تقدیم به معلمان دلسوز و فداکار سرزمینم-بهترین معلمان با قلبشان آموزش میدهند ، نه با کتاب
تقدیم به قلب پر مهر شما
روزتان مبارک
به سلامتی معلمانی که صداقت را فدای مصلحت نمیکنند
به سلامتی معلمانی که اندیشیدن را یاد میدهند نه اندیشه ها را.
به سلامتی معلمان فرهنگ ساز که هویت ایرانی و تاریخ کشور عزیزمان را تحریف نمی کنند
به سلامتی معلمان شاد
به سلامتی معلمانی که رنگشان رنگ خداست............
به سلامتی معلمانی که دانش آموزانی تربیت میکنند که مغزی پر ،دلی مهربان و دستی توانا و سخاوتمند داشته باشند.
به سلامتی معلمان وبلاگ نویس آری با شما هستم شما مخاطب عزیزی که معلم هستید و همواره با حضور سبزتان قدم بر دیدگان من می گذارید و مطالب این وبلاگ را دنبال می کنید به سلامتی شما که همواره بهترین هستید
داستان انوشیروان ومعلم
انوشیروان را معلمی بود.روزی معلم اورا بدون تقصیری بیازرد.انوشیروان کینه او را در دل گرفت تا به پادشاهی رسید. آن گاه از او پرسید: چرا بی سبب بر من ظلم کردی؟ معلم گفت: چون امید آن داشتم که بعد از پدر به پادشاهی برسی، خواستم که تو را طعم ظلم بچشانم تا در ایام سلطنت به ظلم اقدام نکنی!
این قلم از معلم می نویسد اما در وصف معلم فداکار گیلانی که جان 30 دانش آموز را نجات داد قاصر است.معلمی که خود در آتش سوخت تا 30 شاخه گل پرپر نشوند - حسن امیدزاده معلم فداکار گیلانی در صبح یکی از روزهای بهمن سال 1376متوجه می شود در کلاس دوم حادثه ای رخ داده است. بسرعت خودش را به آن کلاس می رساند و می بیند بخاری نفتی آتش گرفته و دانش آموزان هراسان و بی پناه در گوشه کلاس جمع شده اند. او بدون این که وقت را تلف کند یکی یکی بچه ها را از کلاس بیرون می آورد اما زمانی که می خواهد خودش بیرون بیاید در بسته می شود و چون در کلاس دستگیره نداشته داخل آن زندانی می شود. حتی سعی می کند از پنجره خارج شود اما به دلیل داشتن حفاظ آهنی موفق نمی شود. البته چند دقیقه بعد در حالی که بشدت سوخته بود از کلاس بیرون آورده می شود اما دیگر کار از کار گذشته بود و...؟. درود بیکرانم برمعلم فداکار گیلانی ـ حسن امیدزاده بیجارسری ـ او در تیر1391 پس از تحمل 15سال درد و رنج ناشی از سوختگی شدید درگذشت. حالا او از میان ما رفته است اما با گذشت و فداکاری اش درس بزرگی به ما داد. جانش را فدا کرد و مثل پروانه در آتش سوخت تا بچه ها زنده بمانند؛ او یک قهرمان است و هیچ وقت نباید فراموشش کنیم.روحش شاد یادش همواره سبز و گرامی باد.
آقای آموزش و پرورش عزیز-فصل بهار است بخاری های گازی ارزان شده لطفا اژدهاهای نفتی را از کلاس درس دانش آموزان جمع کنید چگونه است که از سال 1376 عبرت نگرفتید و متاسفانه باز هم شاهد آتش سوزی بخاری نفتی در مدرسه پیرانشهر بودیمجان کودکان معصوم و معلمان را به خطر نیندازیدکاش آموزش و پرورش به جای برگزاری اجلاسهای تشریفاتی با هزینه های کلان، کمی نیز به معرفی معلمان ایثارگر و دلسوز بپردازد و نیز روزی برسد که در میدان شهرها بخاری های نفتی مدارس را مانند مواد مخدر کشف شده آتش بزنند وقتی کشورمان رتبه 4 گاز در دنیا را دارد دیگر بخاری نفتی چرا؟؟؟؟؟!!!!این اژدهای نفتی خیلی وحشتناک است.
ماجرای ماهان و معلم فداکارش چه بود؟
ماهان دانش آموز کلاس دوم دبستان شهر مریوان بود. او و هم کلاسی هایش معلم مهربانی داشتند. آن ها معلم خود را بسیار دوست داشتند.
ماهان دچار بیماری عجیبی شد و همه موهای سرش ریخت. آن روز وقتی دوستانش او را در کلاس دیدند با صدای بلند به او خندیدند و او را اذیت کردند. ماهان بسیار غمگین شد. معلم کلاس هم با دیدن ماهان ناراحت شد و وقتی بازیگوشی شاگردانش را دید تصمیمی گرفت.
معلم ماهان روز بعد همه موهای سر خود را تراشید و به کلاس رفت. دانش آموزان با دیدن سر بدون موی معلم خود بسیار خندیدند. اما معلم فقط رفت و کنار ماهان نشست. ناگهان دانش آموزان همگی ساکت شدند. آن ها فهمیدند که کار خوبی نکرده اند. ماهان به معلم خود نگاه کرد و خندید.
چند روز بعد، هم کلاسی های ماهان تصمیم گرفتند که کار بد خود را جبران کنند و از ماهان معذرت خواهی کنند. برای همین همه آن ها موهای سر خود را تراشیدند و به کلاس رفتند. ماهان و معلم با دیدن دانش آموزان بسیار شگفت زده شدند و بعد همگی با صدای بلند خندیدند.
ماهان بسیار خوشحال بود که دوستان خوب و معلم مهربانی دارد. نتیجه اقدام آموزگار محمدعلی محمدیان معلم مدرسه ابتدایی شیخ شلتوت مریوان برای همدردی با ماهان رحیمی که به دلیل مصرف داروهای وِیژه، موهای سر خود را از دست داده بود، بسیار فراتر از انتظار او بود و حتی در رسانه های خارجی نیر بازتاب یافت و در مدت کوتاهی به یکی از پرمراجعه ترین موضوع ها در فضای اینترنتی تبدیل شد.
با صدای بلند می گویم به سلامتی معلمی که بخاطر شاد کردن قلب دانش آموز بیمارش -موهای سرش را تراشید تا با او همدردی کند
پس منشور حقوقی معلمان کجاست؟
اگر معلمی سهواً و یا حتی گاهی از روی ندانمکاری و بر اثر فشارهای روانی کاری و اجتماعی و اقتصادی، اقدام به تنبیه دانش آموزی نماید، برخورد بدی با وی میشود چرا که نه تنها هیچ پشتیبانی ندارد، بلکه حتی بعضاً همکاران اداری و یا حقوقی در ادارات آموزش و پرورش ضمن تشویق اولیاء به پیگیری حقوقی، در تنظیم شکواییه علیه وی اقدام می کنند!
البته غرض، نقد یا تمجید تنبیه به هر شکل آن نیست، بلکه مقصود آسیبهای روانی بسیاری است که در مواجهه با این موارد به روح و روان این قشر مظلوم و محروم وارد میشود و هر بار در صورت حادث شدن این رویدادها، صورت مسأله پاک میشود و تنها به بازخورد اجتماعی آن توجه میشود و هرگز کسی در صدد رفع ریشهای آن برنمیآید و از فشارهایی که به این طبقه وارد میشود و وی را فرسوده میکند، غفلت میشود.
اگرچه معلمان عزیز، همواره آرامش در آموزش را بر خویش تکلیف میدانند و این وظیفه خطیر را با جان و دل پذیرا شدهاند، اما طبیعی است گاهی در امر آموزش اتفاقاتی روی میدهد که اجتنابناپذیر است و کاملاً مبرهن است که همه در مواجهه با یک رویداد، قادر به عکسالعمل یکسان و البته منطقی نیستند.
در آییننامههای انضباطی، معلم اجازه ندارد دانشآموز را پشت در کلاس نگه دارد یا به واسطه مسائل انضباطی نمره درسش را کم کند و به طور کلی در قضاوت این مسائل، همواره لبه تیز شمشیر انتقاد را به سمت معلم نشانه میروند.
معلمان گاهی حتی در نمرهدادن باید تابع فرادستیهای خویش باشند، تا مبادا خاطر کسی آزرده شود و یا اولیاء ناراضی میزان مشارکت خویش را در همیاری مدرسه کاهش دهند! به هر حال همیشه معلم به عنوان یک متهم حق دفاع از خویش را ندارد و در واقع هیچ حربهای برای دفاع از خود در اختیارش نیست و فقط باید تابع مقررات و قوانین باشد. معلم در برابر رفتارهای توهینآمیز و قهرآلود و غضبناک برخی از شاگردان و اولیای آنان، فقط باید سنگ زیرین آسیاب باشد، چرا که این موارد شامل اهانت به وی تلقی نمیشود، و این در حالی است که او از هرگونه رفتاری که از نظر روانی و شخصیتی شاگردی را مخاطب قرار دهد منع و بازداشته میشود.
اعتبار و ارزش معلم تنها به توجه به نیازهای مادی و اقتصادی وی نیست و اگرچه در رسیدگی به این امور هم تا اندازه زیادی بیتوجهی و غفلت میشود، ولی احترام به مقام معلم مهمتر از هر چیزی است.
حال که با صدها بخشنامه و دستورالعمل مبنی بر منع تنبیه دانشآموزان از قدرت معلم کاسته شده، لازم است حداقل با تصویب منشوری حقوقی برای معلمان کمی به آنان اقتدار داده شود. تا در صورت ضایع شدن حقوق معنوی معلمان و یا در صورت وقوع حادثه ناشی از اشتباهات شغلی حامی ایشان باشد البته این به مفهوم حمایت از اقدامات غلط یا تشویق و صحه گذاشتن به رفتارهای نادرست شغلی نیست، بلکه روشی برای پاسداشت مقام معنوی معلم است .
چرا فراموش کردیم که جور استاد به زمهر پدر است؟!
داستان ضرب المثل جور استاد به زمهر پدر
حکایت جالبی در گلستان سعدی در باب تعلیم و تربیت کودکان آمده است. سعدی در آن حکایت از آثار مثبت تنبیه کودکان بیش فعّال و پر جنب و جوش و به دور از ادب، سخن به میان می آورد و آثار منفی سهل انگاری و پرهیز از تندخویی و بی تفاوتی در برابر کودکان افسار گسیخته را بازگو می کند. و حکایت به این شعر مشهور ختم می شود: « ... جور استاد به ز مهر پدر ».
معلم کُتّابی دیدم در دیار مغرب ترشروی تلخ گفتار بدخوی مردم آزار گدا طبع ناپرهیزگار که عیش مسلمانان به دیدن او تبه گشتی و خواندن قرآنش دل مردم سیه کردی. جمعی پسران پاکیزه و دختران دوشیزه به دست جفای او گرفتار نه زهره خنده و نه یارای گفتار گه عارض سیمین یکی را طپنچه زدی و گه ساق بلورین دیگری شکنجه کردی. القصه شنیدم که طرفی از خباثت نفس او معلوم کردند و بزدند و براندند و مکتب او را به مصلحی دادند پارسای سلیم نیک مرد حلیم که سخن جز به حکم ضرورت نگفتی و موجب آزار کس بر زبانش نرفتی.
کودکان را هیبت استاد نخستین از سر برفت و معلم دومین را اخلاق ملکی دیدند و یک یک دیو شدند به اعتماد حلم او ترک علم دادند اغلب اوقات به بازیچه فراهم نشستندی و لوح درست ناکرده در سر هم شکستندی
استاد معلم چو بود بى آزار
خرسک بازند کودکان در بازار
بعد از دو هفته بر آن مسجد گذر کردم، معلم اولین را دیدم که دل خوش کرده بودند و به جای خویش آورده. انصاف برنجیدم و لاحول گفتم که ابلیس را معلم ملائکه دیگر چرا کردند. پیرمردی ظریف جهاندیده گفت:
پادشاهی پسر به مکتب داد
لوح سیمینش بر کنار نهاد
بر سر لوح او نبشته به زر
جور استاد به ز مهر پدر
اسکندر را گفتند: چرا معلم خود را زیاده از حد تعظیم میکنی؟ گفت به سبب آنکه پدر، مرا از آسمان به زمین آورده و معلم، مرا از زمین به آسمان برده است.
در پایان جمله زیبائی از شهید رجائی :معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای،
رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد. روز معلم بر تمام معلمان عاشق سرزمینم مبارک بادامیدوارم همواره شاد و سبز و سلامت باشید از صمیم قلبم برایتان آرزوی بهترینها را دارم .عارفان علـم عاشـق می شوند / بهـترین مردم معلـم می شـوند
عشق با دانش متمم می شود / هر که عاشق شد معلم می شود
روز معلم هزاران بار مبارک باد