Quantcast
Channel: هزاران گنج
Viewing all articles
Browse latest Browse all 164

عسل بدیعی زنده است- پیوند اعضاء و لبخند خدا

$
0
0

یک اس ام اس(پیامک) به خدا

(خداوندا تو را سپاس بخاطر نعمتهای بیکرانت بخاطر انسان بودن و اشرف مخلوقات بودنم بخاطر نیرویی شگفت انگیز بنام عقل و بخاطر پیشرفت علم و تکنولوژی توسط انسان و پیوند اعضاء انسانی به انسان دیگر و امید زندگی بیماران قلبمعبودم گویا زمانی که عقل این بزرگترین موهبت الهی را به بندگانت می بخشیدی عده ای غائب بودند که به راحتی شخصیت و ارزش همنوعان خود را ترور می کنند شایعه پراکنی می کنند و به قضاوت ناعادلانه می پردازند آرزویی بزرگ دارم آرزو دارم روزی شاهد پیوند عقل باشم تا دیگر شاهد شایعات بی اساس مخصوصا پشت سر مردگان نباشم انصاف چیز خوبی است ولی تا عقل و منطق نباشد از انصاف خبری نخواهد بود.از تو سپاسگزارم چون بهترین قاضی تو هستی نه بندگان بی ناچیزی مانند من-خداوندا تو را سپاس که در قرآن جاویدت انسان را به قلم قسم دادی قلم مقدس است من حق ندارم تقدس آن را با ریختن آبرویی از بین ببرم)

خبر درگذشت عسل بدیعی همه را شوکه کرد افسوس چه زود و چه نابهنگام پرپر شد{#emotions_dlg.e10} 

عسل بدیعی (متولد1356 تهران- تاریخ فوت12 فروردین 1392، تهران) بازیگر ایرانی بود.او  فارغ التحصل علوم تغذیه از دانشگاه آزاد و فریبرز عرب نیا همسر سابق وی بوده است.وی فعالیت حرفه‌ای خود را از سینما و با فیلم "بودن یا نبودن"در سال 1375 آغاز کرد.وی در تاریخ 11فروردین 1392 به حالت کما رفت و پس از انتقال به بیمارستان لقمان در روز12 فروردین دچار مرگ مغزی شد و بر اثر ایست قلبی و مشکلات تنفسی درگذشت.ناراحتدر ابتدا علت مرگ مغزی از سوی رسانه‌ها مسمومیت شدید دارویی اعلام شده بود که در واکنش رضا داوودنژاد همسرخواهر عسل بدیعی،مسمومیت دارویی را شایعه دانسته و مشکل قلبی ناشی از دشواری تنفسی و در نهایت مرگ مغزی را سبب مرگ وی اعلام کرد. در نهایت  طبق موافقت خانواده وی وهم چنین میل باطنی وی و درخواستش برای اهدا اعضایش همهٔ اعضای داخلی از جمله کلیه، کبد، قلب و ریهٔ وی اهدا  شد.

عسل بدیعی بعد از ثبت نام کارت اهدای عضو در دفترخاطرات خود  اینگونه نوشته بود:

سلام
دوستان مهربان
عزیزان... یاران
از خداوند متعال
خواستار توانی چون کوه و اراده ای چون آهن؛استوار و پایدارهستم تا یاری بخش راه
سپید عشقتان باشد...
خداوند یاری بخشتان
با احترام عسل بدیعی

 شایعات درباره عسل بدیعیتعجب

 خبر مرگ عسل بدیعی دردناک بود ولی دردناک تر شایعاتی بودند که در خصوص این هنرمند و مرگ او توسط برخی مردم و برخی رسانه ها عنوان شدکلافهروزگاری در این سرزمین کسی که دارفانی را وداع می گفت، جدا از رنگ و نژاد و زبان و جنس و سن و مسلک و مرامش، قدری احترام داشت. می گفتند پشت سر مرده نباید حرف زد چرا که دستش از دنیا کوتاه است .یا کمتر دیده ایم کسی سر مزار مرده ای بخندد و یا به صراحت از مرگش ابراز خوشحالی کند. حتی برخی همین حالا هم وقتی در قبرستان راه می روند سعی می کنند پا رو قبور نگذارند و از میان آنها عبور کنند که حرمت مرده نشکند؛ هرکس که می خواهد باشد.
هیچکس جز خدا نمی تواند به ارزیابی و ارزشیابی عملکرد بنده اش بپردازد چرا که هیچکس اطلاعات کاملی از قلب و روح و ذهن و اعتقاد و عملکرد واقعی او که مرده، ندارد و هیچکس نظر خداوند را درباره بندگانش نمی داند!
ما را چه شده است؟چه بلایی سر فرهنگ ما ایرانیان آمده است که به خود اجازه میدهیم حتی در مورد مردگان هم شایعه پراکنی کنیم کلافهتعجب خدایا از تو سپاسگزارم که احساسی مانند خجالت را برای چنین مواقعی آفریدیخجالتخجالتلطفا کمی خجالت بکشید بازندهاز کی تا حالا جرم شناس شده اید ؟!چه کسی به شما اجازه داده  هر سخنی هر شایعه و هر اراجیفی را هر جایی و پشت سر هر کسی مطرح کنید؟چه کسی گفته ما موظفیم و اجازه داریم در دقایق اولیه انتشارِ خبرِ درگذشتِ کسی، به سرعت و پیش از اظهار نظر پزشک، دلیل و یا شیوه مرگ را – بر اساس شایعات - اعلام کنیم و چون بنده خدا جوان بوده، انواع و اقسام دلایل غیرعادی را ردیف کنیم، گمانه زنی کنیم، حدس بزنیم، قضاوت کنیم، قصه ببافیم و بدتر ازهمه، تمام اینها را در فضای عمومی رسمی یا غیر رسمی منتشر کنیم. بازندهآیا به صِرف اینکه به یک فضای رسانه ای دسترسی داریم، می توانیم وارد هر حریمی بشویم؟ این حق را چه کسی به ما داده است؟ پس انسانیت کجاست؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!سوالحتی اگر هنرمندی را دوست نداریم حق نداریم چنین اراجیف و شایعاتی در مورد او بسازیم آیا به خانواده داغدار این هنرمند فکر کرده اید که وقتی چنین شایعاتی را بخوانند یا بشنوند چه حالی پیدا می کنند؟/ واقعا تاسف میخورم به حال اشخاصی که بجای ستودن اهدای عضو عسل بدیعی به چنین شایعاتی دامن زده اند.قهر
در جایی خواندم ایران بیشترین مرگ مغزی و کمترین آمار اهدای عضو را دارد!!! اگر مردم بدانند که 29قسمت از اعضای یک فرد مرگ مغزی ازجمله مفاصل و شبکیه فرد،
قابل پیوند است و حداقل 6‌عضو یعنی 2 ریه، 2 کلیه، کبد و قلب می‌تواند به فرد دیگری
حیات دوباره ببخشد، مسلما در امر پیوند همکاری بیشتری می‌کنند.اگر خانواده های اشخاص مرگ مغزی لحظه ای خود را جای بیمارانی که با مرگ دست وپنجه نرم می کنند بگذارند دیگر با پیوند اعضاء مخالفت نخواهند کرد شما را به خدا نگذارید اجزای بدن درگذشتگان مرگ مغزی طعمه خاک و جانوران زیرخاک شود بیائید با پیوند اعضاء به بیماران و بخشیدن زندگی به آنها لبخند خدا را ببینیم.

روح عسل بدیعی شاد و یادش همیشه سبز و گرامی باد


Viewing all articles
Browse latest Browse all 164

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>