آن یکی پرسید از بهلول دهر
چند تن دیوانه می بینی به شهر؟؟؟
گفت:غیر از آن چندتن عاقل که هست - کمتر از تعداد انگشتان دست
مابقی خود جملگی دیوانه ایم
گرچه در ظاهر همه فرزانه ایم
همه شما ضرب المثل " چرا عاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی" را بارها شنیده اید وجه تسمیه و داستان این ضرب المثل اشاره دارد به داستان یوسف و زلیخازمانی زلیخا عاشق یوسف شد و همه زنان شهر او را ملامت می کردند که ای زلیخا تو را چه شده است که با اینهمه مکنت و ثروت و شوهری خوب - عاشق یک برده شده ای-که زلیخا هم در یک مهمانی کارد و یک نارنج به دست همه زنان می دهد آنگاه که چشم زنان به چهره زیبای یوسف افتاد همه به جای نارنج دست خود را بریده بودند.
اما داستان امروز اشاره مستقیمی به ضرب المثل مذکور دارد:
اورنگ زیبپادشاه مسلمان هند در قرن17میلادی بود و دختر بسیار زیبا و شاعره ای داشت که مخفیتخلص می کرد و این شعر او نسبتا معروف است:
در سخن مخفی شدم مانند بو در برگ گل
هر که دارد میل دیدن در سخن بیند مرا
مخفی علیرغم خواستگاران زیاد ازدواج نمی کرد، چون عاشق یکی از کاتبین دربار به نام عاقل خان شده بود. هرچه پدرش اصرار می کرد،مخفی قبول نمی کرد که ازدواج کند.جاسوسان به اورنگ زیب اطلاع دادند که مخفی عاشق عاقل خان شده. واضح است که یک کاتب معمولی دربار جرات حرف زدن با دختر پاشاه را هم به زور داشته چه رسد به عاشق شدن و خواستگاری کردن.(پدر پول بسوزه که حتی عیارعشق رو هم تعیین می کنه).اورنگ زیب باور نکرد و برای مطمئن شدن تدبیری اندیشدو گفت روزها رفت و آمد در کاخ زیاد است کاتبین شب ها به کاخ بیایند و گزارشات و تواریخ را بنویسند تا خودش ملاقات مخفی و عاقل را در تاریکی ببیند.
یکی از دوستان عاقل به وی هشدار داد که این برنامه ای برای به تله انداختن اوست . از روز شروع نوشتن، که یک هفته بود عاقل خان خود را به بیماری زد و از رفتن به کاخ در شب اجتناب کرد.مخفی چند شب منتظر ماند، ولی از عاقل خبری نشد تا این که این نیم بیت را برای او فرستاد:
شنیدم ترک منزل کرد عاقل خان به نادانی
و عاقل در جواب او نوشت:
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
*********
ای عشق نه آغاز و نه انجام تو پیدا
تو "مخفی" و آثار تو چون نام تو پیدا
ای مهر که هر ذره ز نور تو هویداست
نی صبح تو ظاهر شد و نی نام تو پیدا
*******
پی نوشت: در دنیای امروزی هم عاقل و مخفی زیادند- دختران محترم ایرانی هر پسری در کوچه و خیابان به شما اظهار عشق و محبت کرد عاشق نیست عاقل است عاقلی مانند عاقل قصه ما که فقط ادعای عاشقی می کرد عاشق واقعی نبود .فریب عاقل ها را نخورید با یک ساندویچ و چیپس و پفک ناقابل در سینماهای کشور با عاقلان محرم نشوید
عاقلان نکته پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند