان می گویند جشن کریسمس گرچه متعلق به مسیحیان است اما در اصل از ایران باستان و آئین مهر(میترائیسم) گرفته شده است و به همین دلیل با اول دی ماه و شب یلدای ایرانی همزادی و اشتراکات فراوان دارد.

جشن کریسمس

 برگزاری کریسمس در کشورهای مختلف مسیحی بنا به سنت و رسم و رسوم آنان، تفاوت‌هایی نیز با یکدیگر دارد. اما مشترکات این مراسم این است که: مسیحیان برای جشن گرفتن میلاد عیسی مسیح به کلیساها می‌روند، در منزل یک درخت کاج را تزیین و چراغانی می‌کنند و در خیابان‌ها و کوچه‌ها دسته‌دسته سرودهای پرستشی و شکرگزاری اجرا می‌نمایند.کریسمس بر همه مسیحیان جهان مبارکباد با آرزوی سال خوش و پربار برای همههورا

 بابا نوئل کیست؟

بابا نوئل  یک شخصیت تاریخی و داستانی در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی است. نام بابانوئل با جشن کریسمس آمیخته شده‌است. بابا نوئل عمدتاً یک پیرمرد چاق با ریش سفید بلند و لباس قرمز است که در روز کریسمس یا شب قبل از آن هدیه‌هایی را برای بچه‌ها می‌آورد .

بابا نوئل  اشاره به نام یکی ازکشیشان مسیحی به نام  سن نیکولاس  دارد که در قرن چهارم میلادی می‌زیست و از اهالی بیزانس و منطقه آناتولی در ترکیه  فعلی بوده‌است. وی به خاطر کمک و دادن هدیه به فقرا شهرت داشت. جسد  (نیکلاس) اکنون در کشور ترکیه مدفون است و به علت مومیایی شدن طبیعی (به علت سرما) هنوز قسمتهایی از آن سالم مانده‌است. دانشمندان در سال 2003 موفق به باز سازی صورت وی از روی استخوانها شدند و با کمال تعجب دریافتند که بابا نوئل واقعی رنگین پوست (پوستی به رنگ قهو ای روشن) بوده‌است.تعجب

مسیحیان اروپایی، آمریکایی،برخی مسیحیان ارمنی و قسمتی از مسیحیان فارسی زبان، در شب کریسمس خود و کودکانشان را برای آمدن «بابا نوئل» آماده می‌نمایند.کودکان جورابهای خود را بر میخهایی در بالای تخت خوابشان می‌آویزند(این نیز از کارهای «نیکلاس» قدیس برداشت شده که جورابهای بچه‌ها را پر از هدایایش می‌کرد)قلباعتقاد بر این است که بابا نوئل از «شومینه» وارد خانه می‌شود.اعتقادشان اینست که خانه بابانوئل و کارخانه اسباب بازی سازی اش در قطب شمال قرار دارد.بابانوئل با نوعی سورتمهکه چندین گوزن شمالی آن را می کشند به شهرهای مختلف می‌رود. سورتمه ای که قادر به پرواز است.خیال باطلبابا نوئل می‌داند که کدام بچه در طول سال خوب بوده و کدام بد؟ چون او با خداوند ارتباط دارد. و او فقط به بچه‌های خوب هدیه می‌دهد.فرشتهفرشته

اندیشه نوشت:دور سرم همیشه هزاران علامت سوال می چرخد و یکی از سوالاتم همیشه این بوده که چرا بابا نوئل همیشه هدیه می دهد ولی حاجی فیروز خودمان از مردم پول می گیرد؟؟؟سوالکسی جواب این سوال را می داند؟سوال

تولد عیسی مسیح(ع)

 بیست و پنجم دسامبرسالروز تولد پیامبر صلح و دوستی، مهربانی و مودّت عیسی مسیح(ع) است. پیامبری که به تصریح قرآن، بی پدر و از مادری باکره چون مریم که تمام عمر خویش را به عبادت و بندگی خداوند صرف کرد و سرانجام با زادن فرزندی پاک و مبشّر روح القدس اجر و مزد عبادات خویش را در دنیا و آخرت گرفت.فرشتهاسلام در مواجهه با این دو، مادر و پسر با نهایت احترام و ارج و قرب از آنها یاد می کند به طوری که کمتر کسی در قرآن از آن مقام و منزلت برخوردار شده است.

 عیسی مسیح یا عیسی ناصری در شهر بیت‌لحم از شهرهای ایالت ناصره منطقه یهودیه به دنیا آمد. مسلمانان به عیسی به عنوان یک پیامبر باور دارند و برخی از دیگر مذاهب نیز او را شخصیت مهمی در نظر می‌گیرند.نگاه مسیحیت به عیسی بر پایه اعتقاد به الوهیت عیسی، مسیح بودن او همان گونه که در عهد عتیق پیشگویی شده‌است و زنده شدن او پس از مصلوب شدنش است. مسیحیان غالباً عیسی را پسر خدا می‌دانند (که معمولاً اینطور تعبیر می‌شود که او خدای پسر، رکن دوم تثلیث است) که برای رستگاری و آشتی با خدا به روی زمین آمد. آنان همچنین به تولد معجزه گونه عیسی از  یک  دختر باکره انجام معجزات، عروج به آسمان، و بازگشت مجدد او در آینده باور دارند. در حالی که اعتقاد به تثلیث به‌طور گسترده توسط مسیحیان پذیرفته شده‌است، گروه کوچکی، دیدگاه‌های غیر تثلیثی راجع به الوهیت عیسی دارند.

در آئین اسلام عیسی یکی از پیامبران بزرگ خداست که انجیل کتاب آسمانی را آورده و برای اثبات نبوتش معجزات بسیاری دارد.عیسی همچنین عنوان مسیح دارد ولی از نقطه نظر اسلامی این به معنی خداگونه بودن او نیست. همچنین مسلمانان نیز مانند مسیحیان باور دارند که عیسی از یک دختر باکره و برگزیدهٔ خداوند به نام  مریم مقدس به دنیا آمده‌است.مسلمانان عیسی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت می دانند.نام و داستان وی به کرّات در قرآن و احادیث اسلامی آمده‌است. مسلمانان برای عیسی معجزاتی قائل‌اند، از جمله سخن‌گفتن در گهواره در دفاع از مادر و نیز زنده‌کردن مردگان و شفای بیماران و کوران مادرزاد، و دمیدن حیات در گِلِ بیجان. با این حال قرآن عیسی را فقط بنده و فرستادهٔ خدا می‌شناسد و هرگونه اعتقاد به تثلیث یا تجسد خدا در عیسی در نزد مسلمانان کفر است. نظر مسلمانان پیرامون مرگ عیسی نیز با دیدگاه مسیحیان متفاوت است. طبق گفتهٔ قرآن این عیسی نبود که مصلوب شد، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. به روایتی خدا صورت عیسی را بر یکی از دشمنان وی افکند و وی به جای عیسی مصلوب شد. به اعتقاد مسلمانان شیعه عیسی در آخرالزمان همراه مهدی ظهور خواهد کرد. پشت مهدی نماز خواهد خواند و دجال یا ضد مسیح بر دست عیسی کشته خواهند شد.

فرار عیسی از احمقان و نادانان به روایت مثنوی مولانا

داستان فرار عیسی(ع) از احمق در دفتر سوم مثنوی مولوی اینگونه آمده فردی می‌بیند که حضرت عیسی(ع) در حال فرار کردن است و از کوهی بالا می‌رود.تعجبآن فرد کنجکاو می‌شود و از خود می‌پرسد که چرا فردی مانند عیسی‌که پیامبر خداست باید بگریزد. برای پاسخ به این سوال به دنبال او می رود در نهایت به او رسیده و ماجرا را جویا می‌شود.مرد می گوید برای من جای تعجب است تویی که پیامبر خدایی و مرده را زنده می‌کنی و کر را شنوا وکور را بینا چرا باید بگریزی.سوالعیسی در پاسخ گفت:همان اسم اعظمی که من بر کر و کور خواندم و شفا یافتند و یا بر کوه خواندم و کوه شکافت و یا بر تن مرده خواندم ، مرده زنده و روان شد، همان اسم اعظم را هزاران بار بر فرد احمق خواندم اما سودی نداشت و وی همچنان در حماقت خویش باقی ماندناراحتمولوی در پایان این داستان نتیجه گیری می کند که گفت وگو با افرادی که احمقند و گوش شنوایی برای شنیدن سخنان منطقی ندارند، امری بی فایده است و نتیجه گیری می‌کند که:

ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت

صحبت احمق بسی خونها که ریخت

 


سفر به غارهای گیلان - جاذبه های توریستی

$
0
0

هزاران درود بر دوستان عزیزمقلباگر یادتان باشد در سفری که به استان زیبای گیلان داشتیم به فومن و ماسوله و قلعه رودخان رفتیم خیلی هم خوش گذشت.آنقدر کلوچه های خوشمزه فومن خوردیمخوشمزهچشمککه یادمان رفت به غارهای استان گیلان برویم.در ضمن عکسهایی هم که با هم کنار مجسمه آناهیتا در فومن گرفته بودیم متاسفانه همه خراب شدندخجالتاوهچون دوربین عکاسی چینی بود.نیشخندخندهانشاالله سفر بعدیچشمکحالا با هم به چند غار استان گیلان می رویم من تاحالا به غار نرفتم شما چطور؟؟نگراننگرانموافقید برویم؟شاید مانند فیلمها گنج پیدا کنیممژهخیال باطل

کاوشهای باستان شناسی که از یکصد سال قبل در گیلان آغاز شده است نشان می دهد که در حال حاضر 65 غار باستانی در گیلان وجود دارد که 12 غار در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. چرا فقط 12 غار از 65 غار به ثبت رسیده؟تعجبکجائید ای باستان شناسان؟توجه و مرمت آثار تاریخی کشورمان موجب جذب توریست از اقصی نقاط دنیا می شود این کار هم به نفع اقتصاد  و فرهنگ مملکت است.لطفا کمی همت...

 غار خون فوشه نزدیک قلعه رودخان است پیش به سوی این غار زیبا

غار خون فوشه  در ارتفاع 930 متری رشته کوه تالش در جنوب غربی روستای فوشه قلعه رودخان قرار گرفته است . این غار به دلیل اینکه در منطقه جنگلی به نام خون (محل جاری شدن چشمه به زبان تالشی) قرار گرفته غار خون  فوشه در سال 1372 پس از کشف نامگذاری شده است.

حیف است به قلعه رودخان برویم ولی به روستای فوشه و غار زیبای آن سری نزنیم.روستای فوشه  دارای یک رودخانه‌ی پر آب که از ارتفاعات بالای غار سرچشمه می‌گیرد. شغل اکثر ساکنین این روستا چایکاری می‌باشد. این روستا دارای چشم اندازهای بسیار زیبا بوده و دارای پوشش گیاهی متراکم از انواع درختان راش؛ ممرز؛ لرگ؛ خرمندی؛ توسکا؛ افرا؛ و در ارتفاعات و نزدیک‌های غار سرخ دار می‌باشد. رودخانه فوشه نیز یک رودخانه دایمی و پر آب بوده و در نهایت به تالاب انزلی می ریزد.

  در ابتدا ی ورودی غار یک شیب ملایم به سمت داخل غار وجود دارد که در این مسیر آثار هوازدگی فیزیکی و شیمیایی شامل خرد شدن سنگها  و رنگ خاکه قرمز رنگ به خوبی دیده می‌شود و بعد از 10 متر یک سنگ تخریبی در مدخل ورودی قرار گرفته که بایستی تا طول یک متر بصورت سینه خیز وارد غار شد. غار از نوع ریزشی است، در دهانه اصلی غار چند دهانه دیگر نیز وجود دارد ولی تاکنون کسی از آن دهانه‌ها وارد نشده است در داخل غار چند دالان بزرگ در قسمت راست، چپ، جلو و عقب وجود دارد که هر کدام به قسمتهای دیگر دالان ارتباط دارد و هر کدام از دالان‌ها طول و عمق‌های متفاوت دارد و دهلیزهای متعدد نیز در غار دیده می‌شود و چند دودکش به طرف بالا هم مشاهده می‌شود در بعضی قسمت‌های غار- سفال‌های شکسته و خفاش هم دیده می‌شود البته دهلیزهایی دارد که به قسمتهای دیگر ارتباط پیدا می‌کند. هیچ گونه کمبود هوا و اکسیژن در غار مشاهده نمی‌شود برای رفتن به غار حتما نیاز به امکانات کوهنوردی و غارنوردی است.

 غار آویشوی در ماسال چشم هر گردشگری را می نوازد

یکی از پدیده هایی  که در نوع خود در استان گیلان بی نظیر است "غار آویشوی " واقع درمنطقه شاندرمن شهرستان ماسال است.ستونهای آهکی چشم اندازهای زیبا و منحصر به فردی را در این غار به وجود آورده اند و دهانه بسیار بزرگ غار به ارتفاع حدود 19 متر و عرض 14 متر که در میان غارهای کشف شده در استان نظیر آن یافت نمی شود.تاکنون بیش از دو هزار متر از ژرفای غارآویشو که طویل ترین غار استان گیلان محسوب می شود توسط غارنوردان و کوه نوردان محلی مورد پیمایش و اکتشاف قرار گرفته است.در شهرستان ماسال بیش از 17 غار بزرگ و کوچک وجود دارد که بزرگترین آنها غار " آویشو" است که در ارتفاع یک هزار و 300 متری از سطح دریا و بین مناطقی همچون " تائی بنه"، "انده چو" و" خماسون " در بستر دره ای کم آب قرار دارد. این غار شگفت انگیز که در حوزه جغرافیایی بخش "شاندرمن" شهرستان ماسال واقع شده از بزرگترین غارهای گیلان و در نوع خود یکی از کم نظیرترین غارها در سطح کشور است. خیال باطل

 

غار آویشوی بیش از 75 میلیون سال قدمت دارد.تعجبدر این غار تعداد زیادی قندیل وجود دارد و در صورت برنامه ریزی می توان طبیعت گردان زیادی را به منطقه جذب کرد.این غار از بی نظیرترین غارهای کشور است که در دل جنگلهای شهرستان ماسال قرار دارد و قندیلهای گوناگون و آبشارهای زیبای آن می تواند هر بیننده ای را مجذوب خود کند.شهرستان ماسال و بخش شاندرمن با جاذبه های گردشگری و طبیعت زیبای خود همواره مورد توجه مردم استان گیلان و دیگر گردشگران و مسافران کشور قرار دارد و حضور هزاران گردشگر در این مناطق و در ایام مختلف سال گویای این واقعیت است.

غار اسپهبدان در رودبار گیلان

غار اسپهبدان مربوط به عصر آهن است و در شهرستان رودبار، بخش خورگام، دهستان خورگام، روستای شاه شهیدان واقع شده و این اثر به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 

حالا که به رودبار آمدیم حیف است سوغات رودبار یعنی زیتون پرورده خوشمزهرا فراموش کنیمچشمک  

غار دربند رشی - غار جوکویله - غار کویل گر

غار دربند رشی  در جنوب روستای رشی در بخش رحمت آباد  شهرستان رودبار (استان گیلان)، واقع شده‌است. قله مرتفع  درفک با ارتفاع حدود3400 متر از سطح دریا، در این منطقه واقع است.

 این مکان باستانی شامل غار بزرگ کویل گر با طول تقریبی 60 متر و غار جوکویله با طول تقریبی 30 متر است که دهانه هر دو در جهت جنوب قرار دارد.در غار جوکویله شماری بقایای استخوان جانوران و انسان و همچنین تعدادی قطعات سفال (هزاره اول ق م) گردآوری شد.در غار "کویل گر " شماری قطعات سفال گردآوری کرد .در این غار علاوه بر بقایای سنگواره‌ای جانوران (از جمله خرس غار)، تعدادی ابزار سنگی شامل یک ساطور، تراشه روتوش شده، سنگ مادر و ضایعات تراش سنگ از سطح رسوبات گردآوری شد که مربوط به دوره پارینه سنگی قدیم است.مجموعه غنی از بقایای باستان شناختی شامل سنگواره جانوران و دست ساخته‌های سنگی بجای مانده از ساکنان غار کشف شد که باستان شناسان را شناخت یکی از ناشناخته ترین و کهنترین ادوار پیش از تاریخ ایران یاری می‌کند. طبق مطالعات جدید این غار پیش از 200 هزار سال پیش مسکن شکارچیان عصر سنگ بوده‌است. غار دربند قدیمیترین سکونتگاه تاریخگذاری شده انسان در ایران است.

دربند گیلان را با هم ببینیم

دربند یکی از مناطق خوش آب و هوای تهران است. که با آغاز فصل گرما هم این منطقه شلوغ‌تر از همیشه است، هر‌چند آنها‌ که دل در گرو این منطقه پایتخت دارند چندان در قید و بند تابستان و زمستان نیستند، اما دربند فقط در تهران نیست! منطقه‌ای به این اسم در استان گیلان هم وجود دارد البته کمی با دربند پایتخت متفاوت است. و آن غار دربند رودبار است.غار دربند به‌عنوان تنها غار شناخته شده با بقایای باستان‌شناختی دوره پارینه سنگی قدیم در کشور است. 

 غارهای گیلان

 غاراسب طویله در رودسر- غار اسپهبدان - غار یوزخانه(یخ خانه)-غار تلاین-غار چشمه باد -غار خنده پش- غار دربند - غار درفک -غار درین کش - غار دیارجان - غار سجیران - سرد دره - سیاه استخر - شلاش - شهاب -شیخانبر(شیخان رو)- خون فوشه- نارنج پره - غار وادار- غار هفت خم

ذکر نام 65 غار در این پست و نوشتن و توصیف همه غارها مقدور نبود شرمندهخجالتاوهباید رفت و همه این غارها را از نزدیک دیدمژهشنیدن کی بود مانند دیدن! سعدی می فرماید:

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

 صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی

گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی

هر کس قلمی رفته‌ست بر وی به سرانجامی

فردا که خلایق را دیوان جزا باشد

هر کس عملی دارد من گوش به انعامی

ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم

تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی

سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد

آنان که ندیدستند سروی به لب بامی

روزی تن من بینی قربان سر کویش

وین عید نمی‌باشد الا به هر ایامی

ای در دل ریش من مهرت چو روان در تن

آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی

باشد که تو خود روزی از ما خبری پرسی

ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی

گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما

نومید نباید بود از روشنی بامی

سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی

در کام نهنگان رو گر می‌طلبی کامی

سفر خوش گذشت هوراااااهوراچشمک

سفر به شیراز و اماکن دیدنی و تاریخی آن

$
0
0

خوشا شیراز و وضع بی مثالش

خداوندا نگه دار از زوالش

شیراز مرکز استان فارس، یکی از کلانشهرهای ایران و یکی از مهمترین شهرهای توریستی ایران است. که در دامنه‌های رشته‌کوههای زاگرس قرار گفته است. در افسانه ها آمده است که شیراز فرزند تهمورث (از پادشاهان سلسله پیشدادیان) شهر شیراز را تأسیس کرد و نام این شهر برآمده از نام اوست. این شهر باستانی، در طی گذشت ایام به القاب گوناگونی شهرت داشته که از آن جمله دارالملک، دارالعلم، ملک سلیمان را می توان نام برد. اما شاید مشهورترین و قدیمی ترین لقب شیراز همان ملک سلیمان است و بدین خاطر بر بسیاری از بناهای قدیمی شهر همچون عمارات باغ نظر، سردر بازار مشیر، نارنجستان قوام و... تصویرهایی از حضرت سلیمان نقش شده است که معمولا وی را بر تختی نشسته و در وسط مجلس نشان می‌دهد. عده‌ای از وزرا و تعدادی از دیوها گوش به فرمان او در اطرفش ایستاده‌اند و تعدادی از حیوانات وحشی و اهلی نیز در بین گلها و درختان و بدور حضرت سلیمان ترسیم شده اند.

شیراز، شهر حافظ و سعدی شهرگل و بلبل و مصداق و معرف یک شهر ایرانی است. فرهنگ و ادب ایران آنقدر با این شهر در پیوند است که واقعا نمی توان ایران و زبان فارسی را بدون شیراز و حافظ و سعدی اش تصور کرد.  نام شیراز در کتاب‌ها و اسناد تاریخی، تحت نام‌های مختلفی نظیر «تیرازیس»، «شیرازیس» و «شیراز» به ثبت رسیده‌است. شیراز در دوران صفاریان، آل بویه و زندیه، پایتخت ایران بوده‌است.این شهر به سبب جاذبه‌های تاریخی، فرهنگی، مذهبی و طبیعی فراوان، همواره گردشگران بسیاری را به‌سوی خود فرا می‌خواند.

شهر شیراز به شهر شعر در ایران معروف است. از میان شاعرهای بانویِ معروف ایران می‌توان از جهان‌ملک خاتون که در شیراز می‌زیسته نام برد. شیراز به شهر شعر، شراب، باغ و گلو بلبلمعروف است. باغ در فرهنگ ایرانیان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و شیراز از قدیم به داشتن باغ‌های بسیار و زیبا مشهور بوده‌است. شیراز از دوران باستان باغ‌های انگور فراوانی داشته و همین باعث شهرت جهانی شراب شیراز در دنیا شده‌است. تعدادی از باغ‌های شیراز از لحاظ تاریخی بسیار حایز اهمیت هستند و به‌عنوان مراکز مهم گردشگری به‌شمار می‌آیند. از معروف‌ترین این باغ‌ها می‌توان به باغ ارم ، باغ عفیف آباد، باغ دلگشا و باغ جهان نما اشاره نمود.

اماکن تاریخی و جاهای دیدنی شیراز

از جاذبه‌های تاریخی شهر شیراز می‌توان به آتشکدهٔ صمیکان، آرامگاه حافظ(حافظیه)، آرامگاه خواجوی کرمانی، آرامگاه سعدی(سعدیه)، ارگ کریم‌خان زند،بازار وکیل- مسجد وکیل -حمام وکیل - باغ ارم، باغ تخت، باغ چهل‌تن، باغ دلگشا، باغ عفیف‌آباد، باغ نارنجستان قوام، باغ هفت‌تن، خانه صالحی، چاه مرتاض علی، حمام باغ نشاط، عمارت باغ ایلخانی، عمارت باغ نشاط، عمارت دیوانخانه، عمارت کلاه‌فرنگی باغ نظر، مسجد نصیرالملک،مسجد جامع عتیق-آرامگاه شاه چراغ- دروازه قرآن -نقش رستم- پاسارگاد- تخت جمشید- قصر ابونصر، قلعهٔ کک‌ها، مدرسهٔ آقاباباخان، مدرسهٔ خان، موزهٔ پارس، موزهٔ هفت‌تنان، نقش‌برجستهٔ بهرام اشاره کرد.

عکس باغ زیبای ارم در شیرازقلبخیال باطل

 

سوغاتی های شیراز و استان فارس

از سوغات عمدهٔ شیراز می‌توان به آبلیمو، انار، انجیر، ترشی‌جات، چرم، لیمو ترش جهرم -حصیر، حنا، خاتم‌کاری، خراطی، خرما، ریسندگی، زعفران، سفیداب، سنگ‌تراشی، شیشه‌گری، بهار نارنج، ظروف سفالی، عرقیات، فلزکاری، قالی، کنده‌کاری، کیسه حمام، گبه، گلیم، کلوچه و مسقطیخوشمزه، نان یوخه، نان شیری، منبت‌کاری و نمد اشاره کرد.سوغات عمده شیراز -آبلیمو و آبغوره می باشد همین طوربهارنارنج شیراز زبانزد خاص و عام است. همینطور شیرازی‌ها نوعی پالوده (فالوده )به همان نام پالوده شیرازی دارند که یکی از بهترین انواع پالوده در ایران است. از انواع دیگر صنایع دستی می‌توان به خاتم‌کاری، منبت‌کاری، قالی و قالیچه اشاره کرد. خاتم این شهر معروف است.

بفرمائید فالوده شیرازیخوشمزه

 

صنایع دستی از قبیل خاتم کاری فارس ، نقره کاری ، سفال سازی ، منبت کاری و قالی بافی از مهمترین سوغاتی های شیراز محسوب میگردد.عرقیات و شربت های طبیعی بهترین سوغاتی های شیراز است. عرق شاتره ، نسترن ، بیدیمشک ، اترج ، بابونه ، بهار نارنج ، نعناع- چهل گیاه ، کاسنی ، شربت به لیمو و نارنج ، گاوزبان و کیالک از این نمونه اند که هرکدام دارای خاصیت خود میباشند.عرق بابونه بهترین دارو برای درمان بیماریهای گوارشی و زخم معده می باشد.گلاب میمند از سوغاتی های مهم فارس و شیراز است.

از جاذبه های طبیعی شیرازمی‌توان به آبشار کوهمره سرخی، برم‌دلک، پارک قلعه‌بندر، پارک ملی بمو، باغ پرندگان شیراز، پیربناب، چشمهٔ جوشک، چشمهٔ خارگان، چشمهٔ ریچی، دریاچهٔ دشت ارژن، دریاچهٔ مهارلو، رکن‌آباد، رودخانهٔ قره‌آغاج، روستای قلات، کوه سبزپوشان، گردشگاه آتشکده، گردشگاه چاه‌مسکی، گردشگاه چشمه سلمانی و گردشگاه هفت‌برم اشاره کرد.چشمه‌های طبیعی موجود در اطراف شیراز هم از جهت آب‌درمانی و هم از جهت جذب گردشگر برای صنعت گردشگری استان فارس از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و صنعت گردشگری این استان را رونق می‌بخشند.

آبشار زیبای مارگون

فارس را باید قطب زیباترین آبشارهای کشور توصیف کرد که از جمله آن "مارگون" به عنوان زیباترین آبشار خاورمیانه است. آبشار مارگون یکی از زیباترین آبشارهای کشور است که در مجاورت شهر سپیدان و در مرز استان فارس و استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده است. بعد از جاده ماشین رو، تا آبشار چند دقیقه پیاده روی لازم است که این راه هموارسازی و سیمانی شده است . اطراف این آبشار در فصل بهار بسیار سرسبز و دیدنی است.هیچ رودخانه ای در بالای این آبشار وجود ندارد.آب این آبشار در گرم ترین فصل سال بسیار خنک و زیر 10 درجه است، اما به علت جوشان بودن این آب، مانند آب چشمه، رفتن در آن یا نوشیدنش هیچگونه عارضه ای مانند پا درد یا سرما خوردگی به دنبال ندارد.

پاسارگاد

مجموعه میراث جهانی پاسارگادمجموعه‌ای از سازه‌های باستانی برجای‌مانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس قرار دارد.پاسارگاد دربرگیرنده ساختمان‌هایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بار عام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آب‌نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، استحکامات دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.پاسارگاد به دلیل دارا بودن شاخص‌های فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.

دروازه قرآن

دروازه قرآن در شیراز، در نزدیکی تنگ الله اکبر و در میان کوه های باباکوهی و چهل مقام واقع شده است. وجه تسمیه این دروازه وجود قرآنی بر بالای طاقی مرتفع است. این دروازه شامل یک طاق مرتفع از نوع طاق کجاوه ای در وسط دور طاق با ارتفاع کم در طرفین است. این طاق در زمان حکومت عضدالدوله دیلمی در فارس، ساخته شد و قرآنی نیز در آن جای داده شد تا مسافرین به برکت عبور از زیر آن سفر را به سلامت به پایان برند و در موقع سفر از زیر قرآن بگذرند. به مرور زمان طاق شکسته و تخریب شد.ولی در دوره زندیه مجددا مرمت و بازسازی شد.و در قسمت فوقانی آن اطاقی ساخت و دو جلد قرآن نفیس به خط ثلث و محقق، اثر سلطان ابراهیم بن شاهرخ گورکانی را در آن اتاق جای داد. این قرآن ها به قرآن هفده من مشهورند.

 

 در سال 1316 که طرح توسعه راه شمالی شیراز در دستور کار دولت قرار گرفت، این طاق خراب شد و قرآن مذکور نیز به موزه پارس منتقل گردید. در زمان قاجاریه که چند زلزله شیراز را تکان داد، این دروازه آسیب هایی دید اما به وسیله محمد زکی خان نوری مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت.

باغ نارنجستان قوام

باغ نارنجستان یا باغ قوام از عمارات دوره قاجاریه شیراز است  احداث این بنا توسط علی محمد خان قوام الملک 1267-1257 شروع شده و در حدود سال 1300 ه.ق. توسط میرزا محمدرضا خان نوه قوام الملک اول و پدربزرگ قوام تکمیل شده است. این بنا یک بار توسط ابراهیم قوام مورد مرمت قرار گرفته است. ساختمان نارنجستان در حدود 940 متر مربع در زمینی به مساحت 3500 متر در دو قسمت شمالی و جنوبی بناشد، باقی مانده آن در حدود 2560 متر محوطه سازی شده. این بنا با 3085 متر مساحت، در دوره قاجاریه به بیرونی معروف بوده و با عمارت اندرونی که همان خانه زینت الملوک بوده و در طرف غرب آن بنا قرار گرفته کوچه ای فاصله داشته است که توسط راه زیرزمینی بدان راه می یافتند.از ویژگی های این مجموعه عمود بودن محور بیرونی و اندرونی آن بر یکدیگر است. این عمارت بیرونی به منظور انجام امور تجاری و نیز برگزاری تشریفات و جشن ها و استراحت و پذیرایی از میهمانان ساخته شده بود.

تخت جمشید یا پارسه

تخت جمشید را همان گونه که داریوش هخامنشی در کتیبه ای به آن اشاره کرده است، می توان نوعی دژ یا ارگ حکومتی دانست که جایگاهی برای اداره کشور و برگزاری مراسم رسمی و مذهبی و پذیرایی های مهم و باشکوه و تجمع های حکومتی و اقامتگاه پادشاه و نزدیکان او بود. در نزدیکی ارگ پارسه یا تخت جمشید، یک یا چند سکونتگاه بزرگ وجود داشت که محل زندگی گروه های متوسط مردم، کارکنان عادی کاخ ها، گروه هایی از کشاورزان و پیشه وران بود. در برخی لوحه های به دست آمده از تخت جمشید به سکونت گاه های واقع در نزدیکی تخت جمشید اشاره شده است، اما هنوز از آنها آثار قابل ملاحظه ای یافت نشده است، زیرا بناهای آنها با مصالح معمولی و کم دوام ساخته شده بود.

باغ عفیف آباد

باغ عفیف آباد که آن را باغ گلشن نیز می نامند  این باغ یکی از قدیمی ترین و زیباترین باغ های شیراز است.قلبخیال باطلمساحت باغ حدود 127 هزار متر مربع است. این باغ در دوره صفویه از جمله باغ های آباد شیراز و مقر پادشاهان وقت بوده است. سازنده عمارت فعلی باغ با 17000 متر مربع زیربنا، میرزا علی محمدخان قوام الملک دوم می باشد  این باغ سرانجام به یکی از وارثین قوام به نام عفیفه رسید و بدین نام نیز شهرت یافت.

مسجد جامع عتیق

مسجد جامع عتیق یا مسجد جمعه یا مسجد جامع یا مسجد آدینه، از کهن ترین مساجد قدیمی شیراز است که در مشرق شاهچراغ قرار دارد.این مسجد دو ایوانی در سال 281 ه.ق. به دستور عمرولیث صفاری ساخته شد. ساختمان مسجد که اولین هسته تاریخی شهر شیراز است مشتمل بر بنایی مرتفع است که دارای چندین حجره و شبستان است و برخی قسمت های آن دوطبقه می باشد. این مسجد دارای 6 درب ورودی و خروجی بوده است. درب ورودی ضلع شمالی به دوازده امام معروف است و کتیبه ای بر فراز آن قرار گرفته است که در دوره صفوی و در سال ( 1031 ه.ق. ) به خط علی جوهری نگاشته شده است این کتیبه تاریخ مرمت مسجد را در سال مذکور بیان می نماید.

باغ ارم

 این باغ به مناسبت عمارت و باغ بزرگی که در گذشته توسط شدادبن عاد پادشاه عربستان به رقابت با بهشت ساخته شده و ارم نامیده شده بود، به باغ ارم مشهور گردیده است.
تاریخ ساخت این باغ را به دروه سلجوقیان نسبت داده اند چرا که در آن زمان، باغ تخت و چند باغ دیگر توسط اتابک قراجه حکمران فارس - که از سوی سنجر شاه سلجوقی به حکومت فارس منصوب شده بود، احداث شد و احتمال ایجاد این باغ به درخواست وی و در آن زمان، زیاد است. همچنین احتمال میرود که این باغ در زمان کریم خان زند مرمت شده باشد.

ارگ کریم خانی

ارگ کریمخانی قصر سلطنتی و اندرونی کریم خان زند  حاکم شیراز بوده است که در سال 1180 ه.ق به دستور وی ساخته شد و در حال حاضر در شمال شرقی شیراز، در حوالی میدان شهدا واقع شده است.

کریم خان زند برا ساختن قصر خود ماهرترین سنگ تراشان، معماران و هنرمندان آن عصر را به شیراز دعوت کرد و بهترین نوع مصالح را از شهرها و کشورهای مختلف خریدار نمود و در اختیار کارگران قرار داد. در مدت زمان کوتاه بنا ارگ ساخته شد. میدان کریم خانی  شامل سه بخش می شد:1. بخش سیاسی که شامل عمارت کلاه فرنگی و دیوانخانه بود.
2. بخش اقتصادی که شامل بازار وکیل می شد.
3. بخش نظامی که شامل میدان مشق می شد.

در این میدان، ارگ به عنوان خانه پادشاه بود. درساختن ارگ، معمار نظ و معمار مسکون هر دو با هم به کار رفته است چرا که ارگ خانه پادشاه می بود و باید از ضریب امنیتی بالایی برخوردار باشد. بنابراین دیواره ها بیرونی که همانند دیوارها یک قلعه نظامی است، بسیار مرتفع است.دیواره بنا در پایین 3 متر ضخامت دارد و به صورت مخروط ناقص بالا رفته و ضخامت آن در بالا به 2.8 متر می رسد. و در قسمت بالا محل استقرار سربازان بوده، تیرکش هایی نیز در این دیوار تعبیه شده که برخ کوچک هستند و حالت مورب دارند که محل قرار دادن تفنگ و اسلحه بوده و دیگر سوراخ ها بزرگتر که برا راندن دشمن بوده است. این مکان در زمان پهلوی به عنوان زندان زنان مورد استفاده قرار گرفت،تعجبدر وسط آن ساختمانی احداث شده بود که به هنگام مرمت ویران شد.

شیراز در شعر شاعران

آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آری// سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست»(سعدی).

«آن‌که نشنیدست هرگز بوی عشق// گو به شیراز آی و خاک ما ببوی»(سعدی)

«ای باد چو می‌روی به شیراز// گو من به فلان زمین اسیرم»(سعدی)

«اگرچه زنده‌رود آب حیاتست// ولی شیراز ما از اصفهان به»(حافظ)

«ای که زیبایی پرستی، جانب شیراز آی// تا به گلزار ادیبش، بین هزاران حورعین// آسمان هرروز بر این خاک تعظیم آورد// چون زیارتگاه رندان جهان را زائرین// وصف شیراز بهشت‌آئین، نیارم کرد من// سعدی شیراز باید تا سخن گوید چنین// این نسیم خاک شیراز است یا مشک ختن// یا نگار من پریشان کرده زلف عنبرین»(غلامحسین یوسفی)

«آفرین بر شهر شیراز عزیز مشک‌بیز// حبذا بر فارس آن خوش خطه مینو نشان»(جمشید بختیار)

«بود آیا که دگر باره به شیراز رسم// بار دیگر به مراد دل خود باز رسم// بود آیا که ز ری، راه صفاهان گیرم// از صفاهان به طرب‌خانه شیراز رسم// هست راز ازلی در دل شیراز نهان// خرم آن‌روز که من بر سر آن راز رسم// همت از تربت حافظ طلبم، و ز مددش// مست و مستانه به خلوتگه اعزاز رسم»(ملک الشعرای بهار).

«سلام ای شهر شیخ و خواجه شیراز// سلام ای مهد عشق و مدفن راز// سلام ای شهر عشق و آشنایی// سلام ای آشیان روشنایی// به عشق حافظ فیاض شیراز// صفا کردید با این کعبه راز// تو ای شیراز جادارد ببالی// ولی دانم که گاه از دل بنالی// که دیگر باره چون سعدی نزادی// به دنیا حافظ دوم ندادی»(استاد شهریار)

«هرکه بیند همچو من شیراز را فصل بهار// می‌زند بی‌شک از این‌جا پشت پا بر هر دیار// آن بهشت جاودان شیراز می‌باشد که باد// مشک تر می‌آورد با خود ز هرسو بار بار// در لطافت، در طراوت، در صفا، در تازگی// بر سر گیتی بود شیراز تاج افتخار// راحت جانست الحق این هوای روح بخش// سرو شیراز است بی‌شک قامت دلجوی یار»(فریدون مشیری).

«در مشرق‌زمین هیچ شهری از لحاظ زیبایی بازارها و باغ‌ها و خوشکلی مردم به پایه دمشق نمی‌رسد مگر شیراز.»(ابن بطوطه)

«لهجه شیرازی‌ها تا به امروز خالص‌ترین و خوش‌آهنگ‌ترین لهجه‌های ایران است.»(ادوارد براون).

«خسرو سرمست اندر ساغر معنی بریخت// شیره از خمخانه مستی که در شیراز بود»(امیرخسرو دهلوی)

جشن تولد یکسالگی وبلاگ هزاران گنج مبارک

$
0
0

سلاااااااااااام 15 آذر تولد هزاران گنج است.هزاران گنج یکساله شدهورا.سال گذشته 15 آذر روز عاشورا وبلاگم را ساختم هدف از ساختن این وبلاگ کسب دانش و تجربه و انتقال آن همچنین بیان افکار و اندیشه ها و مهمتر از همه تبادل اطلاعات و ارتباط با شما مخاطبین عزیز بوده است.هوراخوشحالم که مخاطبان و دوستان بسیاری در سراسر ایران دارم و هر روز بر تعداد خوانندگان هزاران گنج افزوده می شود.هورامن شیوا دختر ثروتمند و صاحب هزاران گنج از ایران هستماز خود راضیهورایکی از گنجهایم خود شما هستیدچشمکبا شما هستم به پشت سرتان نگاه نکنید.قلبچشمکتک تک شما عزیزان را دوست دارم.قلبماچبغلخجالتبار دیگر قول میدهم همیشه شریک شادیهایم خواهید بود نه غمهایم.من بهترین نیستم ولی همواره مورد توجه بهترین ها هستم.حالا ای بهترین ها به جشن تولد وبلاگ خودتان خوش آمدید.هورا

اینجا خانه دوم من است دوست دارم همیشه رنگی و شاد و زیبا باشد.در میان نوشته هایم داستان و طنز و شکلک می گنجانم تا لبخند بزنید و جوان بمانیدچشمکشکلک نیشخندنیشخندرا دوست ندارمکلافهکلافهولی خودم به عنوان اعتراض و انتقاد همیشه بکار می برمچشمکخندهخندهخنده

اوایل بلد نبودم چگونه تبادل لینک کنم خجالتخجالتخجالتاز دوست دانشمندم آقای گوگل پرسیدم.آقای گوگل مهربان است به همه سوالاتم با خوشرویی پاسخ می دهد.قلب

در اوایل وبلاگنویسی نمی دانستم کسانی که با فیلترشکن به اینترنت می آیند پرچم کشورشان در قسمت نظرات پرچم کشورهای خارجی است فکر می کردم از کشورهای آلمان- آمریکا و انگلیس و.. وبلاگم را می خوانند.خجالتخجالتخندهخندهقهقههقهقهه

بعضی وقتها می خواستم عکسهای کارتونی دانلود کنم با تعجب می دیدم آقای فیلتر عکسهای کارتونی را فیلتر کرده استتعجبهیپنوتیزمهیپنوتیزمکلافهکلافهکلافهآخه گوریل انگوری چرا فیلتر شده است؟مگر چه جرمی مرتکب شده؟سوالتعجبکلافهگریهگریهآها فهمیدم شاید بخاطر تخلفات راهنمایی رانندگی فیلتر شد.نیشخندآخه با اون هیکل گنده سوار ماشین کوچولوی بیگلی بیگلی می شد.خندهقهقهه

بفرمائید از خودتون پذیرایی کنیدخوشمزهخوشمزهخوشمزه

اینم رقص آقای گربهخنده

همه شما مخاطبین وبلاگ هزاران گنج را دوست دارمقلبمنو دوست داشته باشید مژهمژهمژهحضور سبزتان و نظرات ارزشمندتان باعث تشویق و دلگرمی من همچنین بهتر شدن مطالب وبلاگم خواهد شد.تا چند روز بخاطر تولد یکسالگی هزاران گنج -جشن و شادی داریم.هوراتشویقهوراهورا

شب یلدا- فال حافظ و میوه های شب یلدا

$
0
0

شب یلدا مبارکقلبایرانیان در سراسر ایران هرگز جشن شب یلدا را فراموش نمی کنند.

روی گل شما به سرخی انار
شب شما به شیرینی هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندی یلدا

شب یلدا سنت زیبای ایرانیان است.شب یلدا درازترین شب سال و یکی از زیباترین شبهای سال است.قلبایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می‌دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند .

جشن شب یلدا در سراسر ایران

جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می‌شود. متل‌گویی که نوعی شعرخوانی و داستان‌خوانی است در قدیم اجرا می‌شده‌است به این صورت که خانواده‌ها در این شب گرد می‌آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می‌کردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگونخوشمزهاست که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان سفیرانی از خورشید در شب به‌شمار می‌روند. در این شب فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده گویی می‌کنند.

درشمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچه های تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس می فرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند.

سفره مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود است. حافظ خوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازی‌هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده‌است.قلب

همدانی ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود.

در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.

در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم می‌دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش می‌خورند.

در مازندرانشب یلدا همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دور هم نشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی به خوردن تنقلات و میوه جات خصوصا" انار و هندوانه و ازگیل می پردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستان های بزرگترها شب را به صبح می رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.

در گیلان  معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آب کونوس» یکی دیگر از خوردنی‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در کوزه می‌ریزند، کوزه را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و درش را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اطاق می‌گذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آب کونوس در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک می‌خورند.(کونوس = ازگیل). در گیلاندر خانواده‌هایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کرده‌اند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس می‌فرستند. در این طبق میوه‌ها و خوراکی‌ها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته می‌شود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می‌گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس می‌گردد.هورا

مردم کرمان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم‌شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.خیال باطلدر کردستان نیز خانواده‌هایی که عروس به خانه بخت فرستاده‌اند خوانچه‌هایی حاوی هندوانه و آجیل و همچنین هدیه را به خانه نو عروس و داماد می‌فرستند.هورا

ولی از همه مهمتر شادی و نشاطی است که از دور هم بودن فامیل حاصل می شود.امیدوارم شما دوستان عزیزم شب یلدا در هر جای دنیا که هستید بهتون خوش بگذره و قدر همدیگر رو بدونید.قلباما نکته مهم اینست که میهمان هر خانه ای میشوید لطفا دست خالی تشریف نبرید بزرگترها گناه نکردند که بزرگتر شدند شرایط سخت زندگی و تحریم و گرانی را هم در نظر بگیریدچشمک

یکی دیگر از رسم های شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است. شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور کرسی برای کوچکترها نیز از آیین های یلدا است که خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم می آورد.

مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد.

شاخه نبات کیست؟

شاخه نبات یا به اصطلاح عامیانه "شاخ نبات" به مقداری نبات گویند که بلور‌های آن به صورت شاخه درآمده باشد.نبات به صورت شاخه، کاسه یا در اشکال دیگر فروخته می‌شود. اما منظور مهم دیگر از شاخه نبات در زبان فارسی اشاره به معشوقه فرضی حافظ است.به هنگام فال گرفتن حافظ را به شاخه نباتش قسم می دهند که رازی را بر فال گیرنده آشکار کند.حافظ در غزلی می‌گوید:

این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد

 اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

روش فال گرفتن با دیوان حافظ شیرازی

هنگام فال گرفتن اول فاتحه و صلوات هدیه به روح خواجه حافظ شیرازی می کنند سپس او را به شاخه نبات قسم می دهند.

ای حافظ شیرازی- تو محرم هر رازی- راز مرا هم می دانی تو را به شاخه نباتت قسم راز مرا بگشا

سپس کتاب  حافظ را می گشایند.

میوه ها و خوراکی های شب یلدا و خواص میوه های شب یلدا

درایران باستان برای دی ماه چهار جشن وجود داشت که شامل روزهای اول، هشتم، پانزدهم و بیست و سوم این ماه بود. اما امروزه ایرانیان تنها نخستین روز دی ماه، یعنی طولانی ترین شب اول زمستان را- که آخرین شب پاییز، پایان قوس و آغاز جدی است- جشن می گیرند.هورا

پیشینیان بر این باور بودند که در این شب فرشته بدی ها (اهریمن) با فرشته خوبی ها (امشاسپندان) به جنگ می پردازد و در این نبرد طولانی فرشته خوبی ها اهریمن را شکست می دهد و صبح، پس از زاده شدن دوباره خورشید (پیروزی روشنایی بر تاریکی) آغاز می شود.اما شب یلدا فقط دور هم نشینی و مرور خاطره ها نیست، علاوه بر آداب و رسوم فوق شامل رسوم تغذیه ای خاص خود نیز است.هندوانه؛ یکی از ارکان سفره شب یلدا، میوه هندوانه است که همیشه به شیوه های جذابی تزیین می شود، اما چرا هندوانه؟سوال

هندوانه یادآورگرمای تابستان و حرارت است. باور بر این است، اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورید در سراسر زمستان طولانی، سرما و بیماری بر شما غلبه نخواهد کرد و این باور، با خواص هندوانه که سرشار از ویتامین های A و B و C می باشد مطابقت دارد.خوشمزهارزش تغذیه ای هندوانه: 90 درصد بافت هندوانه از آب تشکیل شده است، در نتیجه برای رفع عطش بسیار مفید است. به علت فراوانی آب در این محصول، برای جلوگیری و دفع سنگ کلیه، خوردن آن بسیار توصیه شده است. هندوانه منبع غنی از بتاکاروتن و لیکوپن است که این مواد از آنتی اکسیدان های طبیعی هستند و همانطور که اثبات شده است آنتی اکسیدانها ترکیباتی هستند که از بروز سرطان ها در انسان جلوگیری می کنند، پس این باور که با خوردن هندوانه بیماری کمتر به سراغ ما می آید در وجود این آنتی اکسیدانها نهفته است.

هندوانه از بروزآسیب های پوستی در اثر نور جلوگیری می کند. موجب دفع بیشتر و سریع مواد زاید از بدن می شود و به شادابی و طراوت پوست می انجامد. درصد کمی قند دارد و میزان کالری آن بسیار پایین است، اما نکته مهم در این جاست که همیشه هندوانه را به عنوان میان وعده مصرف کنید، نه به همراه غذا زیرا در هضم و جذب اختلال ایجاد می کند.

نکته مهم:از نظر طب سنتی ایران در شب یلدا باید غذاهای گرم خورده شود. میوه مخصوص این شب کدو تنبل می‌باشدکه دارای طبیعت گرم می‌باشد. میوه هندوانه مخصوص چله تابستان می‌باشد نه زمستان چون طبیعت هندوانه سرد است و در فصل گرم باید خورده شود. هم چنین کدو تنبل در تقویت قوای مغز نیز بسیار مؤثر می‌باشد.اما ما ایرانیان به هندوانه عادت کردیم اگر نباشد جایش خالی خواهد بودچشمک

انار؛ این میوه در سفره شب یلدا نماد شادی و زایش است. انار میوه ای است که از قدیم از آن به عنوان میوه ای خون ساز یاد می شد. به افرادی که رنگی مهتابی و از نظر جثه رنجور بودند، توصیه می شد که آب انار بنوشند. امروزه اثبات شده انار سرشار از ویتامین ث است که سبب تقویت سیستم ایمنی بدن و تصفیه کننده خون و سرشار از آهن است، در نتیجه موجب افزایش انرژی و خون سازی در بدن فرد می شود و تصفیه خون مانند زندگی یا زایش دوباره انسان است، به همین علت انار را نماد زایش و شادی می دانند.

آجیل؛ آجیل شب یلدا شامل پسته، بادام، گردو، فندق و در بعضی مناطق کشور از میوه های خشک نیز به عنوان آجیل شب یلدا استفاده می شود. آجیل به عنوان سالم ترین تنقلات شناخته شده و دارای فیبر بالاست که در درمان یبوست، چاقی، انواع سرطان ها از جمله سرطان معده و روده بسیار مؤثر است. آجیل دارای انواع ویتامینهای گروه E و B، روی، کلسیم، فسفر و پتاسیم، منیزیوم، ویتامین A و پروتئین است که وجود این مواد در بدن موجب افزایش تراکم استخوان و جلوگیری از ریزش مو و چین و چروک پوست، درمان افسردگی، افزایش قدرت بینایی و رفع خستگی و گرفتگی عضلات می شود.

اما باید توجه کرد با اینکه چربی موجود در آجیل از نوع مضر نیست، اما دارای کالری بالایی است و برای جلوگیری از افزایش وزن در خوردن آن باید اعتدال رعایت شود.تا چاق نشویم.چشمک

دور هم بودن در شب یلدا و انجام صله رحم، موجب افزایش صمیمیت و محبت در نزد اعضای خانواده، رفع کدورتها و در نتیجه ایجاد یک حس و حال مثبت در مغز و روح انسان می شود، پس شب یلدا تنها طولانی ترین شب سال نخواهد بود بلکه می توان از آن به عنوان یک شب با خواص روحی و تغذیه ای فراوان نام ببریم.شب یلدا به همتون خوش بگذرههوراهوراهوراشادیتون 100 شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما
یلدا مبارک . . . هورا

از ایرج قادری تا محمدرضا گلزار

$
0
0

بیشتر جوانان آرزوی سوپراستار شدن دارند بعضی هم از مدل مو گرفته تا لباس پوشیدن بازیگران از آنان تقلید می کنند.همه آرزوی شهرت و محبوبیت دارند و رسیدن به شهرت را برای خود افتخار می دانند.اما شهرت و افتخار واقعی چیست؟؟!

داستان کوتاه درباره شهرت و افتخار واقعی

روزی پسربچه ای به مادرش گفت:مادرکجا می روی؟ مادر گفت: عزیزم بازیگری معروف که از محبوبیت زیادی برخوردار است به شهر ما آمده است.این طلایی ترین فرصتی است که می توانم او را ببینم وبا او حرف بزنم،خیلی زود برمیگردم. اگر او وقت آن را داشته باشد که با من حرف بزند چه محشری می شود.خیال باطلو در حالی که لبخندی حاکی از شادی به لب داشت با فرزندش خداحافظی کرد. بای بایحدود نیم ساعت بعد مادرش با عصبانیت به خانه برگشت.عصبانیپسر به مادرش گفت:مادر چرا چهره ی پریشانی داری؟ آیا بازیگر محبوبت را ملاقات کردی؟ مادر با لحنی از خستگی و عصبانیت گفت:من و جمعیت زیادی از مردم بسیار منتظر ماندیم منتظراما به ما خبر رساندند که او نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود.کودک پس از شنیدن حرف های مادر به اتاق خود رفت ولباس های خود را پوشید و گفت: مادر آماده شو با هم به جایی برویم من می توانم این آرزوی تو را برآورده کنم. اما مادر اعتنایی نکرد و گفت:این شوخی ها چیست او بیش از نیم ساعت است که این شهر را ترک کرده است.حرف های تو چه معنی ای میدهد؟ پسر با التماس گفت: مادرم خواهش می کنم به من اعتماد کن، فقط با من بیا. مادر نیز بر خلاف میل باطنی خود درخواست فرزند خود را پذیرفت زیرا او را بسیار دوست می داشت. بنابراین آن دو به بیرون از خانه رفتند. پس از چندی قدم زدن پسر به مادرش گفت: رسیدیم. در حالی که به کلیسای بزرگ شهر اشاره می کرد. مادر که از این کار فرزندش بسیار دلخور شده بود با صدایی پر از خشم گفت:من به تو گفتم که الان وقت شوخی نیست. عصبانیاین رفتار تو اصلا زیبا نبود.قهرکودک جواب داد: مادر تو در سخنان خود دقیقا این جمله را گفتی که ای کاش خدا شهرت و محبوبیتی را که به این بازیگر داده است به ما داده بود پس آیا افتخاری از این بزرگ تر است که با کسی که این شهرت و محبوبیت را داده است نه آن کسی که آن را دریافت کرده است حرف بزنی؟بازنده

تا خدا نخواهد شهرت نخواهد بود اگر او بخواهد می تواند وسیله و راههای رسیدن به شهرت و موفقیت را برای انسان هموار کند.اما شهرت و افتخار واقعی متواضع بودن - عدم غرور و خودبینی و خدا و بندگان خدا را خشنود کردن است.قلب

چقدر ایرج قادری را می شناسید؟

ایرج قادری کارگردان، فیلمنامه‌نویس و بازیگر سرشناس و قدیمی سینمای ایران بود. ایرج قادری در 41 فیلم کارگردان، 4 فیلم نویسنده، 72 فیلم بازیگر، 9 فیلم تهیه‌کننده و یک فیلم تدوین‌گر بود. آخرین فیلم او شبکه (1389) بود.ایرج قادری در اردیبهشت 1391 به دلیل تشدید بیماری سرطان ریه در بیمارستان مهرداد بستری شد و به دلیل همین بیماری در ساعت چهار صبح 17 اردیبهشت ماه درگذشت.خاکسپاری ایرج قادری طبق خواست همسرش در همان روز مرگ او (17 اردیبهشت) و در یکی از امامزاده‌های کرج (آرامگاه بهشت سکینه) برگزار شد. طبق وصیت ایرج قادری کلیه هزینه مراسم و یادبود وی به موسسه حمایت از کودکان سرطانی اهدا گردید.

(اندیشه نوشت:ای کاش همه از ایرج قادری بیاموزند و اینگونه هزینه ها و اسراف ها برای همیشه کنار گذاشته شود و صرف کودکان یتیم و افراد محروم و بی بضاعت و بیماران شود.روح ایرج قادری شاد باد.)

 

ایرج قادری دانشجوی رشته داروسازی بود اما تحصیلاتش را در دانشگاه نیمه کاره رها کرد تا سینما را دنبال کند.وی درجریان یک نظرسنجی که حدود 5000 نفر در آن شرکت داشتند، به عنوان یکی از 23 شخص برگزیده تاریخ هنر ایران انتخاب شد.ایرج قادری یک فیلم را هم تدوین نموده که « پنجه در خاک » نام دارد.همواره از او به عنوان یکی از کارگردانانی نام برده شده که توان این را دارد تا چهره ی جدید و پولسازی را به سینما معرفی کند.او هم یکی از کسانی بود که بعد از انقلاب اسلامی ایران به دلائل نامعلومی ممنوع الفعالیت شدند!پسرایرج قادری با نام تورج ، در سال 1372 در کشور آمریکا بر اثر تصادف رانندگی جان باخت.

صحنه ورود مجدد او به دنیای بازیگری در فیلم « آکواریوم » همواره در سینماها با تشویق های مکرر تماشاگران روبرو می شد بطوریکه بسیاری تا پیش از عرضه فیلم در شبکه نمایش خانگی نمی دانستند در دقایق ابتدایی فیلم چه دیالوگ هایی رد و بدل شده!متاسفانه بسیاری از کسانی که روزی ایرج قادری آنها را به سینما و تلویزیون معرفی کرد و بسیاری از همکاران قدیمی اش در هنگام بستری شدن اش در بیمارستان، نه به ملاقاتش رفتند و نه پس از مرگش در مراسم خاکسپاری حاضر شدند!ناراحتتعجب

آیا می دانستید "محمدرضا گلزار" توسط ایرج قادری به عرصه سینما معرفی شد.؟

محمدرضا گلزار یکی از بازیگرانی است که ورودش به سینما را مدیون ایرج قادری است. قادری در جریان یک سفر به شمال با محمدرضا گلزار ( که در آن زمان یکی از نوازندگان گروه موسیقی آریان بود ) آشنا شد و از او دعوت کرد به دفتر کارش بیاید تا از وی تست بازیگری بگیرد. متعاقباً محمدرضا گلزار با فیلم « سام و نرگس » به کارگردانی ایرج قادری به سینما معرفی شد.

 

 از قدیم گفتند: دود از کنده بلند می شود.انتخاب ایرج قادری کاملا درست و بجا بود باید قدر پیشکسوتان را همیشه و در همه حال دانست.

اما آقای گوگل( دوست دانشمند من) محمدرضا گلزار را دوست ندارد قهرچرا؟جوابش را در ادامه مطلب بخوانید...چشمک

بیوگرافی محمدرضا گلزار

محمدرضا گلزار (متولد اول فروردین1356) بازیگر سینما، نوازنده گیتار، خواننده و مدل آگهی‌های تبلیغاتی ایرانی است وی در اواخر دهه 70 شمسی در ایران به شهرت رسید.گلزار در سال1379 برای نخستین بار در فیلم سام و نرگس ساخته ایرج قادری بازیگری سینما را تجربه کرد .گلزار فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی می‌باشد.

او فعالیت موسیقی خود را از سال 1376 به عنوان گیتاریست با گروه آریان آغاز کرد. او در نواختن گیتار، ارگ و پرکاشن مهارت دارد. وی همچنین قصد داشت که با گروه دارکوب کار کند که به دلایلی این همکاری پیش از آن که آغاز شود، پایان یافت. او هم اکنون یک گروه موسیقی مستقل با نام REZZAR دارد. REZZAR مخفف نام محمدرضا گلزار است و او این برند را به نام خودش ثبت کرده‌است.

به ورزش‌های اسکی، والیبال، بیلیارد و شنا علاقه دارد. کارت مربیگری اسکی دارد. به گفته خود محمدرضا گلزار، از 6 سالگی والیبال را دنبال می‌کرده‌است. وی از سال 1383 کاپیتان تیم والیبال هنرمندان بود که مسابقات آن برای کارهای خیرخواهانه برگزار می‌شد اما از سال 1386 به خاطر مشغله کاری از تیم کناره گرفت.

 او با توجه به علاقه زیاد به دنیای مد و مدلینگ توانست در سال1380  به عنوان اولین مرد فتومدل بعد از انقلاب ظاهر شود. جزو اولین مدل‌های تبلیغاتی ایران بود که عکسش برای تبلیغات ایکات بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی رفت پس از اکران فیلم شام آخر در سال1380 شرکت ایکات از رضا دعوت کرد و او سال1381 با این شرکت قرارداد بست وی همچنین به عنوان مدل آگهی‌های تبلیغاتی شرکت‌هایی همچون چرم و شیرآوران نیز فعالیت داشته‌است.

او مدیریت مجموعهٔ Men’s club که خدمات زیبایی برای آقایان ارائه می‌دهد. روزنامه نگار و یکی از اعضای تحریریهٔ مجلهٔ رویش در سال 1387.

جوایز و افتخارات محمدرضا گلزار

در بخش تجلیل و نکوداشت دومین “جشنواره ی فیلم های ایرانی در تورنتو” در سال2010 ، از10  سال بازیگری محمد رضا گلزار به عنوان “تک ستاره سینمای ایران” تجلیل و جایزه ی این بخش به وی اهدا شد .برای فیلم شیش و بش در سومین “جشنواره ی فیلم های ایرانی در تورنتو” در سال 2011 از وی تقدیر شد .به عنوان “خوش پوش ترین بازیگر سینمای ایران” در نظرسنجی مجله “زندگی ایرانی” در سال1390برگزیده شد.انتخاب محمدرضا گلزار به عنوان “مرد شایسته ایران” در نظرسنجی مجله “پوشش” در سال 1389.کاندید بازیگر نقش اول مرد برای فیلم بوتیک در جشن “دنیای تصویر” در سال 1384.کاندید لوح زرین انتخاب ویژه سال برای فیلم بوتیک در دوره 5منتخب سایت ایران اکتور (بهترین های سال) در سال 1384.

ازدواج محمدرضا گلزار،همسر محمد رضا گلزار,نامزد محمدرضا گلزار و شایعات!تعجبتعجبتعجب

نمیدانم تاریخچه دنبال کردن ازدواج یک آدم معروف از چه زمانی شروع شد…سوالاما در حال حاضر توی کل جهان مردم به خبر ازدواج افراد مشهور اهمیت می دهند و اخبارشان را دنبال می کنند و رسانه هایی هستند که به این نیاز مردم جواب می دهند و چنین اخباری را پوشش می دهند که به این رسانه ها اصطلاحا نشریات زرد می گویند.البته این نشریات زرد همیشه هم راست و درست نمی نویسنددروغگوو خیلی وقت ها با نشر شایعات کذب یا با ورود بدون اجازه به حریم شخصی آدم های مشهور این اخبار فراهم می کنند.

 

 فکر نمی کنم  کسی بتواند به این کنجکاوی ها پایان بدهد یا جلوش را بگیرد اما  حداقل می توانیم یک مقداری این شرایط کنترل کنیم و جلوی سوء استفاده افراد سود جو که با انگیزهای مختلف از تخریب شخصیت یک نفر تا پول در آوردن از این طریق دست به این کار می زنند را بگیریم و باید سعی کنیم یک مقدار این فرهنگ در میان خودمان جا بیندازیم که باید به حریم شخصی آدم ها احترام گذاشت و تا حدی که خودشان دوست دارند از طریق رسانه های درست و به طور درست مردم در اطلاع زندگیشان قرار بگیرند.بازنده

 یک هنرمند هزار نقش بازی میکند نقش عروس- نقش داماد- نقش دزد- نقش قاتل و سایر نقشها که عکس هم گرفته می شود اینها که عکس عروسی نیست نقش هنرمند در فیلم استکلافهکلافهشایعه پراکنی ممنوع- ورود به حریم شخصی و خصوصی افراد هم ممنوع- هر فردی چه هنرمند و چه غیرهنرمند.

محمدرضا گلزار هم یک بازیگر و در واقع یک سوپراستار محبوب است که طرفداران زیادی دارد یا بهتر بگویم دلدادگان زیادی دارد و قسمت اعظم این طرفداران را خانم ها تشکیل می دهند.خانم هایی که کنجکاو هستند و می خواهند درباره ازدواج محمدرضا گلزار بدانند و دوست دارند اطلاعاتی در این زمینه به دست بیاورند و هر کدام هم انگیزه  متفاوت پیدا و پنهانی دارندنیشخند

طفلکی آقای گوگل خسته شده بس که خانمهای محترم در موتور جستجوگر گوگل می نویسند "آیا محمدرضا گلزار ازدواج کرده است یا نه؟"خندهخندهقهقهه

آقای گوگل دوست دانشمند من محمدرضا گلزار را دوست ندارد قهرچون طرفداران او طفلک آقای گوگل را خسته کرده اند بس که درباره حریم خصوصی و شخصی این هنرمند از موتور جستجوگر گوگل می پرسندکلافهخندهآقای گوگل به محمدرضا گلزار حسادت می کندشیطانخنده

ممنوعیت خروج زنان مجرد زیر 40 سال از کشور

$
0
0

به نقل از خبرآنلاین -سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب کرده است که به موجب آن زنان مجرد زیر 40 سال باید با اجازه "ولی قهری" خود یا حکم شرعی " حاکم شرع" از کشور خارج شوند.تعجبطرحی که با واکنش برخی مسئولان و فعالان حقوق زنان طی چند هفته اخیر مواجه شده است، جزئیات طرح به این شرح است که از این پس در صورت تصویب کلی این طرح زنان مجرد زیر 40 سال برای دریافت گذرنامه باید از پدر، پدر جد یا کسی که قانون گذار او را ولی زن مجرد مشخص می کند، اجازه داشته باشد.تعجب اما حقوقدانان و فعالان حقوق زن این طرح را مغایر با قانون و در تضاد با روح حاکم بر قانون اساسی می دانند.در حمایت از این طرح میگویند که این طرح برای حفظ سلامت زنان است .سوال فراکسیون زنان  مجلس پیشنهاد کرده در لایحه گذرنامه، زنان زیر 40 سال در صورتی که رشیده باشند اجازه خروج از کشور پیدا کنند-اما فعالان حقوق زنان می گویند: این مسئله به طور قطع می تواند بار حقوقی و فشار کاری مضاعفی را به دادگاه های کشور تحمیل کند، چرا که عده ای زنان برای اثبات رشیده بودن خود باید به دادگاه های کشور مراجعه کنند و این دادگاه ها در صورت تشخیص درست یا غلط خود در مرحله اول با تعداد زیادی از مراجعه کنندگان مواجه می شوند و در مرحله دوم درگیر این مسایل می شوند که به درست یا غلط اثبات کنند این زن رشیده است ویا نیست.

از طرف دیگر طرح ممنوعیت خروج زنان مجرد زیر 40 سال از کشور تا حد زیادی می تواند ظرفیت های دینی و حقوقی در قانون اساسی برای تامین آزادی عمل و کرامت زنان را تا حدی زیادی زیر سوال ببرد و به اهداف آن خط بطلان بکشد.مخالفان این طرح ادامه می دهند:بر همین اساس است که ما می گوییم نمایندگان مجلس باید عاقبت طرح های اینچنینی را بسنجند و یک شبه به تصویب طرحی اقدام نکنند که تبعات زیادی را از نظر حقوقی به زنان و جامعه تحمیل می کند. قانون باید با رشد اجتماعی زنان مطابقت داشته باشد.اگر مشکلات یک طرح بررسی نشود و به صورت خام به جامعه تزریق شود، مشکلات تبدیل به گره های کوری می شود که دیگر نمی توان راه حلی برای رفع آنها در نظر گرفت.

این طرح در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به تصویب رسیده است و قرار است پس از فرستادن این طرح به صحن علنی مجلس از سوی نمایندگان تصویب یا رد شود.طرحی که برخی جزئیات آن با قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، به خصوص در رابطه با ولی قهری مغایرت دارد و به همین دلیل به نظر می رسد باید از سوی کمیسیون های های مرتبط یعنی کمیسیون قضایی و اجتماعی مجلس شورای اسلامی بررسی شود.طبق قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، "ولی قهری" شخصی است که به حکم قانون تعیین می شود و ولایت او بر یک فرد اختیاری نیست.ازسوی دیگر بر اساس ماده 15 قانون حمایت از خانواده، ولایت قهری تنها برای «طفل صغیر» در نظر گرفته می شود

کمی تا قسمتی نیمه ابری و (طنز)

تفکرنوشت: من ترانه 9 سال دارم با افتخار به سن تکلیف رسیدم نماز و حجاب برمن واجب شده است پس رشد عقلی من در 40 سالگی نیست.بازندهمن ترانه 15 سال دارم می توانم ازدواج کنم و مادر شوم عقل من ناقص نیستبازنده من ترانه 18 سال دارم به سن رشد رسیدم گواهینامه راهنمایی رانندگی گرفتم من ترانه حق شرکت در انتخابات و تعیین سرنوشت کشورم را دارم پس من ناقص العقل نیستمبازندهمن ترانه 24 ساله فارغ التحصیل کارشناسی و شاغل هستم من ناقص العقل نیستم من ترانه 27 ساله قصد سفر به خارج از کشور را دارم میخواهم به مکه و عتبات عالیات سفر کنم پدرم فوت شده است و ولی قهری پدربزرگم آلزایمر دارد نمی تواند به دفترخانه بیاید و اجازه خروج مرا از کشور امضا کندنیشخندعمویم که ولی قهری من محسوب می شود شرط گذاشته در صورت واگذاری ارث پدری ام به او حاضر است برگه خروج را امضا کندنیشخندمن ترانه دختر 32 ساله و شاغل و مستقل  و سالم هستم مانند یک مرد کار می کنم و حقوق می گیرم تنها تفاوت من با مردان نداشتن سیبیل است که اگر داشتم حق خروج از کشور  و مسافرت خارجی را می داشتمافسوسافسوسخندهقهقههنیشخندحالا درک میکنم چرا زنان دوره قاجار برای خود سیبیل و ابروان پرپشت و کلفت می گذاشتندخندهایهاالناس من ترانه 38 سال دارم موفق نشدم ازدواج کنم ولی همسن و سالهای من دارای فرزند و نوه هستند آیا به نظر شما یک زنی که دارای نوه است باز هم ناقص العقل است؟ولی قهری برای اطفال است نه بزرگسالبازنده

من ترانه 41 سال دارم مبتلا به فشارخون و چربی و قند خون بالا و بیماری پوکی استخوان و آرتروز - حالا در 41 سالگی عقلم کامل شده ولی از لحاظ جسمانی بیمارم حالا حق خروج از کشور را دارم هوراهوراهوراهورا

من ترانه سر پیری حالا که دندانهایم مانند این سیب زمینی ریخته است و موهای سرم سفید شده است می گویند تازه به سن عقل رسیده ام هورااااااااااااهوراهوراهورانیشخند

(امیدوارم این طرح هرگز تصویب نشود و به حقوق زنان کشورم احترام گذاشته شود مگر نه اینست که امام خمینی فرموده است "از دامن زن مرد به معراج می رسد" ای مسئولین لطفا چنین طرحی را تصویب نکنید اینجا کشور عزیزم ایران است عربستان نیست زنان ایران ناقص العقل نیستند وقتی دختر ایرانی در 18 سالگی حق انتخاب رئیس جمهور و تعیین سرنوشت کشور خود را دارد پس عاقل و بالغ است و نیاز به ولی قهری ندارد.)

توهین-دشنام-فحاشی و مزاحمت تلفنی برای خود

$
0
0

آیا تابحال هنگام خشم و عصبانیت و دشنام دادن تصویر خود را در آینه دیده اید؟میمیک صورت انسان در حالت خشم- منقبض و منبسط شده - رگهای خونی به جریان افتاده - رگهای گردن برجسته شده - چشمها قلمبه- گوشها سرخ و دندانها به هم فشرده می شود.عصبانیشیطانتمام بدن می لرزد - آنگاه که عقل از کار بیفتد زبان شروع به دشنام و ناسزا می کند.در اینصورت انسان برای جسم و روح خود مزاحمت تلفنی ایجاد می کندتعجباما خودش خبر ندارد او فکر می کند که در حال فحاشی و توهین به دیگران است ولی در حقیقت - همه توهینها و دشنامها به خود شخص عصبانی بازمی گردد.نیشخند

پس مزاحمت تلفنی برای جسم و روح خود ممنوع ممنوع ممنوعساکتبازنده

انسان عصبانی می گوید:الو الو ای جسم و روح من- من انسان نیستم مشغول تلفنالو الو من گوریلمبه من زنگ بزنمشغول تلفنالو الو من الاغ هستمبه من زنگ بزنمشغول تلفنچون دارم به خودم توهین می کنم و خجالت هم نمی کشماوهبه من زنگ بزنمشغول تلفنالو الو من گاو هستم - الو الو من سگ هستم به من زنگ بزنمشغول تلفنالو الو..... من انواع جانوران وحشی و درنده هستم چراااااااااااااااااااا؟چون نمیتوانم زبانم را کنترل کنم به مردم فحش و ناسزا میگویم ولی در حقیقت به خودم توهین می کنمابلهالو الو من انسان نیستم حیوانم .صفت جانشین خداوند روی زمین و اشرف مخلوقات بودن شایسته من نیست.بنابراین با صدای بلند به چنین انسانی می گوئیم: "مشترک موردنظر در شبکه موجود نمیباشد"نیشخندمشترک موردنظر انسان نیست زیرا برای جسم و روح خود مزاحمت ایجاد کرده است.

وی با دشنام و ناسزا به دیگران در حقیقت -شخصیت خود را زیر سوال برده است.مهم نیست چه کسی ابتدا دشنام گفتن را آغاز کرده باشد مهم اینست که  هرگز نباید جواب دشنام را با دشنام داد. یادمان باشد کسی که دشنام میدهد و با کلمات ناشایست و زشت - شخصیت دیگران را ترور می کند حیوان و جانوری درنده است .به نظر شما چه فرقی میان این گوریل و آن مرد عصبانی وجود دارد؟؟؟؟؟؟مژههیپنوتیزمآخببینید چقدر شبیه هم هستند درست مانند سیبی که از وسط به دو نیم کرده باشند.خندهنیشخند

 

بنابراین بهتر است در هنگام خشم و غصب - خود را در آینه ببینیم اگر می خواهیم شبیه حیوانات نباشیم بهتر است مراقب گفتار و زبان خود باشیم و همیشه بدانیم(زخم زبان -کاری تر از زخم خنجر است) خدایا ایمانمان را قوی کن که با زخم زبان خود هرگز قلبی را نخراشیم.همیشه یکدیگر را دوست بداریم.قلب

اگر دوست دارید داستان شیوانا را هم درباره دشنام و خشم در ادامه مطلب بخوانید.چشمک

اول و دوم فرقی نمی کند!!!!

شیوانا در بازار دهکده راه می‌رفت. متوجه شد یکی از شاگردانش که اتفاقا فردی مودب بود با یکی از جوانان شرور دهکده در حال بحث و گفت‌وگو با صدای بلند است. مردم هم دور آنها جمع شده بودند و به دعوای لفظی آن دو گوش
می‌کردند.تعجبوقتی کار بحث و مجادله بالا گرفت، جوان شرور کلام زشتی بر زبان راند و شروع کرد به گفتن الفاظ نامناسب(دشنام و ناسزا). شاگرد مودب شیوانا از این دشنام‌ها به شدت رنجیدناراحتو سعی کرد مدتی سکوت کند و با استدلال و لحنی مودبانه او را آرام کند. اما جوان شرور که از قدرت آسیب‌زنی کلام خود آگاه شده بود بی‌ادبی و گستاخی خود را اضافه کرد. در این هنگام شاگرد مودب شیوانا از کوره در رفتعصبانیو با عصبانیت بر سر آن جوان شرور فریاد زد و کلام زشتی بر زبان آورد و گفت: "فکر می‌کنی من نمی‌توانم این کلمات نامناسب را به کار ببرم.؟؟؟؟؟" عصبانیعصبانی

در این هنگام شیوانا وارد بحث شد و با عتاب و سرزنش خطاب به شاگردش گفت: "هیچ یک از اهالی مدرسه شیوانا نباید سخن زشت بر زبان برانند."بازندهشاگرد با خجالت و شرمندگیخجالتاوهگفت: "اما این او بود که اول شروع کرد. همه مردم شاهدند که من چندین بار از در ادب و اخلاق وارد شدم. اما او هر بار از قبل بدتر می‌کرد و کلامی زشت‌تر بر زبان می‌راند."خجالت

استاد شیوانا گفت:فراموش نکن که این جوان شرور به چیزی که می‌خواست رسید و آن این بود که تو را مثل خودش کند. این آن چیزی بود که باید زیر بارش نمی‌رفتی. اصولا بحث کلامی با این قبیل افراد راه به جایی نمی‌برد چون آنها کلام را به جاهایی می‌کشانند که تو نمی‌توانی و
نباید به آن‌جا بروی. در مسیر خطا و ناصواب اول و دوم بودن فرقی نمی‌کند. اصلا نباید در این مسیر قرار بگیری که بعد دنبال شاهد باشی که چه کسی اول شروع کرد. بازندههمین حالا از مردمی که این سخن زشت را از تو شنیدند عذر بخواه و به مدرسه برگرد و درس‌هایت را از نو شروع کن. چه دوم باشی چه اول او تو را همچون خود کرد و تو باید همه درس‌ها را از نو شروع کنی."بازندهتا دیگر جواب دشنام کسی را ندهیبازنده

تفکرنوشت:از این به بعد هنگام دشنام و عصبانیت چهره این گوریل ها را به یاد بیاوریم و هرگز زبانمان را آلوده نکنیم اگر کسی دشنام گفت حالا دیگر میدانیم که او انسان نیست گوریل استنیشخندخندهجواب گوریل و یا حیوانی دیگر که دشنام و ناسزا نیست بلکه فرار است-مولانا فرمود از احمقان و نادانان بگریز- بنابراین چیزی نگوئیم تا او به خود بگوید:الو الو من گوریلم یا ...چشمک


بخاری نفتی یا اژدها- آتش سوزی در مدارس ایران

$
0
0

مشق شب یک کودک

بابا آب داد- بابا نان داد - بابا پول داد- بابا پول انجمن و نوسازی مدرسه را پرداخت کرد  با اینکه کشورم ایران رتبه چهارم گاز در جهان را داراست ولی هنوز بسیاری از ما کودکان ایرانی از اژدهایی به نام بخاری نفتی رنج می بریم.ناراحتما از این اژدها می ترسیمنگراننگراننگران

خانم معلم اجازه!!!! - آقا معلم اجازه!!!! لطفا این اژدها را از کلاس اخراج کنیدبازنده

اکثر ناظران اجتماعی، رسانه ها و مسئولان آموزش و پرورش توافق دارند، استفاده از بخاری نفتی و سیستم های گرمایشی غیر استاندارد در مدارس  دلیل آتش سوزی در مدارس است.آتش سوزی در مدارس ایران سابقه ای چند ساله دارد و تا کنون منجر به مرگ دهها دانش آموز و معلم و سوختگی بیش از 50 دانش آموز از سال 1376 تا کنون شده است. ناراحتگریهمتاسفانه بسیاری از مناطق کشور در حال حاضر فاقد سیستم های گرمایشی مناسب هستند، به طوریکه از 500 هزار کلاس درس کشور 30 درصد یعنی 150 هزار کلاس همچنان از بخاری نفتی استفاده می‌کنند.گریهجناب وزیر محترم آموزش و پرورش-ما زیاران چشم یاری داشتیم.قهر

آتش سوزی در مدرسه دخترانه انقلاب اسلامی پیرانشهر در استان آذربایجان غربی یکی از بزرگترین حوادث آتش سوزی در مدارس کشور بود که آن هم به دلیل عدم رعایت استاندارد های فنی در مدارس کشور و استفاده از بخاری نفتی صورت گرفت که منجر به فوت یک دانش آموز، حال وخیم پنج دانش آموز و سوختگی 22 دانش آموزان دیگر شد.ناراحت

حوادث آتش سوزیهای سالهای اخیر در مدارس ایران بدلیل استفاده از بخاری های نفتی

 بهمن 1376 آتش سوزی در مدرسه شهرستان شفت گیلان-آبان 1383، آتش سوزی در مدرسه روستای سفیلان چهارمحال بختیاری-آذر 1385، مدرسه شهید رحیمی درودزن-آبان 89، مرگ یـک دانـش‌آموز در آتش‌سوزی خوابـگاه شبانه‌روزی در چاه رحمان سیستان و بلوچستان-آبان 90، آتش سوزی در دبیرستان شبانه روزی وابسته به دانشگاه چابهار-آتش سوزی در شین آباد پیرانشهر در آذرماه1391ناراحتگریه....پس چرا با وجود اینهمه تجربه تلخ از آتش سوزیهای گذشته-بخاری های نفتی این اژدهاهای دوسر را از کلاسهای این طفلان معصوم اخراج نمی کنید؟؟؟؟عصبانیکلافهچند نفر دیگر باید بسوزند و بمیرند تا از گذشته عبرت بگیریم؟؟؟؟!!!ناراحتنیشخندگویا پارتی بخاری های نفتی خیلی کلفت است که از کلاسها اخراج نمی شوند.نیشخند

کودکان گلهای بهشتی و امانتهایی از جانب خداوند یکتا می باشند والدین با هزاران امید و آرزو آنان را به مدرسه میفرستند تا شاهد شکوفایی این گلها باشند نه پرپر شدن آنها.بخاری های نفتی را از کلاس اخراج کنید تا دیگر هیچ گلی پژمرده و پرپر نشود.

زورگیری و غارت در ایران آنهم در روز روشن - چه جسارتها!!!!!!

$
0
0

به به چشممان روشن !!!زورگیری در ایران با قمه در روز روشن - چه جسارتها!!!!!تعجب

زورگیری چیست؟زورگیری‌ همانگونه که از نامش پیداست، به عملی گفته می‌شود که با زور انجام بشود، یعنی  مثلا شما بخواهید کیف پول کسی را به زور از او بگیرید.برای زورگیری سعی کنید یک مکان خلوت را انتخاب کنید، چون مردم ما مردم  باغیرتی هستند و اگر ببینند کسی با قمه دارد کیف کسی را از چنگش درمی‌آورد، بلافاصله برخورد می‌کنند و وارد صحنه می‌شوند و با توجه به اینکه درگیری فیزیکی تبعات دارد، از تمام جزییات با موبایل فیلم می‌گیرند و به سرعت بلوتوث می‌کنند که قطعا آبروی زورگیر خواهد رفت .نیشخند

به به چشممان روشن!!!مژهباخبر شدیم چهار زورگیر با دو موتورسیکلت در هنگام روز و مقابل چشمان شهروندان به یک مرد  در تهران حمله  کردند تا به او دستبرد بزنند.تعجبسارقان با تهدید قمه، مالباخته را مجبور کردند تا کیف و کت خودش را تحویل بدهد، اما او مقاومت می‌کرد سرانجام یکی از زورگیرها پس از گرفتن اموال مرد و غارت او در انظار عمومی در روز روشن، با وارد آوردن ناگهانی یک ضربه قمه، صورت او را مضروب کرد تا زمین‌گیر شود و نتواند تعقیب‌شان کند، سپس هر چهار سارق از صحنه وقوع جرم فرار کردند.نگرانبا این وجود که خودروهای عبوری شاهد این صحنه بودند، اما یکی از موتورسوارها که ماسک به چهره داشت، آنها را با لگد و فریاد تهدید می‌کرد که از آنجا دور شوند.تعجباز سوی دیگر مردم که  از فاصله نزدیک به تماشای صحنه زورگیری می‌ایستند و هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند و حتی با فریاد بقیه را خبر نمی‌کنند… .تعجبآخنیشخند

این که چه شده است که زورگیران در روز روشن ، به خود جرأت می دهند مردم را چنین غارت کنند ، موضوعی است که نمی توان از کنار آن با بی اعتنایی گذشت.بازنده

چرا  روز روشن؟و چرا با قمه؟؟تعجبگویا زورگیران فیلم "زورو مرد نقاب سیاه" را دیده بودند می خواستند با قمه روی صورت قربانی حرفzرا نقش کنند تا یادگاری بماند.نیشخندزورگیری در روز روشن شاید به این دلیل باشد که مردم فکر کنند صحنه فیلمبرداری است فقط تماشا کنند و با موبایل فیلم بگیرند.از جهتی هم زورگیران خیالشان راحت بوده که در روز همه ماشین های پلیس پشت سر ماشین های گشت ارشاد در حال تردد هستند.نیشخند

اما کجاست غیرت ایرانی؟؟؟!!!سوالتعجبچرا مردمی که چنین صحنه هایی را می بینند به کمک هموطنان خود نمی شتابند؟؟روح حسین فهمیده نوجوان باغیرت ایرانی که زیر تانک دشمن رفت و جانش را فدا کرد شاد باد.-واقعا جای تاسف است که جلوی چشممان زورگیری - غارت و کیف زنی کنندناراحت- جلوی چشممان در خیابانها و پارکها مزاحم بانوان شوندناراحت - جلوی چشممان در پارک -مشتی اراذل و اوباش یک دختر نوجوان را سیلی بزنندناراحتو ما مانند مجسمه باشیم.نیشخند

خانمها و آقایان عزیز و محترم صحنه هایی را که مشاهده می کنید پشت صحنه فیلمبرداری نیست لطفا فقط یک جیغ بکشیدنیشخندنترسید با جیغ کشیدن صوتتان چروک نمی شودنیشخندآقایان محترم تهرانی شما نیز با دیدن چنین صحنه های دلخراشی لااقل یک فریاد بلند بکشید تا مبادا پشت سرتان  خدای ناکرده جوکهایی از قبیل بی غیرت بودن و بی بخار بودن بسازندنیشخندبنی آدم اعضای یکدیگرند. مگر میشود با دیدن چنین صحنه های دلخراشی فقط سکوت کرد و تماشا کرد؟!!!عزیزانی هم که از چنین صحنه هایی با موبایل خود فیلمبرداری کرده و به BBCو رسانه های خارجی میفرستند خودشان هم زیر سوال می روندبازندهمخاطبین می گویند:اگر کسی شاهد چنین صحنه هایی بود پس چرا کمک نکرد؟!بیائید غرور و غیرت ایرانی را بازسازی کنیم بجای فیلمبرداری کمک کنیم زورگیری - غارت - سرقت - کیف زنی - مزاحمت بانوان در کوچه و خیابان - تجاوز و ناموس دزدی در تمام شهرهای ایران اتفاق می افتد باید با اتحاد و همکاری پلیس و مردم این جرایم را از بین ببریم.

واکنش رئیس قوه قضائیه (آیت الله لاریجانی) در مورد زورگیری

 رئیس قوه قضاییه در خصوص انتشار فیلمی با موضوع زورگیری توسط اشرار گفت:چنین اتفاقاتی در کشور اسلامی ما تکان‌دهنده است و حسب موازین شرعی و قانونی مصوب، تفاوتی میان بکارگیری سلاح سرد یا گرم وجود ندارد و در حکم محاربه و مجازات آن نیز اعدام است.

پی نوشت:من هم معتقدم با اینگونه اشرار باید برخورد شدیدی شود تا مایه عبرت همگان شوند. ایشان که خود را قوی و پرزور و شجاع می دانند که اقدام به زورگیری می کنند بهتر است از نیرویشان جهت عمران و آبادی کشور استفاده شود می توان از زندانیان زورگیر و اشرار جهت پل سازی- راهسازی- اماکن عمومی و...بیگاری (کارکردن بدون مزد) کشید.تا دیگر از این جسارتها نکنند.بازندهنیروهای محترم پلیس هم بجای نگرانی در مورد حجاب بانوان(ماشین های گشت ارشاد)بهتر است حافظ جان و مال و ناموس مردم باشند.امنیت مردم از هر چیزی مهمتر است.مردم محترم هم بهتر است بجای فیلمبرداری با موبایل و ارسال آن به رسانه های بیگانه با دیدن چنین صحنه هایی به کمک هموطنانشان بشتابند.

پایان دنیا اول دی ماه- ضرب المثل بشنو و باور نکن

$
0
0

داستان این ضرب المثل از این قرار است:در زمانهای دورمرد خسیسی زندگی می کرد. او تعدادی شیشه برای پنجره های خانه اش سفارش داده بود .
شیشه بر ، شیشه ها را درون صندوقی گذاشت و به مرد گفت باربری را صداکن تا این صندوق را به خانه ات ببرد من هم عصر برای نصب شیشه ها می آیم. از آنجا که مرد خسیس بود ، چند باربر را صدا کرد ولی سر قیمت با آنها به توافق
نرسید. چشمش به مرد جوانی افتاد ، به او گفت اگر این صندوق را برایم به خانه ببری ، سه نصیحت به تو خواهم کرد که در زندگی بدردت خواهد خورد.نیشخندباربر جوان که تازه به شهر آمده بود ، سخنان مرد خسیس را قبول کرد. باربر صندوق را بر روی دوشش گذاشت و به طرف منزل مرد راه افتاد.کمی که راه رفتند، باربر گفت : بهتر است در بین راه یکی یکی سخنانت را بگوئی.

مرد خسیس کمی فکر کرد.متفکرنزدیک ظهر بود و او خیلی گرسنه بود . به باربر گفت : اول آنکه سیری بهتر از گرسنگی است و اگر کسی به تو گفت گرسنگی بهتر از سیری است ، بشنو و باور مکن.ابروباربر از شنیدن این سخن ناراحت شد زیرا هر بچه ای این مطلب را می دانست . ولی فکر کرد شاید بقیه نصیحتها بهتر از این باشد.

باربر پرسید:خب نصیحت دومت چیست؟مرد که چیزی به ذهنش نمی رسید پیش خود فکر کرد کاش چهارپایی داشتم و بدون دردسر بارم را به منزل می بردم . یکباره چیزی به ذهنش رسید و گفت : بله پسرم نصیحت دوم این است ، اگر گفتند پیاده رفتن از سواره رفتن بهتر است ، بشنو و باور مکن.نیشخندباربر خیلی ناراحت شدناراحتو فکر کرد ، نکند این مرد مرا سر کار گذاشته ولی باز هم چیزی
نگفت.ساکتدیگر نزدیک منزل رسیده بودند که باربر گفت: خوب نصیحت سومت را بگو، امیدوارم این یکی بهتر از بقیه باشد. مرد از اینکه بارهایش را مجانی به خانه رسانده بود خوشحال بودهوراو به مرد گفت : اگر کسی گفت باربری بهتر از تو وجود دارد ، بشنو و باور مکنابله

مرد باربر خیلی عصبانی شدعصبانیو فکر کرد باید این مرد را ادب کند بنابراین هنگامی که می خواست صندوق را روی زمین بگذارد آنرا ول کرد و صندوق با شدت به زمین خورد ، بعد رو کرد به مرد خسیس و گفت اگر کسی گفت که شیشه های این صندوق سالم است ، بشنو و باور مکن.خندهزباناز خود راضی

از آن‌ پس، وقتی‌ کسی‌ حرف بیهوده می زند تا دیگران را فریب دهد یا سرشان را گرم کند ، گفته‌ می‌شود که‌ بشنو و باور مکن.

متاسفانه این روزها شایعه به پایان رسیدن دنیا در اول دی بسیاری از مردم را نگران کرده است.استرساسترسنگران از دورهم بودن و شب یلدا لذت ببرید بشنوید ولی هرگز هر چیزی را باور نکنید.حیف است طولانی ترین شب سال بخاطر یک شایعه خراب شود بهتر است از لحظه لحظه زندگی خود لذت ببریم.دنیا دو روز است.چشمکامیدوارم همیشه شاد و خندان باشیدقلب  فکر می کردیم با شایعات به پایان رسیدن دنیا -میوه و آجیل شب یلدا  ارزان شودنیشخندخندهولی متاسفانه گران تر و گران تر از سالهای قبل بود خداوند آخر و عاقبت ما را بخیر کند{#emotions_dlg.e54}چه می کنه این گرانییییییییییییییییییییینیشخندحتی شایعه به پایان رسیدن دنیا هم حریفش نشد مدام داره گل میزنهخندهچه می کنه این گرااااااااااااااااااااااااااانینیشخندنیشخند

پایان جهان در اول دی ماه فقط شایعه است

ریشه این باور را هم گفته اند که در تقویم قوم مایا در سوئیس است. سپس برخی دیگر آن را تفسیر علمی هم کردند که: بله !، قرار است کره زمین با یک سیاره  عظیم کیهانی برخورد کند و کار بشریت تمام شود.تعجبو ....

حقیقت این امر این است که انتشار این اخبار خواه نا خواه کم ویا زیاد بر روی آرامش روانی مردم تاثیر میگذارد و امنیت خاطر آنها را بر هم میزند و مخل امنیت روانی آنهاست. که این از نظر حقوقی هم منافات با حقوق انسان ها دارد و تعرض به آن است.بازندهالبته ما میدانیم که تدبیر امور در دنیا با ذات اقدس الهی است و هر چه مشیت پروردگار عالم باشد همان خواهد شد.و تا او نخواهد حتی برگی از درخت نخواهد افتاد.بازنده

قصه پایان دنیا در 21 دسامبر 2012 (اول دی ماه) طی یکی دو سال گذشته چنان قوت گرفته و دهان به دهان چرخیده که شاید تنها فرد بی خبر از آن، خواجه حافظ شیرازی باشد. لبخندافرادی که به تئوری «پیشگویی پایان دنیا توسط قوم مایا» معتقدند، می گویند که قرار است در 21 دسامبر سال 2012طی اتفاقات عظیمی دنیا به پایان برسد. اما  NASA مخالف این ایده است و آن را رسما هم اعلام کرده.

حالا این شایعه پراکنی فقط در ایران نبوده در تمام کشورهای جهان بوده فردا صبح مثل همیشه خورشید به مردم جهان لبخند خواهد زدلبخند

پیام تبریک کریسمس شیوا به باراک اوباما

$
0
0

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا هر سال عید نوروز با رفتاری دیپلماتیک و به ظاهر دوستانه پیام تبریک نوروزی به ملت ایران می فرستد و البته بعد از آن شرایط تحریم را بر ملت ایران سخت تر و سخت تر می کند.{#emotions_dlg.e3}شیوا هم به مناسبت کریسمس برای باراک اوباما پیام تبریک می فرستد{#emotions_dlg.e21}اگر او بلد است لبخند بزند ما هم بلدیم{#emotions_dlg.e28}ملت ایران با تمدنی کهن- اسباب بازی دولتمردانی مانند او نیست.{#emotions_dlg.e50}اوباما اگر واقعا دوست ملت ایران است باید فشار تحریم را کاهش دهد - تبریک نوروز- شکم ملت ایران را سیر نمی کند.اوباما با فشار تحریم بخاطر انرژی هسته ای 70 میلیون ایرانی را آتش زده است آیا داستان ضرب المثل "برای یک دستمال -قیصریه را آتش زده است" را شنیده اید؟؟!!چشمک

داستان ما و اوباما مانند داستان این ضرب المثل شده است:پسری در دکان پارچه فروشی کار می کرد- نامزدش روزی به دیدنش رفت وقتی چشمش به پارچه ها و دستمال های قشنگ دکان افتاد از پسر خواست یکی از دستمال ها را به او بدهد.قهرپسرک به هر زبانی سعی کرد او را از اینکار منصرف کند ولی نشد سرانجام دو تا از دستمالها را به دختر داد.ولی پس از رفتن دختر- پشیمان شد با خود گفت:آخحالا جواب صاحب مغازه را چه بدهم؟اگر بگویم نسیه داده ام دعوایم می کند اگر بگویم فروخته ام پولش را از کجا بیاورم؟سوال

خلاصه آن پسر بی عقل نقشه ای کشید که دکان را آتش بزند تا صاحب دکان ازماجرای دستمال بویی نبرد. دکان را به آتش کشید. چند لحظه ای نگذشت که آن مغازه و همه مغازه های قیصریه طعمه آتش شد.ابلهحالا اوباما هم نقشه کشیده که دولت ایران را تحت فشار قرار دهد ولی نمی داند که مردم ایران بیشتر تحت فشار تحریم واقع شدند.ناراحت اوباما با افزایش تحریم ملت ایران را به آتش کشیده است ولی همچنان لبخند می زند و مطمئنم باز هم تبریک سال نو خواهد گفت.نیشخند

پیام تبریک کریسمس از طرف شیوا به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا

بنام خداوند عزیز و یکتا

اینجا ایران است فلسطین نیست- سوریه نیست- غزه نیست - افعانستان و عراق هم نیست من فقط از ایران سخن می گویم زنده باد ایران و ملت ایران در سراسر جهان- سال نو میلادی بر همه مسیحیان جهان مبارکباد.سلام آقای اوباما من هم مانند شما با لبخندنیشخندسال نو را به شما تبریک می گویم.می بینم که در کنار خانم میشل و دختران خود درخت کاج کریسمس تزئین کرده ایدهوراهورابه به!!! شب کریسمس بوقلمون هم که مهیاست!!!می بینم که منتظر هدایای بابا نوئل هم هستید!!!! دلخوش نباشیدبازندهبابا نوئل فقط به بچه های خوب کادو می دهد شما پسر خوبی نبودیقهرقهرقهرچرا روز به روز بر شدت تحریم علیه ایران می افزایی؟عصبانیآقای اوباما آیا می دانی تحریم چه آثار سوئی بر زندگی مردم ایران بر جای گذاشته ؟؟؟؟؟؟؟؟آیا می دانی گرانی دلار و ارز - اقتصاد ایران را فلج کرده است؟؟ناراحتآیا می دانی بخاطر مشکلات اقتصادی- فقر و فحشا در ایران بیداد کرده و بنیان خانواده ها متزلزل شده است؟ناراحتآیا می دانی شهریه دانشگاهها افزایش یافته و بسیاری از جوانان مستعد از تحصیل محرومند؟؟؟؟ناراحت

نه هرگز نمی دانی اگر می دانستی هرگز ملت ایران را زیر فشار سنگین تحریم له نمی کردی.

شما هر سال عید نوروز پیام تبریک برای ملت ایران می فرستی و می گویی مشکلی با ملت ایران نداری خود را دوست معرفی می کنی من از تبریک و تکریم و تحریم شما نسبت به ملت ایران تعجب می کنمتعجب8 بار پیام نوروزی شما در سال1391 را گوش کردم شما قول داده بودی فیلترینگ را محدود می کنی ولی دروغ گفتیدروغگوای ناقلا چند بار عمل جراحی بینی کردی تا دیگران نفهمند که دماغت مانند پینوکیو دراز شده ها؟؟؟؟؟خندهخنده

تو باعث شدی آقای دلار با آقای ریال کشتی بگیرد و طفلکی آقای ریال ضربه فنی شودناراحتتو با همان وعده های سر خرمن نوروزی باعث شدی آقای فیلتر - آقای گوگل دوست دانشمندم را بیشتر کنترل کند طفلک آقای گوگل چند روزی مفقودالاثر شده بود ولی خدا رو شکر برگشتنیشخنداگر آقای گوگل نباشد چگونه تحقیق کنیم در حالی که همه کشورهای دنیا با موتور جستجوگر گوگل در ارتباطند ما برای پیشرفت در علوم باید همگام با کشورهای جهان جلو برویم- بخاطر شعارهای پوچ شما بیشتر سایتهای اینترنت فیلترندناراحتحتی عکسهای کارتونی هم فیلترند- کلاغ پر-گنجشک پر- باربی پر- گوریل انگوری پر- بیگلی بیگلی پر- شیپورچی و سفیدبرفی پر- اینترنت پرخندهآقای اوباما دست از سرمان بردار جان میشل امسال دیگر اینجور وعده های سرخرمن به ملت ایران نده می ترسیم از همین اینترنت لاک پشتی هم بیفتیمانیشخندخندهما نه تبریک تو را می خواهیم نه تحریم تو رابازنده

کریسمس مبارکهوراهوراهورا

مهریه فرح دیبا- زندگینامه فرح پهلوی

$
0
0

 نام:آواره       شهرت:گدای محبت    خوراکش:غم     دلش:خون

وطنش:غربت  

    کوله بارش: میلیونها دلار پول مردم بیچاره ایران 

      یارش:محمدرضا پهلوی شاهنشاه فقید ایراننیشخند

آیا می دانید مهریه فرح دیبا همسر سوم محمدرضا شاه پهلوی چقدر بوده؟چشمک

 

واه واه چه جواهری نصیب چه گداهایی میشهخندهچشمکقهقهه

 فرح دیبابعدها ملقب به فرح پهلوی متولد 22 مهر1317 در تهران سومین همسر محمدرضا پهلوی و شهبانو(ملکه) ایران از 29آذر 1338 تا 22 بهمن 1357در ایران بود.فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. فریده قطبی مادر فرح دیبا اهل لاهیجان گیلان بود و از تبار صوفی و دانشمند علوم دینی، قطب‌الدین شریف لاهیجی بود. پدربزرگ پدری وی سفیر ایران در روسیه و هلند بود.پدر فرح دیبا  از خانواده های سرشناس آذربایجان، اهل تبریز بود.   پدر فرح دیبا در سال 1326 به سبب بیماری سرطان درگذشت.پدر فرح نخست او را هنگامی که شش سال داشت در مدرسه ایتالیایی نام‌نویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و به عنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال 1333 فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع و پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد.

فرح دیبا در امتحانات دیپلم دبیرستان شاگرد اول شد و از مدرسه اختصاصی معماری  پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد.برای تامین هزینه تحصیل فرح دیبا در فرانسه، مبلغ 150 تومانتعجبهرماه از طرف مادر و دایی او (محمدعلی قطبی)  برای او فرستاده می‌شد. این مبلغ برای تامین هزینه‌های زندگی و تحصیل فرح در پاریس کافی نبود به طوریکه دوشیزه فرح مجبور بود برای تامین کسری بودجه و مخارج خود در خانه فرانسویان به عنوان پرستار بچه کار کند.ابرو(سیندرلاها روزی ملکه می شوندمتفکرخیال باطل)

ماجرای ازدواج فرح دیبا با محمدرضا پهلوی

در اوایل سال1337 فرح با فرستادن نامه و عکس برای خانواده خود از آنها اجازه خواست تا با یک جوان ایرانی به نام کریم پاشا بهادری ازدواج کند.او برای مشورت با مادرش به ایران آمد  مقدمات ازدواج فراهم شد اما تقدیر چیز دیگری میخواست (بیچاره کریم پاشا بهادری که به او خیانت شددل شکستهنیشخند)اما چند روز قبل از مراجعت به پاریس هنگامی که برای تمدید اسناد مربوط به گذرنامه به وزارت خارجه مراجعه کرد مسئولان از تمدید اسناد خودداری کرده و به فرح گفتند نام او در فهرست مخالفان فعال اعلیحضرت قرار دارد.تعجب(بدلیل اینکه فرح در پاریس عضو حزب توده بود)فرح بسیار نگران شدنگراناسترساما دایی اش گفت: دوست صاحب نفوذی دارد که با اردشیر زاهدی که در آن زمان رئیس امور دانشجویان ایرانی مقیم خارج بود آشنایی داشته و از او برای برای حل مشکل فرح کمک خواهد خواست.از قضا اردشیر زاهدی شوهر شهناز پهلوی دختر محمدرضا شاه بود.شهناز پهلوی فرح را به پدرش معرفی کرد و آندو یکهفته بعد ازدواج کردند.

حالا می رسیم به مهریه فرح پهلوینیشخندچه عروس کم توقعینیشخندعکس عقدنامه فرح و محمدرضا شاه را ببینید.

شاید فکر کنید چه شاه خسیسی بوده که یک سکه هم مهریه نداده !! نه عزیزان مهریه فرح پهلوی عندالمطالبه پرداخت شده پولهایی که حق ملت ایران بوده و از کشور خارج کردند ولی میگویند چیزی نبردندابلهابلهانه فکر می کنند مردم نمی فهمندیولآخر کسی نیست بگوید :خانم فرح !! شما که دیگر پرستار بچه نیستید پس در طول این 34 سال چگونه امرارمعاش فرمودیدنیشخندزبان و چه ابلهانه دزدان اختلاسهای میلیاردی (سه هزار میلیارد دلار- سیصد میلیون و...) از شاه ایران تقلید کردند و حق مسلم ملت ایران را دزدیدند و فرار کردند.آهای آفتابه دزدان- آهای شتردزدان - آهای تخم مرغ دزدان!!! تقلید کار میمون است نه انسانبازندهنیشخندخندهخندهخندهبیچاره ملت ایران که باید مهریه همسران دزدان را عندالمطالبه پرداخت کنندخندهنیشخند

فرزندان فرح پهلوی و محمدرضا شاه

فرح پهلوی دارای 4 فرزند است دو دختر و دو پسر-ده ماه پس از ازدواج نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند . فرحناز در 22 اسفند سال 1342 در کاخ سعدآباد، علیرضا در 8اردیبهشت 1345 و لیلا 7فروردین 1349 متولد شدند.لیلا و علیرضا  به ترتیب در سال‌های 1380 و 1389  خودکشی کردند.تعجبسوال

فرح پهلوی همسر خود محمدرضا پهلوی را در دیدارهای رسمی به خارج از کشور همراهی می‌کرد و هم چنین در استقبال شاهان و رییس جمهورهای دیگر کشورها که برای دیدار رسمی به ایران می‌آمدند در کنار محمدرضا پهلوی بود.فرح پهلوی، از علاقه‌مندان به هنر سوزن‌دوزی بود. به سفارش وی، برخی لباس‌های درباری در دهه 50خورشیدی دوخته‌شده و آراسته به سوزن‌دوزی توسط زنان بلوچ بودند.

در 26 دی ماه 1357، فرح پهلوی ایران را به همراه همسرش محمدرضا شاه ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود. وی اکنون گاهی در آمریکا و گاه در فرانسه زندگی می‌کند.سوال

دختر کوچکش لیلا و پسر دومش علیرضا هر دو خودکشی کردندسوالتعجب

فرح پهلوی پس از تاجگذاری نایب‌السلطنه شد. اوبه زبان‌های انگلیسی و فرانسوی تسلط داشت.در چهارچوب مسؤولیت‌های وی به‌عنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص وی دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. دفتر فرح پهلوی در زمینهٔ آموزش و بهداشت کودکان بی سرپرست و کودکان ایران فعال بود. پایه گذاری جمعیت کمک به جذامیان ، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر توسط این دفتر صورت گرفت. فرح پهلوی سعی داشت با سفرهای مکرر به شهرهای مختلف ایران نزدیکی بیشتری با عموم مردم داشته باشد.

فرح پهلوی نایب السلطنه بود

محمدرضا پهلوی خواستار تغییر در قانون اساسی مشروطه شد؛ به این شکل که شاه حق تعیین نایب‌السلطنه را داشته باشد و سن قانونی به سلطنت رسیدن ولیعهد بیست سالگی تعیین شود و تا هنگامی که ولیعهد به بیست سالگی نرسیده‌است، نایب‌السلطنه در راس کشور قرار داشته باشد. تغییرات نام‌برده در قانون اساسی تصویب شد.محمدرضا پهلوی معتقد بود این تغییرات در قانون اساسی، راه کشور را به سوی تمدن بزرگ هموار می‌سازد با این تغییرات در صورت انتقال سلطنت به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد به طور خودکار و بدون نیاز به تأیید شخص یا مرجع دیگری نایب‌السلطنه می‌شد.

تفکر نوشت: نایب السلطنه بودن چه ارزشی دارد وقتی شوهر یک زن با زنهای مختلف و رنگارنگ به او خیانت کندقهرخدایا کاری کن هیچ مردی شاه نشود و حرمسرا نداشته باشد البته هرگز اجازه نده مردان بی جنبه صاحب قدرت شوند گدا چو معتبر شود از خدا بیخبر شودلبخند

ازدواج پیرمرد 90 ساله با دختر نوجوان - کودک آزاری ممنوع

$
0
0

سر پیری معرکه گیری!!!!!خندهخندهازدواج یک پیرمرد 90 ساله با دختری 15 ساله در عربستان در ازای مهریه سنگین، باعث محکومیت‌ها و انتقادهای شدید از سوی گروه‌ها و فعالان در رسانه‌های اجتماعی و حقوق بشر  شده است.این ازدواج است یا کودک آزاری؟؟؟؟؟؟؟!!!تعجب

پیرمرد 90 ساله عربستانی پس از فرار عروس 15 ساله به خانه والدینش، اعلام کرد که ازدواجشان کاملا قانونی و درست بوده و برای ازدواج با وی 17 هزار و 500 دلار آمریکا به عنوان مهریه پرداخت کرده است.تعجب(خدایا یعنی در خانه چنین پیرمردانی آینه وجود ندارد که تفاوت را احساس کنند؟؟!!نیشخندقرن 21 و کودک آزاری؟؟؟!!! داماد 90 ساله گویا در 1000سال پیش زندگی میکرد گذشت زمانی که پیرمردان با دختران 7 ساله ازدواج می کردند نیشخندامروزه زمانه عوض شده است بهتر است با تغییرات کنار بیائیم و آبروی خود را نبریمبازندهچون امروز همه مردم عاقل و باسوادند کاش داماد 90 ساله هم دچار زوال عقل نمی شدنیشخند).


حکایت ازدواج پیرمرد با زن جوان از زبان سعدی شیرازی

 از پیرمردی پرسیدند:چرا زن نگیری؟گفت: ازدواج با پیرزنان موجب خوشى نیست.نیشخندبه او گفتند:با زن جوانى ازدواج کن، زیرا ثروت مکنت براى این کار
دارى- در پاسخ گفت:من که پیر هستم، با پیرزنها الفت و تناسب ندارم، تا چه رسد به زن جوان.
زن جوان چگونه تواند با من که پیرم پیوند دوستى برقرار سازد؟

اما پیرمرد دیگری تعریف مى کرد: با دختر جوانى ازدواج کردم، اتاق آراسته و تمیزى برایش فراهم نمودم، در خلوت با او نشستم و دل و دیده به او بستم، شب هاى دراز نخفتم، شوخی ها با او نمودم و لطیفه ها برایش گفتم، تا اینکه با من مانوس گردد و دلتنگ نشود، ابلهاز جمله به او مى گفتم:بخت بلندت یارت بود که همنشین و همدم پیرى شده اى که پخته، جهان دیده، آرام خوى، گرم و سرد دنیا چشیده و نیک و بد را آزموده است دلسوز، مهربان خوش طبع و شیرین زبان
است.نیشخند

 

تا توانم دلت به دست آرم

ور بیازاریم نیازارم

ور چو طوطى، شکر بودخورشت

جان شیرین فداى پرورشت

آری خوشبخت شده اى که همسر من شده اى، نه همسر جوانى خودخواه، سست راى، تندخو، گریزپا، که هر لحظه به دنبال هوسى است  و هر شب در جایى بخوابد، و هر روز به سراغ یارى تازه رود.بازنده

وفادارى مدار از بلبلان،چشم

که هر دم بر گلى دیگرسرایند

پیرمرد افزود:آنقدر از این گونه گفتار، به همسر جوانم گفتم که گمان بردم دلش با دلم پیوند خورده، و مطیع و مهربان من شده است، ناگاه آهى سوزناک از رنج و اندوه خاطرش بر کشید و گفت: آن همه سخنان تو در ترازوى عقل من، هم وزن یک سخنى نیست که از قابله خود شنیدم که مى گفت: زن جوان را اگر تیرى در پهلو نشیند، به که پیرى.خنده

خلاصه اینکه امکان سازگاری بین پیرمرد و زن جوان نبود بنابراین پیرمرد او را طلاق داد زن جوان خیلی زود با  مردجوانى ازدواج کرد، قلبجوانى که تندخو، ترشرو، تهیدست و بداخلاق بود او همواره از این همسر جوانش ستم مى کشید و در رنج و زحمت بود، در عین حال شکر نعمت حق مى کرد و مى گفت: الحمد لله
که از آن عذاب الیم برهیدم و به این نعیم مقیم (ناز و نعمت جاوید) برسیدم.

حکایت هایی از سعدی باب ششم- در ناتوانی و پیری

پی نوشت:حیف - پیرمرد 90 ساله عربستانی فارسی نمی دانست که این حکایات شیرین سعدی را بخواند تا با همسن و سال  و هم قد و قواره خود ازدواج کندنیشخنددر قرن 21 بسر می بریم نه عهد جاهلیتبازندهبهتر است اگر می خواهیم در جهان رسوای خاص و عام نشویم با زمانه جلو برویم و همچنین از افکار کپک زده که جهانیان قبولش ندارند دوری کنیمبازنده

ضرب المثل چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی!!!!

$
0
0

آن یکی پرسید از بهلول دهر

چند تن دیوانه می بینی به شهر؟؟؟سوال

گفت:غیر از آن چندتن عاقل که هست - کمتر از تعداد انگشتان دستبامن حرف نزن

مابقی خود جملگی دیوانه ایم

گرچه در ظاهر همه فرزانه ایماز خود راضیچشمک

همه شما ضرب المثل " چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی" را بارها شنیده اید وجه تسمیه و داستان این ضرب المثل اشاره دارد به داستان یوسف و زلیخاقلبزمانی زلیخا عاشق یوسف شد و همه زنان شهر او را ملامت می کردند که ای زلیخا تو را چه شده است که با اینهمه مکنت و ثروت و شوهری خوب - عاشق یک برده شده ای-که زلیخا هم در یک مهمانی کارد و یک نارنج به دست همه زنان می دهد آنگاه که چشم زنان به چهره زیبای یوسف افتاد همه به جای نارنج دست خود را بریده بودند.لبخند

اما داستان امروز اشاره مستقیمی به ضرب المثل مذکور دارد:

اورنگ زیبپادشاه مسلمان هند در قرن17میلادی بود و دختر بسیار زیبا و شاعره ای داشت که مخفیتخلص می کرد و این شعر او نسبتا معروف است:

در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل

هر که دارد میل دیدن در سخن بیند مرااز خود راضی

 مخفی علیرغم خواستگاران زیاد ازدواج نمی کرد، چون عاشق یکی از کاتبین دربار به نام عاقل خان شده بود. قلبهرچه پدرش اصرار می کرد،مخفی قبول نمی کرد که ازدواج کند.جاسوسان به اورنگ زیب اطلاع دادند که مخفی عاشق عاقل خان شده. واضح است که یک کاتب معمولی دربار جرات حرف زدن با دختر پاشاه را هم به زور داشته چه رسد به عاشق شدن و خواستگاری کردن.(پدر پول بسوزه که حتی عیارعشق رو هم تعیین می کنه).متفکراورنگ زیب باور نکرد و برای مطمئن شدن تدبیری اندیشدمتفکرو گفت روزها رفت و آمد در کاخ زیاد است کاتبین شب ها به کاخ بیایند و گزارشات و تواریخ را بنویسند تا خودش ملاقات مخفی و عاقل را در تاریکی ببیند.عینک

 یکی از دوستان عاقل به وی هشدار داد که این برنامه ای برای به تله انداختن اوست . از روز شروع نوشتن، که یک هفته بود عاقل خان خود را به بیماری زد و از رفتن به کاخ در شب اجتناب کرد.شیطانمخفی چند شب منتظر ماندمنتظرکلافه، ولی از عاقل خبری نشد تا این که این نیم بیت را برای او فرستاد:

 شنیدم ترک منزل کرد عاقل خان به نادانی عصبانی

و عاقل در جواب او نوشت:

چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟ زبانخندهخنده

*********

ای عشق نه آغاز و نه انجام تو پیدا

تو "مخفی" و آثار تو چون نام تو پیدا

ای مهر که هر ذره ز نور تو هویداست

نی صبح تو ظاهر شد و نی نام تو پیدا

*******

پی نوشت: در دنیای امروزی هم عاقل و مخفی زیادند- دختران محترم ایرانی هر پسری در کوچه و خیابان به شما اظهار عشق و محبت کرد عاشق نیست عاقل است عاقلی مانند عاقل قصه ما که فقط ادعای عاشقی می کرد عاشق واقعی نبود .فریب عاقل ها را نخورید با یک ساندویچ و چیپس و پفک ناقابل در سینماهای کشور با عاقلان محرم نشویدنیشخند

عاقلان نکته پرگار وجودند ولی

عشق داند که در این دایره سرگردانندلبخند


لبخند خفاش شب و عقرب سیاه واعدام زورگیران در ملاء عام!!!!

$
0
0

بودن یا نبودن مساله اینست.دو سارق زورگیر به دار مجازات آویخته شدند .دو پسر اعدامی 20 و 23را بالای جرثقیل بردند و طناب دار را بر گردن آنها انداختند. 11آذر امسال یکی از شهروندان هنگام ورود به شرکتی در تهران مورد حمله چهار زورگیر موتورسوار قرار گرفت که فیلم این زورگیری در اینترنت منتشر شد. دزدان پس از سرقت با قمه وایجاد رعب و وحشت از محل گریختند. با شکایت شاکی چهار زورگیر دستگیر شده و پرونده
برای محاکمه به دادگاه انقلاب فرستاده شد که شعبه 15 دادگاه انقلاب دو نفر از
زورگیران به نام های علیرضا مافیها 23 سالهتعجب و محمدعلی سروریتعجبسوالرا به اتهام محاربه به اعدام محکوم کرد. با تائید حکم در دیوان عالی کشور ، دو زورگیر خشن  به دار مجازات آویخته  شدند تا مایه عبرت همگان شوند.

اما آیا به نظر شما با اعدام این دو جوان - زورگیری برای همیشه ریشه کن شده است ؟!! آیا از این پس دیگر کسی زورگیری و قتل و تجاوز و غارت و سرقت نخواهد کرد؟

داستان واقعی خفاش شب

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود.درست 15 سال پیش (سال 1376)مردی 33 ساله مشهور به خفاش شب اعدام شد تا مایه عبرت همگان شود.غلامرضا خوشرومعروف به خفاش شباز معروف‌ترین قاتلان زنجیره ای ایران بود.قتل‌های زنجیره‌ای اوهمراه با سرقتو تجاوز جنسی بود .او با پوشیدن لباس سیاه و سرقت یک خودرو، اقدام به مسافرکشی می‌کرد. او پس از سوارکردن دختران جوان و زنان آنان را به محل خلوتی می‌کشاند و پس از سرقت وسایل شان و آزار آنان طعمه‌های خود را به قتل رسانده و سپس اجساد آنان را در محل خلوتی می‌سوزاند.عصبانی

دادگاه وی یکی از جنجالی‌ترین دادگاه‌های تاریخ ایران بود که به شدت مردم را متأثر کرد. اتهامات وی 9 فقره قتل، تلاش برای قتل خواهر زاده خردسال خود با قرار دادن وی در کشوی کمدتعجب، فرار از دست ماموران - سرقت و تجاوز اعلام گردید. تمام مراحل دادگاه جز رسیدگی به اقدامات منافی عفت وی بطور علنی برگزار شد.

اعدام خفاش شب و لبخند زدن او هنگام اعدام

غلامرضا خوشرو  روز 22 مرداد 1376 پای چوبهٔ دار رفت درحالی‌که روی کاغذ نوشته بود: «به هیچ‌کس بدهکار نیستم و از کسی طلبکار نیستم و از همه طلب بخشش دارم» و در شرایطی که 214 ضربه شلاق خورده بود به‌دار آویخته شد. او هنگام اعدام خیلی خونسرد بود و لبخند می زد.نیشخند

اعدام و لبخند عقرب سیاه

صادق مرادی ملقب به "عقرب سیاه" در 21 شهریور 1391 در چهار راه نظام آباد تهران با حضور زیاد مردم و نیروی انتظامی در تاریخ  به دار آویخته شد او نیز هنگام اعدام لبخند می زد.حدود سه سال پیش در اطراف رباط کریم شایعاتی مبتنی بر بازگشت خفاش شب به گوش می‌رسید که ترس را در جان هر خانم رهگذری که قصد سوار شدن بر ماشین کرایه‌ای را داشت می‌انداخت. گزارشهای متعدد به پلیس بالغ بر 30 مورد در خصوص زورگیری و تجاوز به عنف وجود داشت و پلیس آگاهی با حاد شدن موضوع با تمام امکانات بدنبال این جنایتکار بود. در یکی از روزها، پلیس گشت شاهد درگیری خانمی با راننده ماشین پراید شده و وارد عمل می‌شود و با دستگیری راننده، متوجه می‌شوند که جنایتکاری که ماه هاست به دنبال او هستند در چنگال قانون گرفتار گردیده‌است.عقرب سیاه در مراحل اولیه بازجویی و بازپرسی به ربودن و آزار و اذیت  جنسی بیش از سی زن و دختر اعتراف کرده بود.{#emotions_dlg.e10} 

عقرب سیاه هم هنگام اعدام لبخند می زد و خیلی خونسرد بود.یکی از قربانیان  پس از اجرای حکم در جمع خبرنگاران گفت : عقرب سیاه پس از آزار
و اذیت مرا به داخل چاهی انداخت که پس از حدود یک ساعت خود را بیرون کشیدم. او نباید به این راحتی می مرد. {#emotions_dlg.e50}
او باید قبل از مرگ به ما التماس می کرد. التماس های قربانیانش را فراموش کرده است.اعدام مایه عبرت نیست مجرمان باید به گونه ای مجازات شوند که روزی هزاران بار آرزوی مرگ کنند"

اندیشه نوشت: شاید لبخند جناب خفاش شب  نیشخندی بود و شاید خوشحال بودند از اینکه 9 زن و دختر بیگناه را آنگونه با قساوت و سنگدلی مورد تجاوز قرار داده و سپس با ضربات چاقو به قتل رسانده و در آخر هم سوزانده بود ولی مجازاتش فقط و فقط اعدام بود و 214 ضربه شلاقنیشخندبهرحال نیشنخند خفاش شب خیلی معنادار بود و امروز پس از گذشت 15 سال همگان دیدند نه تنها جنایت و تجاوز و قتل و زورگیری ریشه کن نشد بلکه میانگین سنی مجرمان و جنایتکاران کمتر هم شده است.من امیدوارم اعدام مجرمان و زورگیران -آخرین راه حل باشد بهتر است ریشه ای به قضیه نگاه کنیم تا خدای ناکرده 15 سال بعد دیگر شاهد چنین حوادث ناگواری نباشیم.لبخند مجرمان هنگام اعدام با ما سخن می گوید.بازندهمجرمان باید شدیدا مجازات شوند بهتر است از چنین مجرمانی برای ساختن راه- پل- بیمارستان و مدرسه و نیز برای عمران و آبادانی کشور بیگاری کشید(کار کردن بدون مزد). اجازه ندهیم مجرمان صحنه اعدام را با سالن عکاسی اشتباه بگیرند و لبخند بزنندنیشخنداعدام مایه عبرت نیست ریشه فقر را بخشکانیم در جامعه فرهنگسازی کنیم سطح سواد و فرهنگ جامعه را گسترش دهیم و جامعه را به سمت آرمانهای انسانی سوق دهیم.

فقرو مشکلات اقتصادی و ترشیده شدن پسران و دختران

$
0
0

مشکلات معیشتی و اقتصادی هر روز بیش‌از روز قبل گریبان‌ مردم را می گیرد اما
دولتمردان، تنها وعده می‌دهند. در این مجال اندک، نمی‌توان تمام مشکلات اقتصادی
مردم را بر شمرد چرا که بررسی تورم و گرانی و بالا رفتن نرخ ارز و دلار -بیکاری و مشکل مسکن واز همه مهمتر ازدواج جوانان در این مقطع زمانی، هر یک نیاز به مثنوی هفتاد من کاغذ دارد. نیشخندمتاسفانه به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی سن ازدواج و آمار طلاق هر دو بالا رفتهناراحتو پیامدهای شوم آن فساد و فحشا و دزدی و غارت و زورگیری - تجاوز جنسی به عنف - مزاحمت بانوان در اماکن عمومی و متاسفانه برقراری روابط نامشروع با زنان خیابانی همچنین افزایش اعتیاد به مواد مخدر می باشد.ناراحت

این روزها ازدواج کردن برای جوانان تبدیل به آرزو شده است.نیشخندهر چند آرزو بر جوانان عیب نیست .

داستان طنز درد و دل یک پسر ترشیده با پدرش


پسری باپدرش در رختخواب
درد و دل می کرد با چشمی پرآبگریه
گفت: بابا حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیستگریه

گوی چه خاکی را بریزم توی سر
روی دستت باد کردم ای پدرخجالت

سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شدهگریه

هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتون نشدناراحت

غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشتهنیشخند

پدرش چون حرف هایش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفتلبخند

پسرم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود

غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کنچشمک

گفت آن دم :پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارهاقهر

در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجاخجالت

کی نگاهی می کنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟ابرو

غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضاً سحر

با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقی ماجرامژه

یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم

یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندیدافسوس


بعد اوهم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بودقلب

بعد از این احساسی پر ادعا
شد رفیق من کمی هم المیرا

بعد او هم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم

بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لیلا شدم

پدرش آمد میان حرف او
گفت ساکت شو دگر -ای فتنه جوکلافهعصبانی

گرچه من هم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی

لیک مانند تو هی مغز خری
دل نمی دادم به هر جور دختریبازنده

خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پوز بابا را زدیقهر

 

 پسر در جواب پدرش گفت:

فقر و بیکاری شکسته این کمر

کوزه ها پر شد ز مدرک ای پدرنیشخند

با قمه دزدی و زورگیری کنم؟؟!!

از غم ترشیدگی اینگونه پیشگیری کنم؟؟؟؟؟!!!!!

فقر و فحشا و گرانی دلار

می کند هر لحظه دردم بیشمار

تا به کی از آرزوهایم جدا

من جوانی خسته هستم ای خدااااااااااااااااااااااخیال باطل

خوش بحال آقای گربه که هیچ مشکلی برای ازدواج ندارد و هرگز ترشیده نمی شود.نیشخند

پشه ها مزاحمان زنان و دختران در خیابان و اماکن عمومی

$
0
0

همه شما پشه را می شناسید- موجودات مزاحمی که خون انسانها را می مکند برای پشه مذکر و مونث بودن- باحجاب و بی حجاب بودن - کودک و کهنسال بودن فرقی نمیکند فقط خون می مکد. مزاحمان خیابانی هم همینطورند برایشان فرقی ندارد که زن شوهر دارد یا مجرد است - باحجاب است یا بی حجاب - باآرایش یا ساده - کم سن و سال یا سن بالا- یک مزاحم خیابانی مانند پشه فقط مزاحم می شود او نیش می زند و با صدای بلند وزوز می کند(وزوز کنایه از متلک پرانی)نیشخند


واقعیت امر اینست که زنان و دختران زیبا در هر لباسی که باشند از دست پشه های مزاحم در اماکن عمومی امنیت و آسایش ندارند.متاسفانه هیچ حشره کش تاروماری هم حریف این پشه ها نمی باشد.نیشخندخندهپشه ها فهم و شعور و تربیت خانوادگی ندارند.پشه ها چشمانشان پلک ندارد.پشه ها موجودات بی شخصیت و حقیری هستند که نمی فهمند زنان و دختران ما در گرمای تابستان با مانتو و شلوار و روسری و شال به خیابان می آیند در حالی که پشه ها خودشان با یک بلوز و شلوار طاقت گرما را ندارند آنگاه چگونه به خود اجازه می دهند در خیابان مزاحم نوامیس مردم شوند؟سوالتعجبپشه ها موجودات حقیر و چشم چرانی هستند که گناه ناپاکی چشمهایشان را پوشش بانوان می پندارندنیشخندتعجبزنان و دختران برهنه نیستند لباس بر تن دارند ولی پشه ها در تاکسی- خیابان- پارک و سایر اماکن عمومی مزاحم بانوان میشوند و گاهی هم با الفاظ زشت و رکیک آنان را آزار داده و زمانی نیز پا را فراتر از گلیم خود دراز کرده و با سوءاستفاده از شلوغی اماکن عمومی همچون بازار و جاهای پرازدحام با چسبیدن - تنه زدن و تماس فیزیکی مانند یک جانور به ارضای شهوت می پردازند.

متاسفانه بانوان هم بخاطر حفظ آبروی خود سکوت می کنندساکتغافل از اینکه سکوت ایشان جسارت پشه ها را بیشتر خواهد کرد.چه باید کرد؟؟زن از لحاظ قدرت بدنی از مرد ضعیفتر است پس توان مقابله فیزیکی با او را ندارد پس دفاع شخصی و آموختن ورزشهای رزمی برای دفع مزاحمان کابرد ندارد حمل سلاح سرد مانند چاقو نیز برای بانوان مقدور نیست چون هم خطرناک بوده و هم به جرم محاربه به اعدام محکوم خواهند شد.با فحش و دشنام و ناسزا و شکایت هم آبروی خود زن می رود.تماس با پلیس 110 هم بیفایده است چون همیشه دیر می رسند و تا رسیدن ایشان مزاحمان علیرغم هتک حرمت پا به فرار می گذارند طرح شکایت هم نیاز به گواه دارد که امروزه کمتر کسی حاضر به حضور در محاکم قضایی میشود.آخپس راه مقابله با این اراذل و اوباش خیابانی چیست؟؟؟!!!سوالسوالسوال

مجازات ایجاد مزاحمت برای بانوان

ایجاد مزاحمت برای زنان و دختران و متلک گفتن جرمی است که هر روزه در حضور چشم صدها نفر انجام می شود و مرتکبان آن مجازات نمی شوند.طبق ماده 619 قانون مجازات اسلامی هر کس در اماکن عمومی یا معابر  مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند به حبس از دو تا شش ماه و تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد. متاسفانه زنان و دختران از طرح چنین شکایتی بخاطر حفظ آبرو و حیثیت خانوادگی خودداری می کنند. 

مجازات مزاحمت بانوان در کشور چین

شنیده ها حاکی از آنست که در کشور چین محکومین مزاحمان خیابانی برای زنان و دختران را به درخت می بندند تا مایه عبرت همگان شوند.خدا را شکر چنین قانونی اینجا نداریم وگرنه با با کمبود درخت مواجه می شدیم بس که مزاحمان بانوان زیادند.نیشخندخنده

پی نوشت :راه حل غضنفر برای دفع مزاحمتهای خیابانی

غضنفر فمنیست و طرفدار حقوق زنان نیست بلکه خودش یکی از مزاحمان پروپاقرص زنان و دختران در خیابان بوده و گرفتار تجربه تلخی شده است. نیشخندروزی روزگاری غضنفر در خیابان مزاحم دختری شد این دختر خیلی زرنگ بود چشمکاز خود راضیچاره ای اندیشید درست جایی که خیلی شلوغ بود با صدای بلند فریاد زد آهای دزد دزد مردم جمع شدند دختر گفت:این آقا از بانک تعقیبم می کند قصد دارد کیفم را بدزدداز خود راضیغضنفر دید اوضاع پس است و آبرویش دارد می رود پا به فرار گذاشت.خندهخندهآن دختر با این ترفند دفع مزاحمت می کند چشمکتا آن مزاحم باشد که دیگر مزاحم زنان و دختران نشودچشمکشاید عده ای بگویند اینکار تهمت دروغ است ولی چنین نیست زیرا مزاحم خیابانی هم دزد ناموس است هیچ فرقی با دزدان دیگر نداردلبخند غضنفر از اینگونه زنان و دختران می ترسدنگرانو دیگر جرات نمی کند با خیال راحت اقدام به مزاحمت کند.چشمکخنده

روز عشق- سپندارمذگان -ولنتاین-شمیم عشق

$
0
0

سوال کنکور:روز عشق چه روزی است؟ ولنتاین یا سپندارمذگان چشمکآهای مردم ایران گله دارم گله دارم من از شماها گله دارم- چرا اینقدر کم حوصله اید؟سوالآیا فقط طاقت 4 روز صبر کردن را ندارید؟ای کسانی که فرهنگ خود را کمتر از فرهنگ غرب می دانید نباید توقع داشته باشیدغربی ها یا سایر بیگانگان و حتی عربها شما را مردمانی با فرهنگ و محترم بدانند چرا که خود شما دیگران را به بی احترامی نسبت به خود تشویق می کنید.بازندهبیائید حد اقل یک قدم در اعاده حیثیت فرهنگی خود برداریم و به پیشینیان خود افتخار کنیم.

سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد

تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) به فاصله ی 4 روز از هم قرار دارند.فقط 4 طلوع خورشیدبازنده

سوال کنکور دیگر:آهای ایرانیان عزیز 25 بهمن ماه (ولنتاین) را به عشقمان تبریک بگوییم یا 29 بهمن ماه (سپندارمذگان) را؟

 

باور کنید مرغ همسایه جوجه است فقط هیبت غاز را به خود گرفته است.

متاسفانه چند سالی است که 25 بهمن (14 فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک ، شکلات و … در کشورمان باب شده است . اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در این روز باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند.کلافه

ولنتاین چیست؟

در قرن سوم میلادی مقارن با اوایل حکومت ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم . کلودیوس ، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد؛ از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.تعجبکلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق.

سپندارمذگان روز عشق ایرانیان

جشن اسفندگان (سپندارمذگان)یکی از جشن‌های ایرانی است که در روز5 اسفند برگزار می شد. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌است که ایرانیان باستان روز پنجم اسفند را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانستند. اگرچه منابع کهن از جمله ابوریحان این جشن را در روز پنجم اسفند ذکر کرده‌اند. ولی با توجه به تغییر ساختار تقویم ایرانی در زمان خیام که پس از ابوریحان می‌زیست، و سی و یک روزه شدن شش ماه نخست سال در گاهشماری ایرانی، تاریخ ذکر شده در منابع کهن را باید به روز رسانی کرد. امروز بعضی زرتشتیان آنرا در روز اسفند (سپندارمذ - پنجمین روز) از ماه اسفند (سپندارمذ) برابر با 29 بهمن در گاهشماری خورشیدی امروزین برگزار می‌کنند.هورا

در سال 1341 شمسی روز 5 اسفند به نام روز پرستار در تقویم شمسی ثبت گردیده بود ولی در حال حاضر روز تولد حضرت زینب به عنوان روز پرستار در تقویم ایرانی به ثبت رسیده است.

متاسفانه جای روز عشق (29 بهمن) در تقویم ایرانی خیلی خیلی خالی است.متفکرآخافسوس

در ایران باستان، از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است.ای مردم ایران تقلید از بیگانگان چرا؟؟!!!ما دو هزار سال پیش از تولد ولنتاین روز عشق را جشن می گرفتیم.روز عشق  در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود، شش روز به جلو آمده و دقیقا مصادف میشود با 29 بهمن، یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین فرنگی. زرتشیان جشن سپندارمذ (سپندارمذگان – روز زن و روز زمین) را هرساله در پنجم اسفند ماه برگزار میکنند.ولی از آنجائیکه بیشتر ایرانیان غیرزرتشتی و مسلمان بوده بنابراین 29 بهمن روز عشق ایرانیان محسوب می شود.هورا

"سپندارمذگان" جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. از خود راضیقلبجشن "سپندارمذگان" یا "اسفندگان"، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده است.قلب

در باور ایرانى مرد داراى قدرت مردانگى و تفکر و خردورزى است، در برابر آن زن نیز داراى مهر ورزى، عشق پاک، پاکدامنى و از خودگذشتگى فراوان  است که هر یک از این دو به تنهایى راه به جایى نبرده و حتى روند پویایى گیتى را هم به ایستایى مى کشانند. اگر مردان بدنه هواپیماى خوشبختى اند، زنان موتور آن اند که پیکره بى موتور و موتور بى بدنه هیچ کدام به تنهایى به اوج سعادت نمى رسند بلکه ذره اى حرکت و جنبش هم برایشان ناممکن است. اشوزرتشت خوشبختى بشر را وابسته به میزان دانش و خرد انسان مى داند نه جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد و از دیدگاه وى همه انسان ها _ همه زنان و مردان _ داراى حقوق برابرند. او دختران را در گزینش همسر آزاد شمرده و عشق پاک و دانش نیک را دو معیار اصلى مى داند و خوشبختى همسران جوان را در زندگى زناشویى در این مى داند که هر یک بکوشند تا در راستى از دیگرى پیشى جویند.

ملت ایران از جمله ملت هایی است که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می‌‌گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می‌‌گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلاً جهان‌بینی ایرانیان باستان است.ما ملت بافرهنگی هستیم بیائید کورکورانه از فرهنگ غرب تقلید نکنیم 29 بهمن (سپندارمذگان) را بعنوان روز عشق جشن بگیریم نه ولنتاین را.

روز عشق بر هموطنان عزیزم مبارک باد.دنیا دو روز است همدیگر را دوست داشته باشید.صاحبخانه بدی باشید کینه را از دلها بیرون کنیدلبخندقلبکینه مستاجر خوبی نیست همان بهتر که آواره شود.

مردی در حمام زنانه- داستان توبه نصوح چیست؟

$
0
0

آیا داستان مردی را که در حمام زنانه کار می کرد را شنیده اید؟؟؟!مردی که سالیان سال همه را فریب داده بودشیطاننام این مرد نصوح بود نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش میکرد هم ارضای شهوتعصبانی گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود. آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران و رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد.دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.درست مانند این عروسک باب اسفنجیلبخند

 

 

از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شدهعصبانی دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود  . کارگران را یکى بعد از دیگرى گشتند تا اینکه نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایى ، حاضر نـشد که وى را تفتیش ‍ کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند. نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند،نگرانناچار به داخل خزینه رفته و همین که دید مأمورین براى گرفتن او به خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد در حالی که بدنش مثل بید می‌لرزید با تمام وجود و با دلی شکسته گفت گفت: خداوندا گرچه بارها توبه‌ام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست که از این غم و رسوایى نجاتش دهد.نصوح از ته دل توبه واقعی نمود ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص ‍ شد و به خانه خود رفت.

او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که برتوبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند، دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند، ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.

شبی در خواب دیدخوابکه ....برای خواندن ادامه داستان تشریف ببرید به ادامه مطلبچشمک

شبی در خواب دید که کسی به او می گوید:"ای نصوح! تو چگونه توبه کرده اى و حال آنکه گوشت و پوست تو از فعل حرام روئیده شده است؟ تو باید چنان توبه کنى که گوشتهاى حرام از بدنت بریزد.» همین که از خواب بیدار شد با خودش قرار گذاشت که سنگهاى سنگین حمل کند تا گوشتهاى حرام تنش را آب کند. نصوح این برنامه را مرتب عمل مى کرد تا در یکى از روزها همانطورى که مشغول به کار بود، چشمش به میشى افتادمژهکه در آن کوه چرا میکرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟متفکرتا عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد تا سرانجام کاروانى که راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر مى داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند. وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.

مامورین چون این سخن را به شاه رساندند  بسیار تعجب کردتعجبو اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد، پس پادشاه در آنجا سکته کرد و نصوح چون خبردار شد که شاه براى ملاقات و دیدار او آمده بود، در مراسم تشییع او شرکت و آنجا ماند تا او را به خاک سپردند و چون پادشاه پسرى نداشت، ارکان دولت مصلحت دیدند که نصوح را به تخت سلطنت بنشانند. چنان کردند و نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه که ذکرش رفت، ازدواج کرد و چون شب زفاف و عروسى رسید، در بارگاهش ‍ نشسته بود که ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را نزد تو یافته ام، مالم را به من برگردان.

 نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند، گفت چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى. گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.آن شخص گفت:بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند...فرشته

داستان زیبای توبه نصوح در مثنوی مولوی هم آمده است.

اندیشه نوشت: توبه نصوح یعنی توبه راستین و واقعی-بیائید با خدا آشتی کنیم نه به خاطر پادشاهی و نه به خاطر ملک سلیمان -همین که خدای مهربان -گوشه چشمی نیم نگاهی به ما کند ما را بس است . از انسانهایی که تسبیح را به خاطر ریا به دست می گیرند و به خاطر ریا پیشانی خود را محکم بر مهر می چسبانند که علامت آن بماند و اینگونه تظاهر به عبادت می کنند بیزارم- توبه و نزدیکی به خداوند فقط و فقط دوستی و محبت به خلق خداست.خوش اخلاق بودن هم عبادت است.کمک به همنوع و وفای به عهد هم عبادت است.کارهایی که نصوح کرد و نزد خداوند محبوب شد.قلب

Viewing all 164 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>